🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
💠آيا از آياتی که می گوید : اکثرهم الظالمون، هم کالانعام بل هم اضل، اکثرهم لا يعلمون، برداشت ميشود که بيشتر انسانها در روز قيامت زيان کارند و بعبارتي حسرت سنگين دارند و به جهنم مي روند؟
✍️پاسخ:
✅اينگونه آيات وضعيت مردم در دنيا را بيان مي کند و صحبتي از آخرت ندارد .
💠مطابق روايات، خداوند صد رحمت دارد که تمام رحمت خداوند در دنيا فقط يک رحمت است و در روز قيامت با تمام صد رحمت با خلائق رفتار خواهد کرد.و خيلي از افرادي که فکر مي کنيم هيچ وقت بهشتي نخواهند بود اهل بهشت مي شوند.
♻️بنابراين اين آيات ارتباطي به قيامت ندارد و واقعيت و وضعيت مردم در دنيا را مي فرمايد.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
🔹🌟🍀🌟🔹
💢پرسش:
🔰ملکوت چیست؟ آیا قابل دیدن است؟
✅پاسخ:
✍️در قرآن کریم در آیاتی چند از "ملکوت" نام برده شده است. مانند:
1-📌 «فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون؛پس [شكوهمند و] پاك است آن كسى كه ملكوت هر چيزى در دست اوست و به سوى اوست كه بازگردانيده مى شويد)(یس/83)
✍️علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه می فرمایند:
👈« مراد از" ملكوت" آن جهت از هر چيزى است كه رو به خداست، چون هر موجودى دو جهت دارد، يكى رو به خدا، و يكى ديگر رو به خلق. ملكوت هر چيز آن جهتى است كه رو به خدا است، و ملك آن سمت رو به خلق است ممكن هم هست بگوييم: ملكوت به معناى هر دو جهت هر موجود است، و آيات زير هم بر همين معنا حمل مىشود،
🍀" وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ" «انعام/75» و" أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ" «اعراف/185» و" قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ" «مومنون/88».
👈و اگر فرموده ملكوت هر چيزى به دست خداست، براى اين است كه: دلالت كند بر اينكه خداى تعالى مسلط بر هر چيز است، و غير از خدا كسى در اين تسلط بهره و سهمى ندارد.
🍃و برگشت معنا در آيه « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ» به اين است كه: خدا از استبعادى كه مشركين در مساله معاد مى كنند، منزه است، چون مشركين غافلند از اينكه ملكوت هر چيزى به دست خدا و در قبضه قدرت اوست.»(1)
💠در تفسیر نمونه آمده:
👈«ملكوت در اصل از ريشه" ملك" (بر وزن حكم) به معنى" حكومت و مالكيت است،" واو" و" ت" براى تاكيد و مبالغه به آن اضافه شده بنا بر اين منظور از آن در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است.»(2)
2-📌 همچنین در آیه 75 سوره مبارکه انعام که از ملکوت و نشان دادن آن به حضرت ابرهیم(علیه السلام) سخن بمیان آمده است:
💠«وَ كَذَالِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِين؛ و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد»(انعام/75)
🌼در این مورد نیز ملکوت، همان مالکیت مطلقه الهی است:
👈«مالكيت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمين به او نشان داديم" (وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).»(3)
3-📌 در آیه 185 سوره مبارکه اعراف نیز صحبت از ملکوت است:
🔹أ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض(اعراف/185)
🔰علامه طباطبایی در توضیحی تحت عنوان: [اشاره به معناى" ملكوت" در عرف قرآن مجيد]می فرمایند:
👈«" ملكوت" در عرف قرآن و بطورى كه از آيه" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ" «یس/84» استفاده مىشود عبارت است از باطن و آن طرف هر چيز كه بسوى پروردگار متعال است، و نظر كردن به اين طرف با يقين ملازم است»(4)
👈در مورد اینکه آیا ملکوت دینی است استناد میکنیم به فراز ابتدایی آیه 185 سوره مبارکه اعراف:
🔹«أ وَ لَمْ يَنظُرُواْ فىِ مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شىَْء...»
