🔺اصلا حرف مشترکی برای گفتن داریم؟
🔹در گفتگو با مردم و جوانانی که در دنیای فرهنگی دیگری هستند چه حرف مشترکی داریم؟
🔹- #جهانبینی (بینش)؛ تصویر واقعی از هستی و خدا، مثل آن تصویر جذابی که عین صاد و عارفان از هستی ارائه میدهد؛ تو غلام و او خان نیست؛ تو معشوق و او عاشق است! چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید!
زرتشت و مسیح و احمد (صلوات الله علیهم) هم همه پیامبران اویند.
🔹- #اخلاق (گرایش)؛ فضائل اخلاقی مثل تواضع و نداشتن حسد و بخل و سوءظن و ...
🔹- #احکام (کنش)؛ به خصوص الگوی رفتاری با دیگرانسانها مثل غیبت نکردن و مسخره نکردن و محبت به والدین و کمک به دیگران و ارتباط با اقوام (صله رحم) و ...
🔹از این سه محور کلان، جایی که شاید گفتگو به بحث بکشد؛ در محور احکام است؛ آن هم برخی موارد مثل نماز و حجاب و خمس که حتی آن هم اگر غیرکلیشهای و جذاب و بهروز بیان شود، همراه میشوند؛ و حتی اگر آن محور هستیشناسی خوب مطرح شود، چه بسا اصلا اینجا کار به چالش نکشد و خودبخود حل شود!
🔹بعد ما این همه مشترکات را رها و بر چند اختلاف غیرعمیق (که اکثرا هم منشا آن نه معرفتی و شبههای بلکه از روی سستی و خستگی است)، تمرکز میکنیم که: اصلا ما چه حرف مشترکی برای گفتن داریم؟!
#شطحیات
#مجیدنوشت