eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
585 عکس
432 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️✍حکایتی ازملانصرالدین😂 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🌼از همه جا رانده😔 🌼ملا سالها تحصیل کرد. 🌼در آخر بایستی وارد زندگی شود چون در شهر ها به قدر کافی عالم بود، فکر کرد که در دهات بهتر میتواند زندگی کند. 🌼به دهی رفت گفتند ما ملاامام داریم و احتیاج به شما نیست. 🌼از آنجا به ده دیگر و بالاخره از بس در دهات گشت و از هر جا رانده شد خسته گردید. 🌼پس از چندین روز گردش به دهی رسید در قسمت مرکزی ده غوغائی دید. جلو رفته سبب را پرسید گفتند: مدتها است روباهی در این ده آمده و نسل مرغ و خروس را بر انداخته است. امروز با هزار زحمت او را گرفته ولی نمیدانیم چگونه شکنجه اش کنیم که تلافی خسارات ما بشود. 🌼ملا گفت: این کار را به من واگذارید. شکنجه ای خواهم کرد که نظیر نداشته باشد. دهاتی ها خوشحال شده و گفتند: لابد بهتر از ما میداند. و روبا را در اختیار ملا گذاشتند. 🌼ملا قبایش از تن بیرون آورده به پشت روباه انداخت و لُنگی را هم به سر روباه گذاشته شال کمرش را نیز محکم به روباه پیچید واو را رها کرد. 🌼دهاتی ها که این عمل را دیدند به طرف ملا حجوم آورده و گفتند: باید تمام خسارات ما را بدهی زیرا این همه زحمت کشیده این حیوان موزی را به چنگ آوردیم و تو به این سادگی او را رها کردی. 🌼ملا گفت: آنچه من میدانم شما نمیدانید بلائی به سر این حیوان آورده ام که تا آخر زندگی بدبخت باشد و به هیچ سوراخی راهش ندهند😂😂 حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 😂😂👆 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
🌱🕊 ⭕️✍تلنگر بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 زندگی شاید یک فیلم باشد...یک فیلم بلند یا کوتاه...فیلمی که زمانش مهم نیست، کیفیتش مهم است... از همان روز تولد شروع می کنیم به بازی...بعضی از بازیگر ها از پیش انتخاب شده اند اما بعضی دیگر را خودمان انتخاب می کنیم... در انتخاب نقش های مهم باید دقت کنیم چون ممکن است داستان فیلم را عوض کنند...فیلم را خراب کنند... بماند که بعضی ها فقط سیاه لشکرند...بود و نبودشان فرقی ندارد... نقش اصلی و قهرمان فیلم خود ما هستیم... بعضی سکانس ها سخت هستند...هزار بار کات می شوند و هزار بار از نو باید آن را بازی کنیم ... گاهی فیلم زندگیمان خسته کننده و تکراری ست و گاهی پر از اتفاق و هیجان ... پایان فیلم می تواند تلخ باشد یا شیرین فقط کاش فیلم زندگیمان بی معنی تمام نشود... کاش تمام ما انسان ها در زندگیمان فیلمی بسازیم که اسمش ماندگار شود... حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 :👇 برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟ گفت: یک روز قبل از مرگ شخص حیران شد و گفت : ولی مرگ را هیچکس نمیداند! جواب داد: پس هر روز زندگی را روزِ آخر فرض کن و خوب باش شاید فردایی نباشد. 🌹مجموعه حکایات وسخن بزرگان 👌💚 @h_bohlol 💚👌 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
⭕️✍تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🔶 گنجشک به خدا گفت، لانه ی کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم، سرپناه بی کسیم، طوفان تو آن را ازمن گرفت کجای دنیای تو را گرفته بود؟؟ خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود تـو خـواب بـودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پر گشودی! چه بسیار بلاها که از تو به واسطه ی حکمتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی✨ حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایت👇 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 آورده اند که سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمو د . شیادی چون شنیده بود دیوانه است جلو آمد و گفت : اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم که سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی!!! شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود : تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است؟! آن مرد شیاد چون کلام را شنید از نزد او فرار کرد... ☑️ حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🌸خدایادرهای مهربانیت را🌸 🌱به روی دوستانم بگشا و🌱 🌸شادی،تندرستی وآرامش🌸 🌱رابرای همه آنها مقرر کن🌱 🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 سـ🌸ـلام 🌹صبح بخیر🌹 #مجموعه حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥
