📩 #مجله_دینی | حضور قلب در نماز
⚠️ آنکه در طول شبانه روز به فکر همه چیز هست ...
📚 🔹@h_khoban_ir
مردی که بعد از تخریب بقیع ، اطراف قبور ائمه (ع) دیواری کشید و صورت قبور را از خاک بیرون اورد ، و ممنوعیت زیارت قبور را برطرف کرد.
🕍 تهران ، مسجد حائری
📚 🔹@h_khoban_ir
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید همت:
دنیا چیزی نیست که انسان از آن روی گردان باشد. لکن دل به دنیا بستن را نمی پسندم... شخصیت حقیقی خود را که مقام #خلیفه_الله است به وَرطه فراموشی نمیسپارم.
📚 🔹@h_khoban_ir
💌 وقتی حالت خوب شد میخواهی با این حال خوب چهکار کنی؟
💚 انسانها یک مشکلی دارند؛ اینکه تا حالشان خوب شد، کارهایی میکنند که در نتیجهاش دوباره حالشان بد میشود؛ یعنی از این حال خوب، سوءاستفاده کرده و حال خود را خراب میکنند، مثلاً دچار عُجب، غرور و تکبر میشوند.
💚 خداوند میفرماید: «إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنى» کسی که حالش خوب است، جلوهای از استغنا دارد و انسان وقتی به استغنا میرسد معمولاً طغیان میکند و در اثر طغیان، دوباره حالش بد میشود.
💚 وقتی خدا به انسان نعمتی داد یا گرفتاری او را برطرف کرد، او که قبلاً ناله میزد و از خدا کمک میخواست، حالا میگوید «این هنر خودم بود!» و باز خدا را فراموش میکند «فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ» (زمر،۴۹)
💚دین به انسان کمک میکند که حالش خوب بشود، بعد میگوید: حالا این حال خوبت را خراب نکن، از آن به عنوان سرمایه استفاده کن برای بهتر شدن، به مقدارِ کم از حال خوب قانع نباش، بیا به تو برنامه بدهم تا از این حال خوبت درست و بجا استفاده کنی تا حالت بهتر بشود.
#استادپناهیان
📚 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل نخوابیدن مقدساردبیلی درکربلا
🔰#استاد_عالی
📚 🔹@h_khoban_ir
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه برای حل مشکلات میفرمودند این موارد را مراعات وعمل کنید تا انشاءالله مشکل برطرف گردد:
✍🏼
1-قرآن کوچکی راهمیشه همراه داشته باشید
2-معوذتین رابخوانید و تکرار نمایید
3-آیت الکرسی رابخوانید و در منزل نصب نمایید
4-چهارقل را بخوانید و تکرار کنید،خصوصا وقت خواب
5-درموقع اذان باصدای نسبتا بلند، اذان بگویید
6-روزی 50 آیه ازقرآن کریم رابخوانید
📚 🔹@h_khoban_ir
🔹خاطره ای از شهید نواب صفوی
همسر شهید نواب صفوی می گویند:
بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم.
وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد.
بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا.
اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست...
آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم.
پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا.
هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد.
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا.
همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لولهها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم.
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند.
در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان...
مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد.
گفتم اینا چیه؟
گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد.
آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
کارشان که تمام شد، رفتند.
آقا به من فرمود، دو نکته:
اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟
بعد فرمود: مشکل خیلیها همینه. نه سکوت شون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت.
📎پ.ن: حالا شده حکایت ما.
یک عمر بر سر سفره خدا نشسته ایم، کافیست یک مرتبه کمی تاخیر شود، سر و صدایمان بلند می شود.
کاش همان شأنی که برای مردم قائل هستیم تا آبرویشان را نریزیم، برای خدا هم قائل بودیم و آبروریزی نمی کردیم.
📚 منبع: جام عقیق
-
📚 🔹@h_khoban_ir
✨آیت الله مجتبی تهرانی(ره)
🔹برای کسانی که به شما بد کردند
بیشتر دعا کنید, این کار رنگی از الوهیت دارد. ما به خدا بد میکنیم او به ما خوبی می کند.
خیلی برای دیگران دعا کنید و همه را مد نظر داشته باشید.
هر کس از خطاها درگذرد,خدایش از او درگذرد و هر کس گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند
📚 🔹@h_khoban_ir
سلام به خدا🌷
سلام به زندگی
سلام به صبح و تازگی🌷
سلام به نعمتهای خوب خدا
سلام به شما خوبان
صبحتون بخیر ،ایام به کام🌷
روزتون پر ازخیرو شادی🌷
📚 🔹@h_khoban_ir
💠استاد انصاریان
🔸کسانی که ظرف ارزشهای ایمانی هستند، یعنی با خدا پیوند دارند و دارای اخلاق پاک و عمل صالح هستند، مقامشان از فرشتگان مقرب خدا بالاتر است.
📚 🔹@h_khoban_ir
همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟
گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
#شهید_رضا_پورخسروانی
📚 🔹@h_khoban_ir
✅حضرت آیت الله کشمیری(ره):
✍️هرچه می توانید روزه بگیرید، عزلت از مردم، کم خوابی، نماز شب ترک نشود، تهجّد داشته باشید، سجده یونسیه داشته باشید.