✍️علامه طباطبایی می فرمایند:
☘️«غرض از اين آيه توبيخ آنان در اعراض و انصراف از وجه ملكوتى اشياء است كه چرا فراموش كردند و در آن نظر نينداختند تا برايشان روشن شود كه آنچه را كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بسوى آن دعوتشان مى كند حق است.»(5)
📚پی نوشت ها:
1. ترجمه تفسير الميزان، ج17، ص173
2. تفسير نمونه، ج5، ص309
3. همان، ص308
4. ترجمه تفسير الميزان، ج8، ص455
5.همان.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
🔰تفسير با تاويل چه فرقي دارد؟
✍️پاسخ:
✅تاويل راهيابي به باطن قرآن است که مطابق آنچه بين دانشمندان علوم قرآني مشهور است تاويل اختصاص به معصوم دارد
🔹تفسير مربوط به ظاهر قرآن است . در تفسير با توجه به آيات مختلف قرآن و روايات و شان نزول و ديگر امور مربوطه ؛ مي توان ظاهر آيات را بيشتر فهميد و به ابعاد و زواياي بيشتري از قرآن دسترسي پيدا کرد
👈هميچين برخي ا زآيات داراي ابهام هستند که در نگاه اول معني کاملي از آن برداشت نميشود و فقط کسي ميتواند مقصود اصلي آن را بفهمد که به باقي آيات و ورايات مسلط باشد، که اين کار به عهده مفسر است که بتواند درست برداشت کند
🍀همچنين برخي آيات داراي چند معني هستند که مفسر با ادله مخصوص خود، آن معاني را بيان مي کند
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
🍀🌟🍀🌟🍀
✅پرسش:
💢در قرآن آيه اي هست که مي فرمايد هر کس دنيا بخواهد دنيا مي دهيم و هر کس آخرت بخواهد آخرت مي دهيم
اگر اينگونه است پس چرا وقتي از خدا دنيا مي خواهيم نمي دهد؟
✍️پاسخ:
✅در قرآن مي فرمايد مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَىهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا اسراء آيه 18.
🔰آن کس که (تنها) زندگي زودگذر (دنيا) را ميطلبد، آن مقدار از آن را که بخواهيم -و به هر کس اراده کنيم- ميدهيم؛ سپس دوزخ را براي او قرار خواهيم داد، که در آتش سوزانش ميسوزد در حالي که نکوهيده و رانده (درگاه خدا) است.
♻️در اين آيه نمى گويد هر كس به دنبال دنيا برود، به هر چه بخواهد مى رسد، بلكه دو قيد براى آن قائل مى شود، اول اينكه تنها بخشى از آنچه را مى خواهد به آن مى رسد، همان مقدارى را كه ما بخواهيم (ما نشاء).
ديگر اينكه : همه افراد به همين مقدار نيز نمى رسند، بلكه تنها گروهى از آنها به بخشى از متاع دنيا خواهند رسيد، آنها كه بخواهيم (لمن نريد).
🔅و به اين ترتيب نه همه دنيا پرستان به دنيا مى رسند و نه آنها كه مى رسند به همه آنچه مى خواهند مى رسند، زندگى روزمره نيز اين دو محدوديت را به وضوح به ما نشان مى دهد، چه بسيارند كسانى كه شب و روز ميدوند و به جائى نميرسند، و چه بسيار كسانى كه آرزوهاى دور و درازى در اين دنيا دارند كه تنها بخش كوچكى از آنرا بدست مى آورند.
🌱و اين هشدارى است براى دنيا پرستان كه اگر خيال كنيد آخرت را به دنيا بفروشيد به تمام هدفتان نائل مى شويد، اشتباه بزرگى كرده ايد، بلكه گاهى هيچ و گاه به كمى دسترسى پيدا مى كنيد.
🍀و اصولا دامنه آرزوهاى انسان آنقدر گسترده است كه با محدوديت جهان ماده قابل اشباع نيست ، تمام دنيا را به يكنفر بدهند، بسيار مى شود كه اشباع نمى گردد.
