هدایت شده از المرسلات
انا لله و انا الیه راجعون
▫️عجب دورانی شده! هرچند روز یکبار، خبر فوت عالم بزرگ و یا عزیزی از دوستان را می شنویم.
▫️امروز خبر فوت دوست و برادر عزیزمان، محمدحسن مقدسیان به دستمان رسید.
▫️ایشان که برای زیارت اربعین به کربلا رفته بود، همانجا بیمار و بستری شد و پس از چند روز، همه ما را تنها گذاشت و رفت.
▫️بنده که بیش از ۱۰ سال ایشان را میشناختم، جز خوبی چیزی از ایشان ندیدم و از دیگران هم جز خوبی از ایشان نشنیدم.
▫️خوشا به حال او که عمری ذاکر اباعبدالله (ع) بود و در نهایت در جوار ایشان رحلت کرد.
▫️در گذشت آن مرحوم را به همه دوستان و خانواده ایشان تسلیت عرض میکنم. انشالله خدای متعال ایشان را غریق رحمت و با اولیای خود محشور فرماید و به بازماندگان صبر و اجر عنایت فرماید.
▪️شادی روح ایشان فاتحهای نثار کنیم
@almorsalaat
مبشرصبح
انا لله و انا الیه راجعون ▫️عجب دورانی شده! هرچند روز یکبار، خبر فوت عالم بزرگ و یا عزیزی از دوستان
خدایش بیامرزد و با اولیای الهی محشور باشند ان شاءالله
متاسفانه این عزیز، دوست رفیق ما نیست.
📃 #معرفی_مقاله
📙تاریخ و ترتیب حوادثِ منتهی به شهادت حضرت زهراسلام الله علیها
🖋نویسندگان: سید علی حسین پور ، محمدرضا جباری
📌فصلنامه: تاریخ در آیینه پژوهش سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
📎کلید واژه ها: فدک، غصب، خلفا، رسول خدا صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام، فاطمه سلام الله علیها، اسامه
@h_shafiei
🆔 http://tarikh.nashriyat.ir/node/698
⚠️برای آگاهی دقیق از حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این مقاله را مطالعه بفرمایید.
🔰غصب خلافت از زبان امیرالمومنین علیه السلام، ۱
🔸آگاه باشيد به خدا سوگند (ابابكر)، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالى كه مى دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامى، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مى كند.
🔹او مى دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جارى است، و مرغان دور پرواز انديشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز كرد.
🔸پس من رداى خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيرى كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براى گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريكى كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مى دارد.
🔹پس از ارزيابى درست، صبر و بردبارى را خردمندانه تر ديدم. پس صبر كردم در حالى كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود. و با ديدگان خود مى نگريستم كه ميراث مرا به غارت مى برند.
#نهج_البلاغه خطبه ۳
♦️أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ] وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى، يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَ لَا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ، فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَيْتُ عَنْهَا كَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ، يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ، فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا، أَرَى تُرَاثِي نَهْباً.
@h_shafiei
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاضری با ضایعاتی یا راننده وانت یا فلافلفروش ازدواج کنی؟
🔰 بدون شرح
مبشرصبح
🔰غصب خلافت از زبان امیرالمومنین علیه السلام، ۱ 🔸آگاه باشيد به خدا سوگند (ابابكر)، جامه خلافت را بر
🔰غصب خلافت از زبان امیرالمومنین علیه السلام ۲
🔸این وضع همچنان ادامه داشت تا نفر اوّل به راه خود رفت (یعنی مُرد) و خلافت را بعد از خودش به آن شخص (يعنى عمر) پاداش داد سپس به گفته (شاعر معروف) «اعشى» تمثّل جست:
«بسى فرق است تا ديروزم امروز
کنون مغموم ودى شادان و پيروز»
(در عصر رسول خدا چنان محترم بودم که از همه به آن حضرت نزديکتر بودم ولى امروز چنان مرا منزوى ساختند که خلافت را يکى به ديگرى تحويل مى دهد و کارى به من ندارند)
🔹راستى عجيب است او که در حيات خود از مردم درخواست مى کرد عذرش را بپذيرند و از خلافت معذورش دارند خود به هنگام مرگ، عروس خلافت را براى ديگرى کابين بست چه قاطعانه پستانهاى اين ناقه را هر يک به سهم خود دوشيدند.
🔸سرانجام آن را در اختيار کسى قرار داد که جوّى از خشونت و سختگيرى بود با اشتباه فراوان و پوزش طلبى.
🔹کسى که با اين حوزه خلافت سر و کار داشت به کسى مى ماند که بر شتر سرکشى سوار گردد، اگر مهار آن را محکم بکشد پرده هاى بينى شتر پاره مى شود و اگر آن را آزاد بگذارد در پرتگاه سقوط مى کند.
