eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
457 دنبال‌کننده
155 عکس
69 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
چند رباعی به یاد مرد میدان
فتنه حمله آوردست با تیغ و تبر از هر طرف اژدهایی که برون آورده سر از هر طرف شهر دارد در دل خود  التهابی آتشین بوی خون می آید و بوی خطر از هر طرف جمع کرده دور هم با تیغ های آخته عده ای کور و کری را سیم و زر از هر طرف فتنه است و سختتر از قتل در فرهنگ ما برمی انگیزد هزاران شور و شر از هر طرف شعله های خشم و شهوت باز برپا کرده است ناله های کودکان بی پدر از هر طرف ‌ای وطن تصمیم می گیرند بر نابودی ات عده ای با سینه های کینه ور از هر طرف بشنوید این زوزه ها، چشم طمع دارند باز گرگ های هار بر این بوم و بر از هر طرف تیغ های دشمنان اما نمی یابند کام... سینه های ماست ایران را سپر از هر طرف منتظر هستیم ای فردای روشن همچنان تا به آغوش تو بگشاییم در از هر طرف @h_zarnaghi
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹آه از آن روز...🔹 پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد زمین در سینه‌اش دریای طوفان‌زای غم دارد پدر بودی جهان را، بعد تو این پیر وامانده چنان طفل یتیمی تا ابد چشمان نم دارد رسیده پشت در، اذن دخول انگار می‌خواند که عزرائیل هم چشمی بر این باب‌الکرم دارد قلم کاغذ نیاوردند آن روز، آه از آن روز بگو بنویسد اینک هر که در دستش قلم دارد پس از خود می‌سپاری دوستان و دشمنانت را به دست مهربان‌مردی که شمشیر دو دم دارد تو می‌خواهی پس از خود آن کسی بر منبرت باشد که با هر خطبه‌اش صد تیغ بُرّان بر ستم دارد کسی که خم نکرده لحظه‌ای سر پیش این دنیا ولی پیش یتیمان و فقیران پشت خم دارد برایت جانشین باید علی باشد، علی باشد که بی نام علی اسلاممان بسیار کم دارد 📝 @h_zarnaghi 🌐 shereheyat.ir/node/5256@ShereHeyat
 امام غریب حسن مجتبی ع شما را به جود و کرم می شناسیم امام بدون حرم می شناسیم امامی که از بی وفایی یاران کشیده ست غم روی غم می شناسیم امامی که دشمن به پای ستم ها سرش را ندیده ست خم می شناسیم  شنیدیم بسیار از تو ولی حیف کریما! تو را باز کم می شناسیم کشیدند سجاده از زیر پایت مگر بیش از این هم ستم می شناسیم؟! شما وارث فاتح خیبرید و... شما را به تیغ دو دم می شناسیم و اینبار اما کسی که به صلحش صف دشمنان زد به هم می شناسیم  قیام حسینی و صلح تو را ما در این راه مانند هم می شناسیم @h_zarnaghi
از شورش مرداب ها ما را هراسی نیست مایی که از دریای طوفان زا گذر کردیم @h_zarnaghi
آرزوی زیارت ای کاش روزی گدار من هم  به مشهد بیفتد؟ یکبار دیگر نگاه خیسم به گنبد بیفتد ای کاش روح رهایم در صحن ها پر بگیرد این جسم بی جانم اما نزدیک مرقد بیفتد جا مانده ی سالیانم دلتنگم و بی قرارم قرعه به نام دل من اینبار باید بیفتد! با اینکه از راه و رسمت کج رفتم اما روا نیست از چشم سلطان خوبان این نوکر بد بیفتد ای کاش وقت ورودم  از دستم این شیشه ی دل بر روی آن سنگ فرش پر رفت و آمد بیفتد بر بی کرانی دریا اذن دخول است ما را هر قطره اشکی که آنجا از ما بخواهد بیفتد بگذار باقی حرفم در سینه ام جا بماند شاید که روزی گذار من هم به مشهد بیفتد @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پریشان تر از گیسوانی که داری... به کوه و کمر آبشاری ندیدم ح.ز زیبایی های آبشار لندی چهارمحال و بختیاری @h_zarnaghi