🔹اما آنها كه تلاش مى كنند و به هيچ نمى رسند، ممكن است به دلائل مختلفى باشد يا بخاطر آنست كه هنوز اميد بيدارى و نجاتشان است ، و خدا به آنها محبت مى كند، و يا به خاطر آنست كه اگر به جائى برسند آنچنان طغيان مى كنند كه عرصه را بر خلق خدا تنگ مى نمايند.(1)
📚1. تفسير نمونه ذيل آيه مربوطه.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
🔹💠🔹💠🔹
💢پرسش:
🔰در سوره فرقان، سخن در باره تبدیل بدی ها به خوبی ها است. این تبدیل در باره خداوند عکس نیست، زیرا خداوند در هیچ شرایطی خوبی ها را به بدی تبدیل کند.
اما مثالی بزنید که چگونه بدی به خوبی تبدیل می شود؟
✍️پاسخ:
✅خداوند متعال، خوبی ها را که به بدی تبدیل نمی کند، هیچ؛ تازه ثواب مضاعف هم می دهد، در قرآن کریم برای ثواب ده برابری(1) و حتی ثواب هفتصد برابری(2) آیه داریم.
☘️البته افرادی هم هستند که با مسیری که انتخاب می کنند، موجب حبط و نابودی اعمالشان می شوند.
👈ارتداد و کفر(3)، قتل پیامبران(4)، شرک(5) و... از جمله مواردی است که موجب نابودی و حبط اعمال می شود و چنین شخصی در روز قیامت، حسابرسی ندارد زیرا نامه عملش از عمل خیر، خالی است و چیزی برای حسابرسی نیست.
🍀اما آیه شریفه:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»
👈مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است.(6)
🔹در باره چگونگی تبدیل سیئات به حسنات، تفاسیر مختلفی بیان شده است:
📌1. در اثر توبه و دگرگونی درونی، بدی هایش در آینده به حسنات تبدیل می شود، زیرا به جای بدی، نیکی می کند و در نامه اعمالش، به جای نیکی، حسنه ثبت می شود.
📌2. خداوند سیئات و بدی های نامه عملش را محو و پاک کرده و به جای آن، حسنه و نیکی ثبت می کند و حتی از حافظه ها نیز می رود و در روز قیامت کسی نیست که در حق او شهادت بدهد.(7)
👈این قول، مستندات روایی هم دارد.(8)
📌3. نفس عمل، خیر و شر ندارد، بلکه آن ذات انسان است که اگر شقی باشد، آثار عملش زشت و اگر سعید باشد، آثار عملش نیک می شود.
👈لذا تبدیل سیئات به حسنات، تبدیل اعمال نیست بلکه تبدیل آثار اعمال است. وقتی انسان شقی توبه می کند و مؤمن می شود، ذاتش سعید می شود و لازمه اش این است که آثار سعید بودن را داشته باشد؛ لذا آن آثار سوء شقاوت، از روحش برداشته و آثار نیک سعادت، جایگزین آن می شود.(9)
📌4. اين تبديل كه بگونه مطلق آمده دو مرحله را شامل است:
یکی، بخشودن گناهان گذشته و جلوگيرى از گناهان آينده؛ دیگر این که آن ها اگر هم بعدا گناهان کوچكى داشته باشند، به جهت شايستگى والايشان، اين گناهان محو مى گردد و به جاى آن ها حسناتى نمودار مى گردد.(10)
📌5. اين تفاسير، منافاتى با هم ندارند و ممكن است همه در مفهوم آيه جمع باشند.(11)
📚پی نوشت ها:
1. انعام: 6/ 160.
2. بقره: 2/ 261.
3. بقره: 2/ 217.
4. آل عمران: 3/ 22.
5. انعام: 6/ 88.
6. فرقان: 25/ 70.
7. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ا ج 9، ص 658.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 281؛ تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 149.
9. ر.ک: تفسير الميزان، ج 15، ص 336.
10. صادقی تهرانی، ترجمان فرقان: تفسیر مختصر قرآن کریم، ج 3، ص 490.
11. تفسير نمونه، ج 15، ص 161.
📎 #قرآنی
🌱@haamiyanvelayat
🔹🔹💠🔹🔹
💢پرسش:
🔰داستان هاي قرآني سنبليک هستن يا واقعيت دارند؟
✍️پاسخ:
✅همه داستان هاي قرآني واقعيت هاي تاريخي هستند که به وقوع پيوسته است و بعد قرآن کريم آن ها را بيان کرده است.
