هدایت شده از کانال رسمی رادیواربعینباشما📻
زمان:
حجم:
3.13M
صلی الله علیک یاباب الحوائج یا موسی بن جعفر
چشم صبح صادق از نورش منور می شود
جاری اشک شوق از چشمان مادر می شود
می شکوفد غنچه ای در بوستان معرفت
یک جهان از عطر لبخندش معطر می شود
صبر و حلم و بردباری می شود شرمنده اش
خستگی های جهان از لطف او در می شود
هفتمین خورشید گردد آشکار و رفتنِ
هفت شهر عشق با شوقش میسر می شود
در چه زندان می شود این کهکشان نور که
پیش پای او همه دیوارها، در می شود
حاجت از باب الحوائج خواه، هرحاجت روا
با دعای حضرت موسی بن جعفر می شود
شاعر :احمد رفیعی وردنجانی
خوانش: فاطمه هادیها
#امام_موسی_کاظم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#فاطمه_هادیها
#صبح_ظهور
#پیاده_روی_اربعین
#انتخابات۱۴۰۳
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهمـ
#رادیو_اربعین_باشما
#شهید_آیت_الله_رئیسی
@arbaeen_ba_shoma
هدایت شده از کانال رسمی رادیواربعینباشما📻
زمان:
حجم:
4.73M
سلام علیکم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ
بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ
عَلیِ بنِ ابِیطَالِب
وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ
عیدالله الاکبر ،
عيدالولاية ،یوم العهد المعهود ،یوم المیثاق المأخوذ ،
عید سعید غدیر خم،
روز اتمام نعمت
، روز اکمال دین و عید
ولایت مولانا امیرالمؤمنین،
اسد الله الغالب ،علی ابن ابیطالب علیه آلاف التحیه و الثناء بر شما مبارک باد.
نویسنده خانم محبوبه دشتی
گوینده و تدوینگر خانم فاطمه هادیها
#غدیر
#انتشار_حداکثری_باشما
#صبح_ظهور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهمـ
#رادیـــو_اربعیـــن_باشـــما
#انتخابات۱۴۰۳
#پیاده_روی_اربعین
#پیشنهاد_ویژه
#شهید_آیت_الله_رئیسی
#امام_زمان
#ختم_صلوات
@arbaeen_ba_shoma
هدایت شده از کانال رسمی رادیواربعینباشما📻
نویسنده فاطمه هادیها
نام داستان کوچه عاشق
حیاط پر بود از پیچکهای سبز و زیبا که حتی تا پشت در کوچه هم کشیده شده بود
چادرش همیشه دم دست بود
یک چادر آبی با گلهای ریز نارنجی
تا صدای در میآمد و تَقی به تُوقی میخورد
میدوید طرف در آنقدر آن بیرون را نگاه میکرد تا مطمئن شود کسی نبوده
چند وقتی بود اینطور شده بود از همان روز که مجتبی ساکش را برداشت و از این خانه رفت
از همان وقت که فاطمه قرآن بالای سر مجتبی گرفت
آن روز بود که دلش هُری ریخت زمین
که خدایا نکند مجتبی دیگر برنگردد.
نکند. بیاید و من خانه نباشم.
الان چند ماهی است که مجتبی به خانه نیامده
فاطمه از اول هم راضی نبود اصلا کی راضی میشود عزیزش برود و شاید نیاید
فاطمه راضی نبود. اما مجتبی او را راضی کرده بود. آنقدر حرف زد آنقدر حرف زد آنقدر ناز فاطمه را کشید تا فاطمه گفت برو اما قول بده زود برگردی
مجتبی گفت مَردِه و حرفش اما وقتی نمیدانم برمیگردم یا نه
چطور میتوانم قول بدهم.
مجتبی قول هم نداد. مجتبی فقط رفت و فاطمه را با دنیای دلتنگی تنها گذاشت
شاید روزی پنج یا شش ساعت کنار درب کوچه میایستاد. و به فکر فرو می رفت
لی لی لی لی لی لی لی بسم الله الرحمن الرحیم عروس خانم وکیلم شما را با مهر....
و فاطمه با خجالت و در حالی که لبخند زیبایی روی لبش بود زیر چشمی به مجتبی نگاه کرد و گفت: بله
همه اتاق خندیدند. فاطمه از حول حلیم افتاده بود توی دیگ
آخر دختر با اجازه پدر و مادر را یادت رفت.
و این بار صدای عاقد بود که میگفت اشکال ندارد خدا مبارک کند مبارک باشد انشاالله به سلامتی کنار همدیگه زندگی کنند و پیر بشن و بچههای صحیح و سلامتی داشته باشند که خادم آقام امام رضا و سرباز امام زمان باشند
بوی گل مریم گل مورد علاقه فاطمه در فضا پیچیده بود سفره عقد پر از گل مریم بود آب بود و گل بود و آیینه و شمعهای صورتی زیبا و دخترکان زیبایی که با لباسهای تورتوری شان دور سفره میدویدند و میخندیدند
چه روز زیبایی بود انگار همه جا بهشت بود انگار مجتبی فرشته بود. قلب فاطمه برایش میتپید. در دلش میگفت نمیری مجتبی میمیرم
باخودش فکر میکرد چطور طاقت آوردی زن تو که میگفتی: (بی مجتبی هرگز)
همه همسایهها میدانستند .فاطمه منتظر است .منتظر مجتبی.
