eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
458 دنبال‌کننده
155 عکس
69 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت نردبان آسمان بود شهادت آسمان را نردبان بود چرا برداشتند این نردبان را؟ چرا بستند راه آسمان را؟ مرا پایی به دست نردبان بود مرا دستی به بام آسمان بود  تو بالا رفته ای من در زمینم برادر رو سیاهم شرمگینم @h_zarnaghi
پسرم سر سپرده ی حق شو به سپاه حسین ملحق شو راهت از این و آن جدا باشد راه تو راه کربلا باشد در مسیر خدا مقاوم باش رهرو راه حاج قاسم باش آن بهار پس از خزانی تو یاور صاحب الزمانی تو @h_zarnaghi
آه ای غریبی که هستی از من به من اشناتر در بند عشق تو هستم از هر رهایی رهاتر در پیشگاه خدایت تنها تو تسلیم محضی مانند تو هیچ کس نیست حکم قضا را رضاتر شاه خراسان نه... شاه هر دو جهانی نه...بلکه از هر چه گویند و گویم همواره شانت  فراتر وقتی که در آستانت می ایستم نیست دیگر از تو کسی پادشاتر از من کسی بینواتر صحن وسرای تو از هر باغ و بهاری ست سرتر هر خشت خشت حریمت از برگ گل باصفاتر تصویر آن غنچه های بر سنگ ها نقش بسته از هر بهاری که دیدم زیباتر و دلگشاتر از دور وقتی نگاه زائر به گنبد می افتد با هر سلامی ست او را ناخواسته گونه ها، تر # بگذار در بیت هشتم ساکت شوم تا بگوید حرف دلم را نگاه بارانی من رساتر @h_zarnaghi  
[مرگ] منی که زود رسیدم مباد دیر بمیرم جوانم و سر شوقم مخواه پیر بمیرم منی که سر به بیابان گذاشتم به هوایت مخواه بی تو به یک گوشه ی کویر بمیرم  به بی قراری رودم که عازم است به دریا به پای تو که رسیدم بگو بمیر، بمیرم مرا نه سخت که ننگ است مرگ گوشه ی بستر به صحنه آمده ام تا به تیغ و تیر بمیرم سری به نیزه ندا میدهد همیشه ی تاریخ که سر بلند بمیرم نه سر به زیر بمیرم  به پیش پای تو آخر چرا شهید نباشم منی که آمده ام تا که ناگزیر بمیرم تویی مسیر من ای عشق پس بیا و دعا کن در این مسیر بمانم در این مسیر بمیرم @h_zarnaghi
1_5034807704.pdf
12.54M
🔍 بخشی از متن وصیت‌نامه شهیدی که رهبر انقلاب آن را مکرر خوانده‌اند؛ در دانشگاه جبهه و جنگ یک جوان ۱۹ ساله به چنان معرفت شگفت و شگرفی دست یافته که پیران طریقت از او راه و رسم می آموزند @h_zarnaghi
دیگر نماند در پس شب آفتابمان خورشیدمان بر آمد و بشکست خوابمان باران گرفت دست زمین را و صاف شد با روزگار تیره حساب و کتابمان از بس که تشنه کام دویدیم دشت را دریا برآمد از دل سنگ سرابمان با هر نسیم از دل گل زخم های ما تا دوردست رفته شمیم گلابمان در آن سکوت مبهم تاریخ خوب شد با بک نگاه آینه حال خرابمان   حالا مباد فاصله دلسردمان کند از آن شکوه غیرت و آن انتخابمان این سفره را مباد که دیگر به هم زنیم یک وعده را کم آمد اگر نان و آبمان در مکتبی که درس وفا موج می زند از جنس همدلی ست سوال و جوابمان... می پرسی انقلاب چه کرده برای ما ؟! پس ما چه کرده ایم به این انقلابمان ؟! @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🔺روایتی از شهید مصطفی صدرزاده* 🔹تصاویری کمتر دیده شده از شهیدی که رهبر انقلاب در سخنرانی امروز از او نام بردند و البته چند ماه پیش هم در سخنرانی دیگری اشاره کرده بودند شهیدی که در کتاب "اسم تو مصطفی ست"مفصل از زبان همسر شهید شخصیت والای ایشان و همچنین عشق وصف ناپذیر بین او و همسرش را می خوانیم مطالعه این کتاب عاشقی را به دوستان توصیه می کنم @h_zarnaghi
