استوری جالب مبینا نصیری مجری سیما در مورد ظاهر و باطن زندگی #سلبریتیها و #بلاگرها✔️
هدایت شده از توییتر انقلابی
جناب پزشکیان! بلد نبودن و بیسوادی، فضیلت نیست که همیشه پشت تریبون عمومی اعلام کنید!
اگر آبروی خودتون برای شما اهمیتی نداره، به فکر عزت و اقتدار ایران ما و مردم باشید!
🗣 سيده كاف
@twtenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان بعد از سخنرانی امروز خطاب به حجتالاسلام قمی معاون امور بینالملل دفتر رهبری: خیلی خراب نکردم که؟!
خداوکیلی همین حرفو رئیسی میزد از هست و نیست ساقطش میکردن!!!
🗣 محمد نصوحی🇮🇷
@twtenghelabi
چند سال پیش که جوانتر بودم و خیلی فعالیتهام زیاد بود، یک خانم مسن در اسپانیا بهم حرفی زد که شاید به درد شما هم بخوره:
«تو که همیشه کار میکنی پسرم، پس کی فرصت میکنی به کارات فکر کنی؟»
همیشه نیازه از کار فاصله بگیریم و فکر کنیم. اما متاسفانه ما فکر کردن رو به دیگران میسپاریم.
🗣 سهیل اسعد 🇦🇷🇱🇧
@twtenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍توصیه آیتالله بهجت برای سیر و سلوک از زبان آیتالله محفوظی .
@osol_fegh
.
هدایت شده از علی جباری
غافل!
نوشته حسن روحالامین
زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسهای که مدیر به اصطلاح خوشفکری داشت که در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمرهی امتحانات، انضباط و کارنامهی شبانهای هر شب که توسط والدین پر میشد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب میشد) به دانشآموز درجه و رتبه میدادند.
به این صورت که دانشآموز عالی و درسخون و پسر خوب میشد (ساعی) دانشآموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیشتر میشد (کوشا) و زبالههای مدرسه هم میشدند (غافل) پس چی شد؟
بهترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل.
پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل میکردی و اگر جوری قرار میگرفت که دیده نمیشد تخلف محسوب میشد! مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرسشدهی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینهش که سطح و شأن اجتماعیش رو نشون میداد باید نگه میداشت.
من توی درجهبندی توی دستهی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانشآموزیم رو میذاشتم و میچرخوندمش به سمت کارت دانشآموزی تا کمتر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه میشدم که چرا کارتت پیدا نیست ...
چند هفته گذشت دیدم نمیشه باید خودم رو از این ذلت نجات بدم با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایستهی درجهی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده رتبهبندی این جوری شده بود؛
به ترتیب از عالی به نازل: (ممتاز) (ساعی) (کوشا)
اینجوری عملاً همون غافل محسوب میشدم.
این خاطرات رو مدتها بود میخواستم بگم. یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ A4 و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم. من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری، رفتم اونجا و گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه میرفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمیکردم. از دم در مدرسه که وارد میشدم در سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانشآموزها، همه و همه بهم با زبون بیزبون میگفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی، اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی میکنی حتی معلم هنر!
حالا شماها هر چی به من بگید استاد هنرمند فلان و چنان من، همون حرفای بچیگیم رو باور دارم همون خاک بر سرت رو!
آدمها در کودکی همان آدمهای بزرگسالیان با تجربهی کمتر.
وقتی در اول دوران حیات من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم میشناسم. تصویر پست هم کارنامه سال آخر هنرستان من هست، سال ۱۳۸۲
و حالا در سن نزدیک به چهل سالگی وقتی یه نفر تحقیرم میکنه و نادیدهام میگیره برام یادآور دوران نوجوانی و باورهای پایهای هست که توی اون دوران به مغز استخونم رسوخ کرد و به خودم میگم در گوشی راست میگه ...
.
هدایت شده از آیت الله فاطمی نیا (رحمت الله عليه)
Emam Hasan Askari-Ostad Fateminia 03457.mp3
2.9M
ذکر فضائل امام حسن عسکری سلام الله علیه در بیان استاد فاطمی نیا
@Fateminia
🏴امام عسكرى عليه السلام فرمودند :
ما مِن بَلِيّةٍ إلاّ وللّه ِ فيها نِعمَةٌ تُحيطُ بِها .
هيچ گرفتارى و بلايى نيست مگر آن كه نعمتى از خداوند آن را در ميان گرفته است .
بحارالانوار جلد ۷۸ ص ۳۷۴ ح ۳۴
«يَا اِبْنَ شَبِيبٍ! إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ، فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ...»
اى پسر شبيب! اگر براى چيزى گريان هستی، پس براى حسين (عليه السّلام) گريه كن
شیخ صدوق، امالی، مجلس ۲۷، حدیث۵، ص۲۰۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبارالرّضا، ص۱۶۵.
رَیّان بن شَبیب، از محدثان شیعه و از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) است. شهرت او به "روایت ریان" است
نجاشی ریان را موثق میداند:
ريّان بن شبيب،خال (دایی) المعتصم،ثقة،سكن قم و روى عنه أهلها
مداحی مرتبط: آه ریان، پشت اسمش بنویس عطشان ...
مداح: حسین طاهری (محرم ۱۴۰۳)
دانلود:
https://navaapp.com/nava/6693b947785c5410fe07e0ee
یا من سبقت رحمته غضبه
رحمت خدا از غضبش بیشتره
نه اینکه غضب نمیکنه
یعنی غضبش هم از روی رحمته
جهنم ش هم برای بردن آدمها به بهشته