☘️در خود قرآن هم به حقيقت و واقعي بودن اين داستان ها اشاره شده است:
"لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى وَ لَـکِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ کُلَّ شَيْء وَ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْم يُؤْمِنُونَ"؛(يوسف، 111) به راستى که در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است، سخنى نيست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصديق آنچه [از کتاب هايى] است که پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى که ايمان مى آورند رهنمود و رحمت است.
🌱و: "وَ کُـلّاً نَّقُصُّ عَلَيْکَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءکَ فِي هَـذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ"؛( هود، 120) و هر يک از سرگذشت هاى پيامبران [خود] را که بر تو حکايت مى کنيم چيزى است که دلت را بدان استوار مى گردانيم و در اينها، حقيقت براى تو آمده و براى مؤمنان اندرز و تذکرى است.
🌸قرآن کتاب هدايت و از سوي حق مطلق است و امکان ندارد قصه هاي ساختگي را براي هدايت بيان کند. اصولاً خداوند متعال به اين کار نياز ندارد.
🍃البته قصه يکي از راه هاي هدايت و تفهيم مطلب است و عالمان بزرگ ما نيز از داستان به بهترين وجه براي بيان مقصود خود استفاده کرده اند. در داستان هاي بشري تخيل اشکال ندارد، اما قرآن کتاب تاريخ و داستان نيست. در آن جز حق چيزي يافت نمي شود و حق را با امور خيالي و ساختگي و غير واقعي تلفيق نمي کند؛ زيرا در اين صورت حق نخواهد بود.
✍️اساساً از ويژگى هاى دعوت پيامبران الاهي، پرهيز از استفاده از راه هاى نامطلوب در تبليغ است -که اصل اعتماد مخاطبان را مخدوش مى کند- از اين رو، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مانند ساير پيامبران، براى رساندن پيام الاهى به مردم، نيازى به ساختن افسانه يا داستان هاى غير واقعى نداشتند تا بپذيريم داستان هاى قرآن کريم غير واقعى بوده است
☘️علامه طباطبائى در نقد کساني که داستان هاي قرآن را سمبليک مي دانند، در ذيل داستان آزر عموى حضرت ابراهيم (علیه السلام) مي گويد:
🔹برخى پژوهشگران گمان کرده اند اين که قرآن کريم در بسيارى از داستان هاى گذشتگان، عناصر اصلى قصه مانند زمان، مکان و شرايط طبيعى، اجتماعى و سياسى را ذکر نمى کند، از آن رو است که قرآن در قصه گويى روشى برگزيده است که بهتر به هدف و مقصد برسد، بى آن که در صدد بازشناساندن درست از نادرست باشد؛ از اين رو، ممکن است در راه رسيدن به مقصد خويش (يعنى هدايت آدميان به سعادت)، از داستان هاى متداول ميان مردم يا اهل کتاب بهره گيرد، هرچند به صحّت آنها اطمينانى نباشد يا حتى قصه اى خيالى باشد.
🔻اين سخن خطا است؛ زيرا قرآن کتاب تاريخ يا نوشته اى تخيلى نيست، بلکه کتابى نفوذناپذير است که باطل از هيچ سو بدان راه ندارد، سخن خدايى است که جز حق نگويد و براى رسيدن به حق، از باطل مدد نجويد. چگونه قابل تصور است که مقصدى حق مطلق باشد، در عين حال از طريقى، باطل بدان نفوذ کند؟!(1)
📚منبع: 1طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، ج 7، ص 165- 166، جامعه مدرّسين، قم.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat313
👇👇👇
💢سوال:
🔰اگر «مکر» صفت مذمومی است چرا خداوند خود را خیر الماکرین (بهترین مکر کننده) می خواند؟ هم چنین مکر اگر بد است برای همه بد است و اگر به معنای چاره اندیشی است، مگر خدا ناتوان است که به چاره اندیشی نیاز داشته باشد؟
✍️پاسخ:
✅مکر در لغت، به معنای تدبیر، چاره اندیشی و بازداشتن کسی از مقصودش است، اعم از آن که در کار بد باشد یا در کار خوب.
البته مکر به معنای خدعه و حیله گری که بار منفی دارد، غلبه استعمال پیدا کرده است، نه این که معنای لغوی چنین باشد.