فاطمه تاب نداشت توان نداشت در جوانی پیر شده بود آری تمام آرزوهایش به راه دوری رفته بود که شاید برگشتی نداشت
پیچکهای پشت در کوچه خشک شدند چادر آبی گل نارنجی فاطمه پوسید تکههای آن گوشه کنار خانه فاطمه پیدا میشد
دَرِ کوچه همیشه نیمه بود اما مجتبی نیامد
چند روز پیش کوچه را به نام شهید مجتبی حیدری نامگذاری کردند
فاطمه نبود که ببیند مجتبی آمده و نامش سر کوچه است اما به یاد فاطمه آن کوچه شد کوچه مجتبی و فاطمه به یاد همه همسران شهدا
فاطمه هادیها قزوین
#شهید
#عراق
#عرفه
#مرز_مهران
#اربعین
#پیاده_روی_اربعین
#رادیو_اربعین_باشما
رادیو اربعین در پیام رسان ها 👇
╭
@arbaeen_ba_shoma
https://splus.ir/joingroup/ABbvDGoB0mcNd1fwPyfDOw
https://rubika.ir/joinc/CBECBAE0MCNHRKIZYFVWZFMBPJYJRUOV
هدایت شده از کانال رسمی رادیواربعینباشما📻
زمان:
حجم:
2.95M
بوی عشق
ابوالقاسم محمدزاده
لحظه ها را میشمارم تا به ساعت و ساعت را به روز برسانم روزها را میشمارم تا به شما برسم و به دامن بزرگی چنگ بزنم میدانم حجابها مانع رسیدنم میشود اما آقا جان با خودم زمزمه میکنم این لحظه ها و روزها را که نشان از عاشقی و اردات به شماست آرام آرام به محرم نزدیک میشویم و ذکر لبهای ما عاشقانه های شماست و عشق بازی با نامتان آخر بوی محرمت میرسد
تا تشنه ای را از جام محبتت سیراب کنی؛ بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا میرود با هر نفس این دل به سوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بنوشم جرعه ای من از سبوی کربلا
نویسنده: #قاسم محمد زاده
گوینده و تدوینگر:#فاطمه هادیها
#نذر_سلامتی_و_فرج_امام_زمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#انتخابات۱۴۰۳
#انتشار_حداکثری_باشما
#امام_حسین
#حسینجانم
#پیاده_روی_اربعین
#رادیو_اربعین_باشما
#السلام_علیک_یا_صاحب_الامر_و_الزمان
@arbaeen_ba_shoma
هدایت شده از کانال رسمی رادیواربعینباشما📻
گهواره جنبان. محمد زاده. هادی ها .aac
حجم:
6.56M
#گهواره جنبان
◼️◼️
برادر به خواهر علاقه دارد و برادر، عزیز خواهر است.
در بین آل الله و کاروان عاشورائیان همین حس بین رقیه سه ساله و طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود. آخر ! هر منزلی که توقف می کردند، رقیه جان پای گهواره علی اصغر (ع) می نشست و لالایی می خواند و گهواره را تکان می داد تا علی اصغر بخوابد.
اما نمی دانم رقیه جان! چه بر تو گذشته بود که وقتی راه می رفتی دست به در و دیوار خرابه شام می گرفتی تا بتوانی بدن زخمی، تازیانه خورده و نحیفت را از روی خاک خرابه بلند نمایی...
رقیه جان! چه رخ داده بود که وقتی صدای گریه ات در خرابه شام بلند شد، عمه ها هرچه کردند تا آرامت کنند آرام نشدی و صدای عمه جان زینب (س) بلند شد؛
گهواره جنبان علی
گریه نکن گریه نکن
آتش مزن بر جان من
گریه نکن، گریه نکن
رقیه جان گریه نکن، گریه نکن....
تو دختر برادر و شبیه مادر منی
مادر من خمیده بود
قد تو هم خمیده است
رنگ رخش پریده بود
رنگ تو هم پریده است
رقیه جان گریه نکن، گریه نکن...
علی لعنت الله علی القوم ظالمین
گوینده: فاطمه هادیها
نویسنده:ابوالقاسم محمدزاده (الف. م)
رادیو اربعین با شما
#امام_حسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#رادیـــو_اربعیـــن_باشـــما
#نذر_سلامتی_و_فرج_امام_زمان_عج
#انتشار_حداکثری_باشما
#کربلا
#پیاده_روی_اربعین
@arbaeen_ba_shoma