📚 🔹@h_khoban_ir
🌹بوسیدن دست شیخ صدوق🌹
✍آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی از قول پدر گرامیشان ،آیت الله سید محمود مرعش نجفی نقل می کنند:
برای نخستین بار راه ایران را در پیش گرفتم و به قم آمدم و پس از زیارت، به شهر ری رفتم و آنجا بودم که سیل قبر جناب صدوق را تخریب نموده و بدن شریف ظاهر شده بود. ما به همراه گروهی از علمای تهران رفتیم و پس از نهصد سال از رحلت آن مرحوم، پیکر پاکش را دیدم که تر و تازه مانده بود و دست او را بوسیدم».
از جمله علمای حاضر در کنار قبر صدوق، عبارت بودند از آقای میرزا ابوالحسن جلوه، آقای حاج ملا محمد اندرمانی، آخوند رستم آبادی، آقا علی حکیم و آقای مدرّس که همگی به زیارت صدوق آمده بودند و بدن شریف او را دیدند.
🌷منبع:کرامات صالحین،ص269
📚 🔹@h_khoban_ir
وادی السلام پر از نور شد!
▫️آیت الله شیخ مرتضی حائری:
از بعضی از موثقین شنیده ام که بعد از مرحوم شیخ انصاری، فضلاء درجه اوّل جلسه ای برای تعیین مرجع نموده اند در آن جلسه بیشتر آراء متوجه مرحوم آقا حسن نجم آبادی بود
مرحوم آقا حسن خواهش می کند که میرزای شیرازی این مسؤولیت را قبول نماید میرزا می گوید مرا معاف بدارید چون گذشته از آنکه رساله ندارم فتوی در مسائل ندارم با این ادله ای که دست ما هست جواب مردم را چه بگویم؟ و جواب خدا را چه بگویم؟
بالاخره به اصرار زیاد و تأیید سایر حاضرین به ایشان محول می شود و مرحوم آقا حسن نجم آبادی کنار می رود
حاجی نوری در (کتاب) دار السلام بنابر آنچه به نظرم می رسد نقل می کند که یکی از اهل مکاشفه گفت: جنازه آقا حسن را که به وادی السلام نجف آوردند من دیدم که وادی السلام پر از نور شد
آقا حسن به طوری کنار رفت که اهل علم هم او را نمی شناسند!
عمده اعتقاد به مبدأ و معاد است که در نظر مؤمن شناسایی مردم ارزش ندارد و خدا باید او را به خوبی بشناسد.
وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ (عنکبوت / ۶۴) دنيا جز بازیچه ای بیش نیست حیات و زندگی حقیقی در سرای دیگر است.
📚 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #درس_اخـــلاق
🔻استاد شجاعی
🔻شما هم میتوانید از خانهای که برایتان تبدیل به جهنم شده، بهشت بسازید!
📚 🔹@h_khoban_ir
خودتان را ارزان نفروشید شما برای خدایید
ما داریم تجارت می کنیم (ولی) ضرر می کنیم هی عمر میدیم ضرر میدیم
نگاه من جهنم آفرینه زبان من جهنم آفرینه رفتار من با خانواده جهنم آفرینه
🕍 ری ، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی ع
📚 🔹@h_khoban_ir
ترور امام جمعهای که باعث امنیت آذربایجان بود
دهم آبانماه ۱۳۵۸ آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی به هنگام شب و بعد از نماز عشاء در مسجد شعبان (مسجدی که سالهای طولانی در آن نماز اقامه کرده و امام جماعت بود)، به همراه حاج شیخ علی خیابانی (از مبارزان تبریزی) از مسجد خارج شد و در خیابانهای تبریز تحت تعقیب تروریستها قرار گرفت.
محمد متحدی تروریستی با نام مستعار مهدی، با یک موتور سوزوکی ۱۲۵ پس از مدتی تعقیب در تقاطع خیابان شاهپور، از اتومبیل حامل آیتالله قاضی سبقت گرفت و با روشن کردن چراغ راهنما به تروریست دیگر به نام مسعود تقیزاده علامت داد که در فاصله ۲۰۰ متری کوچه محل قرار در همان خیابان به همراه تروریست سوم (مشهدی مصطفی) ایستاده بود.
در همین هنگام برق خیابان قطع شد و با علامت تروریست اول، تقیزاده به سمت سر خیابان حرکت کرد و در آستانه کوچه یاد شده به ماشین آیتالله رسید و با شلیک ۳ گلوله به سمت وی، ایشان را هدف قرار داد و به طرف موتور متحدی فرار کرد
از ۳ گلوله، دو تایش (یکی به سر و دیگری بهشانه) آیتالله قاضی اصابت نمود. در این لحظات آخرین کلامی که از زبان آیتالله خارج شد، خطاب به حاج شیخ علی بود ایشان با حالی نزار فرمود:«حاج شیخ على سنه بىشى اولمادى؟» (حاج شیخ علی به تو چیزی نشد؟)
یعنی در لحظه آخر عمر نیز بیش از خود، نگران همراهش بود.
🕍 تبریز ، مسجد مقبره
📚 دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
📚 🔹@h_khoban_ir
🌻تو گناه را ترک کن، خدا تربیتت می کند
رجبعلی خیاط می گوید:
«در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود
کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
📚 🔹@h_khoban_ir
♦️شهید آوینی: «قدس مظهر جراحتی است که بر قلب امت اسلام وارد شده است و این جراحت را جز به خون نمی توان شست. امروز وعدههای قرآن بیش از پیش به تحقق نهایی خویش نزدیک شده است و امت اسلام دریافته است که چگونه باید برای آزادی قدس اقدام کند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
📚 🔹@h_khoban_ir