eitaa logo
روایت انقلاب | حامد فلاحتی
1.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
300 فایل
✅ دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه ✅ مدرس حوزه علمیه ✅ پژوهشگر معارف اسلامی 👈 مباحث نظری انقلاب اسلامی 👈 حوادث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی 👈 فایل های درسی و مطالعاتی 👈 سلسله مباحث هویت طلبگی 👈 ترویج مطالعه فلسفه ارتباط با ادمین: @HamedFalahati
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 عقلتان را تعطيل و تسليم كسی نكنيد هر چقدر هم طرف بزرگ باشد علامه : روزی طلبه فلسفه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه ای بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به استقلال فكرش صدمه می زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. روزی كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی یک كلمه، رفت كه رفت. اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آن‌همه خدمات فكری و فرهنگي به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازی آن‌روز است! درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهای بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده و از وجودشان توشه برگيريد. اما واله كسی نشويد. ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز 🆔 @h_falahati
جوانان پر از شبهه هستند و حوزه کار خودش را می کند! 🎙پرفسور مهدی گلشنی: ...حوزه کار خودش را می‌‌کند؛ به این دلیل که کاری به مقتضیات روز ندارد که این‌ها چیست و چه چیزی در محیط‌‌های دانشگاه و ... می‌‌گذرد، لذا جوانان پر از شبهه هستند. چند هفته قبل بود که سه دانش‌آموز دبیرستان نزد من آمدند که می‌‌گفتند، خدا اصلاً یعنی چه؟ برای ما کتاب معرفی کنید. در غرب یک فیزیکدان تراز اول می‌گوید که جهان از هیچ شروع شده است و در اینجا می‌خواهند با فلسفه ملاصدرا جواب او را بدهند!!... یک وقتی بود که الحاد از فلاسفه سرچشمه می‌‌گرفت و مثلاً از هیوم، اما الآن انجمن فلاسفه خداباور تشکیل شده و اعضای زیادی نیز دارد. یکی از این فلاسفه ملحد می‌‌گوید که بیست درصد از فلاسفه خداباور هستند. بنابراین در غرب به شدت تغییراتی ایجاد شده و گفت‌‌وگو با فلاسفه خداباور بسیار زیاد شده است؛ این کاری است که علامه در زمان حیات خود انجام می‌داد و از این جهت از زمان جلوتر بود... 🔻ادامه 👇 https://iqna.ir/00GCLg 🆔 @h_falahati
🔺علی، مرد است و مردان را دوست دارد! 💎مرحوم علامه محمد تقی نقل می‌کردند: یکی از نوه‌های مرحوم مورخ الدوله سپهر- نویسنده کتاب ناسخ التواریخ- به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه‌مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می‌کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید، مؤثر واقع شود. 🔸محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش‌هایی از آن، به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال، باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه‌ها و شیرینی‌ها جهت پذیرایی از حُضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (ع) اشعاری خواندند. برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت... 🔹من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس، سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آن جا این کار، خلاف عادت بود و پیدا بود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده‌اند. 🔸عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید، جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. 🔹وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی‌کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: 🔸خوب، این را اول می پرسیدی، الان برایت توضیح می‌دهم. سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمی‌دانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می‌گویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: می‌شود یکی از سروده‌های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی می‌توانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته‌ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ 🔹آن‌ها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند، گلستان می‌شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون، توسل به علی پیدا کنند، بهره‌مند می‌شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. 🔸سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طُرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا، رایحه جان خیزد واله‌ام من که چو ازخواب، تو بیدار شوی زچه رو، از سرِ چشمانِ تو مژگان خیزد؟ علیِ عالیِ اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف، نظر از بُنِ خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش، فرعون از لحد با دو کف، موسی عمران خیزد داورا! دادگرا! جانب "جدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر، به طوفان خیزد ... معلوم شد که اسمش[تخلّصش] جدّا و قمی است. 