امنیت آفرینان گمنام سرباز و سر سپرده فرمان کیستید؟ نام آورید و در گرو نام نیستید در های و هوی مبهم نام و مقام ها بی نام و بی نشان، چه غریبانه زیستید هرجا و هیچ جا پرِ از رد پایتان تلفیق عاشقانه ای از هست و نیستید از ما جدا نبوده مسیر عبورتان با ما به خنده آمده با ما گریستید در شهر وکوه و دشت بجز حال خوب ما با اسم مستعار به دنبال چیستید در سایه اید و بر کفتان تیغ آفتاب باشد که در مقابل ظلمت بایستید آخر شهید و زنده ترینید تا ابد وقتی در این مسیر شهیدانه زیستید @h_zarnaghi
. . . ای کاش که این مدعیان باز بخوانند تاریخ چهل ساله ی این خاک کهن را هیهات که افتاده ببینند تبر ها این سبزترین سرو سر افراز چمن را ما سینه زن آل عباییم و نخواهیم زیر علم اجنبیان سینه زدن را ما روزی مان می رسد از شاه خراسان ما قبله ی حاجات نبینیم وین را ما سوختگان غم جانکاه حسینیم ماییم که داریم به دل داغ حسن را بگذار که با یاد شهید شب بغداد شانه بزنم زلف پریشان سخن را مردی که به هر معرکه خون داده خریده آرامش و امنیت ناموس وطن را @h_zarnaghi
برای کشور همسایه ام افغانستان و داغ های بی پایانش آه از غم بی امان همسایه صد آه از این خزان همسایه از شعله ی فتنه ها به جا مانده... خاکستر آشیان همسایه جز خون نشنیده ایم اخباری از کابل و بامیان همسایه با دست جماعتی که می دانید آجر شده است نان همسایه تلخ است به کام خانه ام ایام از تلخی داستان همسایه تاریکی آسمان من هم هست تاریکی آسمان همسایه ما نیز به اشک و آه رو کردیم در ماتم دختران همسایه از داغ غم تو می کشد هر دم آتش ز دلم زبانه، همسایه! خود گر چه دچار غم ولی عمریست غمخوار توایم جان همسایه @h_zarnaghi
این سوارانی که با خود گوئیا سر می برند هدیه ای را از برادر سوی خواهر می برند @h_zarnaghi
گوز آچمیشام  بو توپراق اولوبدور وطن منه ایراندی هم وطن منه هم جان و تن منه  ایران آنام! ، سنین قوجاقیندا بوی آتمیشام سن اولموسان عومور بویی لای لای دیه ن منه  ایرانلیام دیلیمدی ولی ترک آذری اورگدمیسن بو دیلده دانیشماقی سن منه ایرانلیام ماحال دی دانام بو حقیقتی بیر عمر اگر که طئنه وورا هر گلن منه فخریم  بودور کی سوگیلی قارداش چاغیرمیشام بو توپراق اوسته هر کیم اولوب هموطن منه # بیرگون اولار کی منده شهیدین اولام سنین؟! بیر گون اولارکی پرچمین اولسون کفن منه؟! @h_zarnaghi
مردی چنین میانه میدانم آرزوست @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ناخدای کشتی جان ها و ایمان ها رام اند و آرام اند با تو سیل و طوفان ها لبخند تو زیبایی گل های باغ ما شب گریه های تو دلیل هر چه باران ها   چشمان تو دریایی از آرامش و طوفان پیشانی ات روشن ترین ماه شبستان ها در هر کنار و گوشه ای با یاد گیسویت جمعند و سرگرمند هر شب را پریشان ها بالا بلندا جای دارد از تو بنویسند با هر قلم تاریخ دان ها و غزلخوان ها آغوش وا کردی که برگردند از هر سو آری پشیمان اند، از عشقت پشیمان ها تو از تبار آفتابی و شکوهت را آخر چرا باید که نشناسند انسان ها در امتداد چشم تو خورشید را دیدند در اوج ظلمت شبشکن مردان میدان ها از روزهای عاشقی با ما روایت کن ای یادگار حاج قاسم ها و چمران ها ای @h_zarnaghi