به خدا سوگند به خاطر اين شرايط، مردم گرفتار عدم تعادل و سرکشى و عدم ثبات و حرکات نامنظم شدند من که اوضاع را چنين ديدم صبر و شکيبايى پيشه کردم، با اين که دورانش طولانى و رنج و محنتش شديد بود.
#نهج_البلاغه خطبه ۳
♦️حَتَّى مَضَى الْأَوَّلُ لِسَبِيلِهِ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى فُلَانٍ [ابْنِ الْخَطَّابِ] بَعْدَهُ. ثُمَّ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الْأَعْشَى: «شَتَّانَ مَا يَوْمِي عَلَى كُورِهَا ، وَ يَوْمُ حَيَّانَ أَخِي جَابِرِ»؛ فَيَا عَجَباً بَيْنَا هُوَ يَسْتَقِيلُهَا فِي حَيَاتِهِ إِذْ عَقَدَهَا لِآخَرَ بَعْدَ وَفَاتِهِ، لَشَدَّ مَا تَشَطَّرَا ضَرْعَيْهَا، فَصَيَّرَهَا فِي حَوْزَةٍ خَشْنَاءَ يَغْلُظُ كَلْمُهَا وَ يَخْشُنُ مَسُّهَا وَ يَكْثُرُ الْعِثَارُ فِيهَا وَ الِاعْتِذَارُ مِنْهَا، فَصَاحِبُهَا كَرَاكِبِ الصَّعْبَةِ إِنْ أَشْنَقَ لَهَا خَرَمَ وَ إِنْ أَسْلَسَ لَهَا تَقَحَّمَ، فَمُنِيَ النَّاسُ لَعَمْرُ اللَّهِ بِخَبْطٍ وَ شِمَاسٍ وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِرَاضٍ، فَصَبَرْتُ عَلَى طُولِ الْمُدَّةِ وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ.
@h_shafiei
📄 #معرفی_مقاله
📙تاریخ هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
🖋نویسنده (ارائه کننده): محمدهادی یوسفی غروی
📌منبع: تاریخ در آینه پژوهش سال هفتم پاییز ۱۳۸۹شماره ۳
⚜در تاریخ 26/11/89 برابر با یازدهم ربیع الاول 1432 و هم زمان با ایام پس از رحلت رسول خدا…، به همت گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، نشستی علمی با موضوع «بررسی تاریخ حمله به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها» با حضور استاد محترم حجت الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی برگزار شد. از آنجا که تاریخ نویسان درباره تاریخ این حادثه، سخن صریح و روشنی ندارند، استاد محترم با بررسی بعضی از شواهد و قراین، دیدگاه جدیدی در این باره ارائه کرد. آنچه پیش روست متن ویرایش شده این بحث است. طبیعی است مطالب ارائه شده، دیدگاه استاد محترم است که در این نشریه عرضه میشود و باب بحث و بررسی درباره این موضوع همچنان باز است.
http://ensani.ir/fa/article/306242
@h_shafiei
💠 «فدک»، مفهومی نمادین
کسی که بهدقت در ماجرای فدک و تحولات و گونههای مبارزاتی آن مینگرد، تنها درخواست یک زمین را در آن نمیبیند؛ بلکه مفهومی گستردهتر از اینها در ذهنش تجلی مییابد که هدفی را در دل خود دارد که برانگیزانندۀ یک انقلاب است و در پی بازپس گرفتن قدرت غصبشده و حاکمیت ازدسترفته و شکوه بزرگ و به راه آوردن امتی است که به قهقرا بازگشته بودند.
برایناساس، فدک مفهومی نمادین دارد که به معنایی بزرگ اشاره میکند و مقصود از آن، فقط همان قطعهزمین غصبشده در حجاز نیست. و همین معنای نمادین فدک بود که آن مبارزه را از یک دادخواهی عادی با افقی محدود و دایرهای تنگ، به انقلابی با قلمروی وسیع و آفاقی گسترده تبدیل نمود.
هریک از مستندات تاریخی مسلّم در این موضوع را که میخواهید بررسی کنید. آیا ستیزی مادی یا اختلاف درباره فدک بهمعنای محدود و واقعیت کمدامنه آن را میبینید؟! آیا مسابقهای را شاهد هستید که برای دستیابی به محصولات آن زمین درگرفته است؟! محصولاتی که هرقدر هم در برآورد آن، مبالغه و اغراق شود، بازهم آنقدر نیست که دو طرف، ارزشی برایش قائل بوده باشند.
هرگز چنین نیست! این دادخواهی، قیامی بر ضد بنیانهای حکومت بود؛ فریادی بود که فاطمه میخواست با آن، بنیادی را که سنگبنای تاریخ بعد از سقیفه بود، از جای برکند. برای اثبات این سخن، کافی است به خطبۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مسجد و در برابر خلیفه و پیشاپیش آن جمع انبوه مهاجران و انصار نظر بیفکنیم که بیش از هرچیز بر مدار ستایش علی و تحسین مواضع جاودان وی در اسلام و اثبات حق اهلبیت میچرخد.