🔻پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید، راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. این جا نشسته‌اید و غذاها، شیرینی‌ها و شربت‌های خوشمزه می‌خورید بعد می‌روید خانه و فکر می‌کنید که در مدح علی شعر گفته‌اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه! این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. 🔹پس از رفتن او تا مدتی همه بُهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آن ها بسیار گریه می‌کردند. آقای سپهر، بعدها می‌گفت: تعدادی از آن‌ها زندگی‌شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند. 📚کتاب ابن سینای زمان، ص ۹۷-۱۰۲ کشکول ناب حوزوی 🆔 @h_falahati
-مقاله پاسخ های علامه جعفری به برخی شبهات معاصر.pdf
حجم: 205.9K
📘 پاسخ علامه محمدتقی به برخی از سوالات و شبهات معاصر ❓آیا دین آرامشی به وجود می آورد؟ ❓چرا بعضی از جوانان امروزی از دین زده شده اند!؟ ❓فرق گوشتی که به طریق اسلامی ذبح شده با گوشتی که بطریق غیر اسلامی ذبح می شود چیست؟ ❓آیا جن و پری صحت داره؟ و... 🆔 @h_falahati
🔴 خروجی حوزه علمیه 💢 ضرورت تخصصی کردن علوم اسلامی-انسانی 💢 گفتگوی آیت الله سید رضی شیرازی با آیت الله خویی در مورد خروجی حوزه آیت الله سید رضی شیرازی: ما باید این مسأله راجدی بگیریم و برنامه‌ریزی کنیم. به گونه‌ای که طلاب، پس از گذراندن مرحله عمومی، به مراحل تخصصی، مطابق با استعدادی که دارند، راه یابند. برای این منظور، باید زمینه لازم را ایجاد کنیم، تا بتوانیم در رشته‌های مختلف، افراد قوی و کارآمدی تحویل جامعه دهیم. حدود سي سال پيش به مناسبت فوت مرحوم آقا ميرزا عبدالهادی شيرازی، به عتبات مشرف شدم. خدمت آيت‌الله خويي رسيدم. در اين باره با ايشان، صحبت مفصّلی كردم. از جمله: از ايشان سوال كردم: فايده حوزه چيست؟ ايشان با تعجب پرسيد: «اين چه سوالی است.» اشاره كرد به آقا سيد علاءالدين بحر‌العلوم، كه در آن جلسه حضور داشت و گفت: «فايده‌اش، تربيت دهها نفر مانند ايشان و نوشتن كتابها وتقريرها و ...» گفتم: پاسخ سوال من داده نشده. با اين همه كه فرموديد، ما چند نفر داريم كه بتواند اسلام را در دنيا، به صورت منطقي و درست تبليغ كند؟ فرمود: «زياد هستند.» گفتم: «ممكن است نام ببريد.» فرمود : «آقا سيد محمدباقر ، شيخ محمدرضا .» ايشان، ديگر اسم كسی را نبردند. گفتم: آيا اين افراد را برنامة‌ حوزه تربيت كرده است، يا خودشان انگيزه داشته‌اند؟ فرمود: «خودشان برنامه داشته‌اند.» گفتم: كار خوبی كرده‌اند؟ فرمود: «بله» گفتم: پس چرا شما آن را تعقيب نمي‌كنيد؟ فرمود: «نمی شود» گفتم: شما آقاي را می شناسيد؟ فرمود: «بله، از رفقاست.» گفتم: ايشان در قم همين روش را دارند. ايشان افرادي را كه پاسخگوي نياز زمان باشند، تربيت مي‌كند، به جای متخصص شدن در فقه و اصول گفت: « ايشان تك است و خود را تضحيه كرده است.» گفتم: پس ما از نجف مأيوس باشيم. فرمود: «نه. من به سهم خود، حاضرم هرچه را شما بگوييد، انجام دهم؛ ولي، مانعي وجود دارد و آن، متقدسين هستند. يك وقتي ما خواستيم يكي از همين افرادي را كه اهل تحقيق و نوشتن مقاله دربارة مسائل روز بود، [منظور ايشان آقاي محمدتقي بود] كمك كنيم و مورد توشيق قرار بدهيم، مورد اعتراض برخي از اين متقدّسين واقع شديم، به طوري كه گفتند: سهم امام را در ترويج غيرفقه و اصول به كار مي‌برد!» حوزه علمیه تمدن ساز 🆔 @h_falahati
💥طلبگی سخت اما با نشاط! ✍علامه محمدتقی (ره): علی‌رغم وجود مشکلات و سختی‌های بسیار، روحمان خیلی نشاط داشت و مصائب مادی و مادیات واقعاً ناچیز نمودار می‌شد. در این‌باره حوادث بسیار زیادی دیدم که شگفت‌آور بود. البته بنده تنها نبودم، بلکه بسیاری از طلبه‌ها در نجف با سختی‌های عجیبی مواجه بودند. بعضی از طلبه‌ها با نماز و روزۀ استیجاری امور زندگی‌شان سپری می‌شد. بنده در نجف گاهی حدود ۳ ساعت در روز کار [کفاشی] می‌کردم تا شهریۀ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی برسد، ولی این شهریه کافی و وافی نبود. آن‌ موقع، دینار ۲۰ تومان بود و شهریۀ سید هم ۳۰ تومان؛ یعنی یک دینار و نیم. البته ارزانی بود و یک دینار و نیم، ما را تا ده روز اداره می‌کرد، ولی عمده‌اش این است که روح ما خیلی نشاط داشت. دوران نجف برای ما از سویی [هم] بسیار خوش گذشت، زیرا طلبه‌هایی بسیار خوب و واقعاً درس‌خوان، و اساتیدی بسیار وارسته در حد نصاب علم و عمل داشتیم. درس اخلاق برای روحانیت واقعاً ضرورت دارد. انسان می‌بایست نخست تصفیۀ اخلاقی شود و آنگاه مراتب علمی را بپیماید. 📚سرگذشت و ایام، ص ۵۳، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 💎کشکول ناب حوزوی 🆔 @h_falahati
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺وقتی پرفسور مهدی از بروز بودن و زمان شناس بودن استاد شهید و علامه می گوید! و با بعضی دیگر مقایسه می کند... 🎥فیلم کامل گفتگو👉 کشکول حوزوی 🆔 @h_falahati