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امیدبخش مثل مصطفی صدرزاده 🔹رهبر انقلاب امروز در حرم امام(ره): مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعالان سخت‌کوش جهاد تبیین این‌ها همه جوان‌های این کشورند. گاهی اوقات شما می‌بینید از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به‌وجود می‌آید. ما از این مصطفی‌های صدرزاده در کشور بسیار داریم؛ این‌ها همه امیدبخش است. برای آشنایی با صدرزاده اینجا را بخوانید @Farsna
به ذوق اول به هم از مشکلات راه گفتیم پس راه افتادیم و یا فتاح گفتیم از خاک دشمن بوی الرحمن بلند است این را به نقل از موشکی آگاه گفتم آتشفشانی را که می‌بینند امروز بغضی است که ما سالها با چاه گفتیم گفتی که باید استقامت کرد، کردیم فرمان تبیین دادی از مصباح گفتیم ای کاش تهرانی مقدم درس مان بود این درد با استاد دانشگاه گفتیم ما حرفهامان سرعت صوتش زیاد است چیزی که باید گفت را کوتاه گفتیم @khadempoet
گوز آچمیشام  بو توپراق اولوبدور وطن منه ایراندی هم وطن منه هم جان و تن منه  ایران آنام! ، سنین قوجاقیندا بوی آتمیشام سن اولموسان عومور بویی لای لای دیه ن منه  ایرانلیام دیلیمدی ولی ترک آذری اورگدمیسن بو دیلده دانیشماقی سن منه ایرانلیام ماحال دی دانام بو حقیقتی بیر عمر اگر که طعنه وورا هر گلن منه فخریم  بودور کی سوگیلی قارداش چاغیرمیشام بو توپراق اوسته هر کیم اولوب هموطن منه # بیرگون اولار کی منده شهیدین اولام سنین؟! بیر گون اولارکی پرچمین اولسون کفن منه؟! @h_zarnaghi
ایمان من امید من ای آرزوی من بنشین شبیه آینه ای روبروی من گل می کند کنار تو لبخند می شود بغضی که سالهاست گرفته گلوی من   می یابمت درون خود ای حس گمشده وقتی به هر بهانه تویی جستجوی من ای باده ای که مستی عالم به نام توست خالی مباد از تو دمی را سبوی من تنها تویی که می شنوی خواهش مرا با توست لحظه های خطر گفت و گوی من خواهم گذشت با تو چنان سیل سر کشی کوه است اگر قدم به قدم پیش روی من بگذار با تو باشم و غوغا به پا کنم تا این سکوت بشکند از های و هوی من وقت نماز آخرم ای عشق اولین ! بگذار از آب تیغ تو باشد وضوی من @h_zarnaghi
چقدر خاطره از آن شکسته قافله داری گمان کنم که به پایت هنوز آبله داری اگر به هلهله سر برده اند از تو در آن دشت ولی هنوز صبوری هنوز حوصله داری تویی که کودکی ات را به پای نیزه دویدی تویی که تا سر نی یک نگاه فاصله داری پی که می رود آن دل ،دل شکسته و خونت به شوق کیست که دستی به دست سلسله داری ؟! هنوز تیر سه شعبه نرفته است ز یادت هنوز دلهره از خنده های حرمله داری به شور و شوق کشیدی بغل هر آنچه بلا را  که گفته است که از درد و داغ ها گله داری... @h_zarnaghi
برای حاجیان حجکم مقبول باد و سعیکم مشکور باد سینه ات از مشعل عشق خدا پر نور باد در طوافی یا که در کوی منا و مشعری هر کجا هستی بساط عشقت آنجا جور باد نغمه ی "لبیک اللهم لبیکت" مدام  تا ابد در هر مقام این حرم پرشور باد "عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است" پس مبادا "دست عشق از دامن دل دور باد" ای که سر مست از شراب زمزمی این روزها از نگاه شیخ و زاهد مستی ات مستور باد تا که جاویدان شود این شور و عشق و مستی ات در نجف روزی نصیبت خوشه ی انگور باد @h_zarnaghi
من که در آرزوی جرعه ای از آب حیاتم دست بر دامن دریای دعای عرفاتم باز هم دیده گرفتار به گرداب بلایم باز هم در پی من آمده کشتی ی نجاتم بجز این اشک محبت که سرازیر غم توست کو چراغی که نجاتم دهد از این ظلماتم ای خوشا من که در این عشق از آن روز نخستین نقش چشمان تو بودست در آیینه ی ذاتم تویی آن نور که جاری به رگ صوم و صلاتی با تو هر شام و سحر غرق سلام و صلواتم پا به پای تو از این زمزم سیراب گذشتم تا نصیبم کنی از تشنگی آب فراتم تو همان شعر فصیحی و مرا کاش ببخشی پیش چشم تو کم آورده اگر این کلماتم  (ع) @h_zarnaghi  