👈اگر هم بپذیریم که حیله و چاره اندیشی بار منفی دارد، خداوند این را در مقابل کسانی که خودشان اقدام به مکر کرده اند به کار برده است، لذا دیگر منفی نیست و با آن معنای مکر که اکنون در زبانها است (نقشه های شیطانی و زیان آور)، تفاوت اساسی دارد.
نکته: چاره اندیشی در انسان با چاره اندیشی در خداوند فرق دارد. چاره اندیشی در انسان از روی ضعف و عجز است، بر خلاف خداوند که ضعف در مورد او اصلا معنا ندارد.
💠با توجه به موارد و مصادیق مکر الهی، این مطلب بیشتر روشن می شود:
🔹1. مراد از مکر الهی، تدبیر و چاره اندیشی است که خداوند در مقابل مکر دیگران، انجام داده است:
🗞«وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»؛ آنها چاره مى انديشيدند (و نقشه مى كشيدند)، و خداوند هم تدبير مى كرد، و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است.
👈مراد از «يَمْكُرُونَ» حيله و تدبير مشركين است كه مي خواستند حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را کشته يا زندانى کرده يا تبعيد نمايند، و مراد از «يَمْكُرُ اللَّهُ» همان تدبير خداوند است كه آن حضرت را مأمور به هجرت نمود.
♻️«وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»؛ و (يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش،) نقشه كشيدند و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره جويى كرد و خداوند، بهترين چاره جويان است.
👈كه مراد از مكر اول حيله يهود است در باره كشتن عيسى (علیه السلام) و منظور از مكر اللّه، نجات دادن عيسى از دست آنها است.
🔹2. مراد از مکر الهی، نوعی عاقبت و نتیجه مکری است که در برابر خدا به کار برده اند، مانند:
👈«وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ»؛ آنها نقشه مهمّى كشيدند، و ما هم نقشه مهمّى، در حالى كه آنها درك نمىكردند! بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم.
✍️منظور از مكر اول، طفره رفتن و انحراف كفار است از پيروى حضرت صالح (علیه السلام)، و غرض از مكر دوم هلاكت و عذاب آنها است كه نتيجه طبيعى مكر آنها بود.
🔹3. مراد از مكر الهی، عذاب خداست، مانند:
🗞«أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»؛ آيا آنها خود را از مكر الهى در امان مى دانند؟! در حالى كه جز زيانكاران، خود را از مكر (و مجازات) خدا ايمن نمى دانند.
👈هشداری است برای همه که از عذاب الهی غافل نشوید. هر کس از عذاب خدا غافل شد، مشمول عذاب خواهد شد.
مراقب باشید نعمتها و ... شما را غافل نکنند و گمان کنید هر کاری (گناه و معصیت) بکنید، در امان هستید و در برابر معصیت، عذاب نمی شوید.
💠به بیان دیگر، مبادا در صورت غفلت و انجام معاصی به گمان در امان بودن از عذاب، مکر الهی که همان عذاب است، شما را در بر بگیرد.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
👇👇👇
♨️سوال:
🔰اينکه مي گويند معجزه پيامبر قرآن هست؟منظور از معجزه چه معجزه اي است؟
✍️پاسخ:
✅قرآن وجوه مختلفی در اعجاز دارد:
🔹قرآن كريم هم معجزيست در بلاغت، براى بليغترين بلغاء و هم آيتى است فصيح، براى فصيحترين فصحاء و هم خارق العادهايست براى حكماء در حكمتش و هم سرشارترين گنجينه علمى است معجزهآسا براى علماء و هم اجتماعىترين قانونى است معجزهآسا براى قانون، و سياستى است بديع و بى سابقه براى سياستمداران و حكومتى است معجزه براى حكام و خلاصه معجزهايست براى همه عالميان در حقايقى كه راهى براى كشف آن ندارند، مانند امور غيبى و اختلاف در حكم و علم و بيان.