حضرت زهرا در این خطبه اهلبیت را وسیلههای رسیدن به خدا در میان بندگان، برگزیدگان ویژه خدا، جایگاه قداست الهی، حجت غیبی او و وارثان خلافت و حکومت پیامبرانش میشمرد و همچنین مسلمانان را توجه میبخشد که به نگونبختی دچار گشتهاند، نسنجیده تصمیم گرفتهاند، به دوران پیشینیانشان بازگشتهاند، در پی سراب رفتهاند و کار را بهدست نااهل سپردهاند. این خطبه از فتنهای که مردم به آن درافتادهاند و از انگیزههایی که باعث شد کتاب خدا را کنار نهاده و با حکم آن در مسئله خلافت و امامت به مخالفت برخیزند، سخن میگوید.
پس مسئله، میراث و هدیه [نبوی] نبود، مگر به همان اندازه که این دو، با موضوع سیاست کلان، پیوند مییافت. مسئله در دیدگاه حضرت زهرا، مطالبه زمین و خانه نبود؛ بلکه از نگاه او مسئله، مسئلۀ اسلام و کفر، ایمان و نفاق، و تعیین صریح و شورا بود.
📚 شهید صدر، فدک در تاریخ، ص٧٢
@h_shafiei
⚜«فدک» استراتژی اهلبیت علیهم السلام
یک مسئله که باید تعقیب بشود، داعیههایی است که حاکی از استراتژی امامت است. انسان گاهی یک داعیههایی در زندگی ائمّه میبیند که اینها عادی نیست، حاکی از استراتژی خاصّی است که آن همین استراتژی امامت است؛
یکی آن مسئلهی فدک است که هارون یکوقتی برای اینکه قال قضیّهی بنیهاشم و ادّعاهایشان را بکَند، به موسیبنجعفر علیه السلام گفت که «حدّ فَدَکاً حَتّی اَرُدَّها اِلَیک»، محدودش کن، مشخّصش کن تا فدک را به تو برگردانم؛
حضرت اوّل امتناع میکنند، بعد میگویند: « لَا آخُذُها اِلّا بِحُدُودِها»، حدود اصلیاش را اگر بدهی میگیرم؛ بعد او میگوید که بسیار خب، حدودش را مشخّص کن؛
آنوقت خیلی جالب است، حضرت حدود برایش معیّن میکنند؛
حدودش این است: اَمّا الحَدُّ الاَوَّلُ فَعَدَن؛ یک حدّ فدک، عدن است؛ حالا اینها نشستهاند در مدینه یا در بغداد و دارند با هم صحبت میکنند؛ یکیاش عدن، منتهاالیه جزیرةالعرب؛ فَتَغَیَّرَ وَجهُ الرَّشِید؛ رنگش متغیّر شد؛ وَ قالَ اِیها، قالَ وَ الحَدُّ الثّانی سَمَرقَندُ؛ حدّ دوّمِ فدک، سمرقند است؛ فَاربَدّ وَجهُه؛ رنگش تیره شد؛ وَ الحَدُّ الثّالِثُ اِفرِیقِیَّة؛ حدّ سوّم، تونس است؛ فَاسوَدَّ وَجهُه؛ صورت هارون الرّشید سیاه شد؛ وَ قالَ هِیه؛ عجب! چه حرفی! قالَ وَ الرّابِعُ سیفُ البَحرِ مِمّا یَلی الجُزُرَ وَ اَرمِینِیَة؛حاشیهی دریاها و آن جزیرهها و مثلاً ارمینیه؛ حالا ارمنستان [است] یا هر جا؛ مثلاً آن منتهاالیهِ دریای مدیترانه و آنجاها؛ قالَ الرَّشِیدُ فَلَم یَبقَ لَنا شَیء؛ پس برای ما چه ماند؟ فَتَحَوَّل اِلیٰ مَجلِسی؛ بلند شو بیا سر جای من بنشین؛ قالَ مُوسیٰ علیه السّلام قَد اَعلَمتُکَ اَنَّنی اِن حَدَدتُها لَم تَرُدَّها؛ گفتم که اگر محدودش بکنم، تو آن را برنمیگردانی؛ فَعِندَ ذٰلِکَ عَزَمَ عَلیٰ قَتلِه؛ اینجا که شد، عازم شد که موسیبنجعفر را بکُشد؛
این داعیهی موسیبنجعفر و از این قبیل داعیهها در زندگی موسیبنجعفر، امام صادق و امام هشتم علیهم السلام وجود دارد که آن هم یک بحث قابل توجّه است.
📢بیانات آیت الله خامنه ای در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا علیهالسلام در مشهد
۱۳۶۵/۰۴/۲۸
@h_shafiei