رفت حاجی به طوافِ حرم و باز آمد مابه قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم @h_zarnaghi
نیلیرم بو جانی من جانانه قربان اولماسا مین بلا گلسین گوروم بو جانه! قربان اولماسا ثابت اولماز عالمه عشق سراسر غیرتی شعله های سرکشه پروانه قربان اولماسا مکتب توحیدیله هر کس کی پیمان باغلاسا چاتماز اول مقصوده بو پیمانه قربان اولماسا حاجی! کوی یاریده قربانلیقین اولماز قبول تا کی نفسین صاحب قربانه قربان اولماسا بار الهی گوئیا ذبح عظیم اولماز عیان تا حسینین باتماسا القانه، قربان اولماسا کربلا یعنی کی قربانگاه یعنی حیف اولا من کیمینلر اول شه عطشانه قربان اولماسا ## عیدقربان یعنی قرباندور هامی اللهینه بوردا اما وای اولا انسانه ،قربان اولماسا @h_zarnaghi
🔹قافلۀ اشک🔹 بار بر بسته‌ای ای دل، به سلامت سفرت می‌بری قافلۀ اشک مرا پشت سرت راه می‌افتی و باقی‌ست به خاک عرفات حرف‌هایی که روان بود از آن چشم ترت به کجا می‌برد این راه بلاخیز تو را! کودکان‌اند و زنان‌اند چرا همسفرت؟ می‌شوی دربه‌در کوه و بیابان و... جهان، می‌شود از سر دلباختگی دربه‌درت خبر قاصد تو می‌رسد از طوفان‌ها این خبر چیست؟ که داغی‌ست گران بر جگرت می‌رسی کم‌کم و پیداست به پهنای افق خیمۀ در دل صحرای بلا شعله‌ورت میهمان هستی و با نیزه و شمشیر چرا میزبان تو گرفته‌ست چنین دور و برت؟ روزها می‌گذرد می‌رسد از راه آخر آن غروبی که سر نیزه روان است سرت 📝 @h_zarnaghi
عطر و بویش باز عالم را گرفت اینکه سوزاندند برگ عود بود @h_zarnaghi
 امام هادی ع تو از تبار بهاران تو از سلاله رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض ارادت شکوفه عرض درودی به صدر جامعه* خود به "السلام علیکی" تمام پنجره ها را به سوی باغ گشودی از آسمان به زمین سیرکردی و همه دیدند که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره ات را حصار کرده شب اما  میاید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی @h_zarnaghi
یا علی 🌻 زمین بجز تو برای خود آفتاب ندیده زمان شبیه تو حتی به چشم خواب ندیده ببین که خالی و خشک است در بسیط زمانها زمین بی تو، شبیه کویر آب ندیده تویی که ساحل آرامشی و در شب طوفان دلی که نام تو را برده اضطراب ندیده کشیده کار گنهکار اگر به قعر جهنم به شعله نام تو را برده و عذاب ندیده شبیه اینه ها صافی و زلالی و... چشمی خدا نکرده تو را در پس نقاب ندیده   همیشه بر سر این خاک بوده سایه ی لطفت کدام ذره مگر لطف بوتراب ندیده؟! منم که عشق تو را دارم و وصال تو را نه! منم خماری آن ساغر شراب ندیده گناه کرده خدا خوانده ام تو را  ولی انگار خدا خودش هم از این خوب تر ثواب ندیده چه گویم از تو که جان داده های عشق تو هستند همیشه میثم تمارها، طناب ندیده تو انتخاب خدا بوده ای برای دل ما که روزگار از این بهتر انتخاب ندیده برای یاری خود تا سوال کرده پیمبر به روشنی تو هر بار را جواب ندیده کسی که دم زده از این و آن برای خلافت در التهاب بیابان بجز سراب ندیده مسلم است که مومن نبوده است به قران کسی که نام تو سر خط این کتاب ندیده کسی که آیه ی تبلیغ خوانده است چگونه تو را هرآینه مصداق این خطاب ندیده گل محمدی باغ بی خزان نبوت... بجز تو در دل و در دیده اش گلاب ندیده به زیر سایه ی لطفت پناه برده دل من دلی که از تو بجز لطف بی حساب ندیده @h_zarnaghi