🌸🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃🍂🌸 🍃🍂🌸🍃🍂 🍂🌸🍂 🌸 🌹نیایش صبحگاهی بارالها !!! چه ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻟﺤﻈﻪء دیدار ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ آﻓﺮﯾﻨﺶ چه ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ دوست ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ چه ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ به دوست سلام کردن چه ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ لبخند صبحگاهی چه زیباست سبزی درختان چه زیباست رنگ رنگ گلها و چه خوشبوست رایحه ی آفرینش و چه لطیف است دست نوازشگرت، ای دوست مهربانم گذر ثانیه های عمرتون توأم باشادمانی سلام صبحتون بخیر خوشه های افکار بلندتان سبز و ریشه پاکتان پایدار باد روزتان پر از انرژی مثبت و مهر باشد حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚 🌸 🍂🌸🍂 🍃🍂🌸🍃🍂 🌸🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃🍂🌸
⭕️✍تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی ☑️ حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍این داستان راحتمابخونید👇👇 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 مسلمان کیست؟؟ جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟ همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد به دنبال جوان به راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد . پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند . پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه می‌کنید ، به (( عیسی مسیح )) قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایتی از انبیا 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 💠میگویند: روزی یکی از انبیای الهی در گذر خود به مردی پیر و فرتوت برخورد که برای خود جایگاهی در بالای درختی کهن سال ساخته بود و در آن به عبادت خدا مشغول بود. 💠سر سخن را با او باز کرد و در نهایت پرسید: حالا چرا اینجا زندگی میکنی؟ 💠گفت: جوان که بودم در عالم رؤیا به من خبر دادند که بیش از 900 سال زندگی نخواهم کرد، لذا حیفم آمد که این عمر کوتاه را به جای عبادت، در راه ساختن خانه و کاشانه تلف کنم 💠آن نبی گفت: اما به من خبر رسیده که زمانی خواهد رسید که در آن زمان مردمان بیش از 80 یا 90 سال عمر نخواهند کرد اما برای خود قصرها و برجها میسازند 💠او گفت: ای بابا، اگر عمر من 90 سال بود که آن را با یک سجده سپری میکردم حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 👆 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 💠 مثل خدا باش ، خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن! مثل خدا باش ، با مظلومان و درمانده گان دوستی کن… مثل خدا باش ، عیب و زشتی دیگران را فاش نکن… مثل خدا باش ، در رفتار باهمه ی مردم عدالت رارعایت کن… مثل خدا باش ، بدون توقع و چشمداشت نیکی کن… مثل خدا باش ، بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن… مثل خدا باش ، با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن… مثل خدا باش ، اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش... مثل خدا باش ، برای اطرافیانت دلسوزی کن... مثل خدا باش ، مهربان تر از همه... مثل خدا باش چون خدا از روح خودش در تو دمید و تو رو اشرف مخلوقات نامید. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایتهای شیرین 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🎸صدای کمانچه 🎸شبی دیر وقت، ملا با نوکرش عماد از مهمانی بر میگشتند. 🎸در اثنای راه چند نفر دزد را دیدند که دُکانی را گشوده میخواهند اثاث آنرا به یغما ببرند. 🎸ملا فکر کرد که طرف شدن با آنها بی صرفه است و به ضرر خودش تمام میشود. 🎸اعتنا نکرده و در رفتن شتاب کرد. نوکرش که شتاب ملا را دید دویده به او رسید و گفت: صدای خش و خش را ملتفت نشدید چه بود؟ 🎸ملا گفت: جمعی مشغول کمانچه زدن بودند. نوکر گفت: پس چرا صدایش نمیاید؟ 🎸ملا جواب داد: صدای این نوع کمانچه همیشه چند ساعت بعد شنیده میشود حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