یا صاحب الزمان ببین که بی تو به شبهای سرد و طوفانی نصیبمان شده دنیایی از پریشانی که هستی ای همه خوبی که با تماشایت کشیده  آینه ها کارشان به حیرانی تو آفتابی و در پیشگاه تو ما را خوشست مرتبه ی آفتابگردانی زمین تشنه به خواهش پر از دهان شده است که زودتر برسد روزهای بارانی درخت دست تمنا به آسمان برده است مگر که بگذرد عریانی زمستانی چه می شود به نسیمی گره گشا در باغ دوباره غنچه ی افسرده را بخندانی  مگر به لطف نگاه تو این خزان زده باغ دوباره باز ببیند به خود گل افشانی فسم به دست کریمت که با اشاره تو  تمام قحطی ما می شود فراوانی شنیده ایم که سر می زنی به ما هر شب در اوج بی خبری ، ناشناس و پنهانی به دانه دانه ای از اشک ماست هر جمعه مسیر آمدنت میشود چراغانی چه گویمت که در این شهر دردهای مرا تو ای نگاه طبیبانه خوب می دانی تو جان محضی و کی می رسد به تو دستش تنی که در دل پیراهن است زندانی مگر به مرگ جدایم کنند از تو که تن... جدا نمی شود از جان خود به آسانی عنایتی که در این انتظار طاقت سوز مباد جان مرا لحظه ای پشیمانی @h_zarnaghi
تا زلف پریشان را در باد رها کردی در هر طرف از این شهر آشوب به پا کردی @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشتند تو را ولی تو نامیرایی حقا که عجب نمردن زیبایی! با واژه مرگ جان تو بیگانه ست تو زنده تر از تمام آدم هایی @h_zarnaghi
🌻به عشق حضرت رسول و ام المومنین خدیجه(س) تو را در عشق بی معناست غرق خویشتن بودن تویی و مصطفی معنای یک جان در دو تن بودن به دنبال دلت صحرا به صحرا رفتی و آخر رسیدی بر سر کوی نبی از بی وطن بودن تجارت بعد از این سودی ندارد بگذر از خیرش تو را کافی ست تنها با محمد هم سخن بودن که بودی تو؟! همانا شیر زن بودی به شهری که ... به چشم مردمانش شرمساری بود زن بودن تمام آرزویت بود و آخر سر محقق شد به جان و مال خود مانند حیدر بت شکن بودن نه هرکس میتواند چون تو ام المومنین باشد دلی میخواهد آتشناک، شمع انجمن بودن در آیین بهاران هر کسی را این سعادت نیست به باغ مصطفی گلهای عصمت را چمن بودن تو که با جان و مالت یاور دیرین دین هستی به چشم عاشقان تنها تو ام المومنین هستی # به اسلام از همان اول زبانزد بوده ایمانت همین ایمان سبب شد فاطمه پرورد دامانت در آن صحرای سوزان تا که فهمیدی محمد را به لبخندش شکفتی و بهاران شد زمستانت و با هر "اشهد انُّ..."رهایی، غرق پروازی که پیش از این زمین و آسمانها بوده زندانت و حالا خانم ِ آن خانه ای هستی که بعد از این  به هر شام و سحر خیل ملائک هست  مهمانت چنان دار و ندارت را به راه دوست بخشیدی که تا امروز هم تاریخ اسلام است حیرانت فقط از درهم و دینار نگذشتی در این سودا به پای عشق خود حتی گذشتی از سر جانت تو دارایی خود را خرج دینداری ما کردی و حالا مادر مایی و ما بچه مسلمانت چه توفیقی ست ما را ! همسر پیغمبر مایی نه تنها همسر پیغمبر ما، مادر مایی   @h_zarnaghi  
عجیب این روزها دلتنگ آن مردم که با فریاد حرم می خواد جمهوری اسلامی ایران را ح.ز عکس:پیاده روی اربعین امسال 🌻امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است... بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. " حاج قاسم سلیمانی " @h_zarnaghi
بشنوید این زوزه ها، چشم طمع دارند باز گرگ های هار بر این بوم و بر از هر طرف تیغ های دشمنان اما نمی یابند کام... سینه های ماست ایران را سپر از هر طرف منتظر هستیم ای فردای روشن همچنان تا به آغوش تو بگشاییم در از هر طرف ح.ز