👈قرآن مجيد اين مطلب را در آيات متعدد و به صراحت بيان مىكند كه محمد اُمّى و درس نخوانده است... ولى با اين كه رسول خدا صلی الله علیه و آله درس نخوانده، سوادى ياد نگرفته بود كتابى آورد كه مالامال از معارف عقلى و دقايق علمى و فلسفى است... و اين خود از بزرگترين جنبههاى اعجاز قرآن مجيد است. (اولین جنبه اعجاز) به واقع اگر فردی درس نخوانده کتابی به این محکمی و استواری و سر شار از معارف عالیه بیاورد آیا اعجاز گونه نیست؟؟
🔹دومين جنبه اعجاز قرآن هماهنگى كامل و نظم و انسجام حاكم در آيات قرآن است، يعنى كوچكترين اختلاف و تناقضى در ميان آيات و مفاهيم آن وجود ندارد...
👈قرآن مجيد در تمام شئون و امور زندگى انسانها به طور وسيع و دامنهدار وارد شده، در اين موارد سخن گفته و تشريع و قانون گذارى نموده است، با اين حال كوچكترين اختلاف و تناقض در آن مشاهده نشده است و در سرتاسر اين مباحث از دايره عقل و خرد به دور نرفته است.
🔹سومین جنبه اعجاز آمیز قرآن خبر های غیبی است آیات در این مورد، بعضى درباره داستان هاى انبياء گذشته و امت هاى ايشان است، مانند آيه: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ، نُوحِيها إِلَيْكَ، ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَلا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا»؛ اين داستان از خبرهاى غيب است كه ما به تو وحى مىكنيم و تو خودت و قومت هيچ يك از آن اطلاع نداشتيد. [ هود، آيه 49.]
👈و آياتى ديگر و يك قسمت ديگر درباره حوادث آينده است، مانند آيه: «غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ، وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ»؛ سپاه روم در سرزمين پائينتر شكست خوردند، ولى هم ايشان بعد از شكستشان بزودى و در چند سال بعد غلبه خواهند كرد. [روم، آيات 1-4.] که این واقعه بعد از چند سال رخ داد.
✍️و آيه: «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ، لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ»؛ آن خدايى كه قرآن را نصيب تو كرد، بزودى تو را بدانجا كه از آنجا گريختى يعنى به شهر مكه برمىگرداند. [قصص 85]
👈و آيه: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ، إِنْشاءَ اللَّهُ آمِنِينَ، مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ، وَ مُقَصِّرِينَ لاتَخافُونَ»؛ بزودى داخل مسجدالحرام مي شويد، انشاءاللَّه در حالى كه سرها تراشيده باشيد و تقصير كرده باشيد و در حالى كه هيچ ترسى نداشته باشيد. [فتح، آيه 27]
🔹و آيه: «سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ، إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها، ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ»؛ بزودى آنها كه از شركت در جهاد تخلف كردند، وقتى براى گرفتن غنيمت روانه مي شويد، التماس خواهند كرد: كه اجازه دهيد ما هم بيائيم. [فتح 15]
👈که این موارد همه محقق شد و خبر غیبی قرآن به وقوع پیوست.
💥و نمونه های فوق العاده از علومی که بشر بعد از گذشت 14 قرن تازه دارد به آن می رسد.
مثل زوجیت در عالم، اثر انگشت، کرویت زمین (که چند قرن است بشر به آن رسیده است) و جاذبه بین کرات و ...
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat
🍀🔹🍀🔹🍀
💢پرسش:
🔰خداوند در آیه 22 سوره حدید می فرماید همه مشکلات و مصیبت ها که به شما می رسد، از قبل برای انسان ها ثبت شده؛ ولی در آیه 30 سوره شوری می فرماید هر مصیبتی به شما می رسد، علت آن گناهان شما است. این دو آیه با هم در تضاد و تقابل نیستند؟
✍️پاسخ:
✅«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير»؛ و هر مصيبتى به شما رسد پس بخاطر دستاورد شماست! و بسيارى (از خطاهاى شما) را مى بخشد.(1)
🔷«ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير»؛ هيچ مصيبتى در زمين و در (وجود) خودتان (به شما) نمى رسد، جز اينكه قبل از آنكه آن را بيافرينيم، در كتابى (ثبت) است؛ در حقيقت آن (كار) بر خدا آسان است.(2)
☘️بیان تفسیری
وقتی تفاوت نگاه و زوایه دو آیه مشخص شود، روشن می شود که این دو آیه در تقابل با هم نبوده و تضاد و تقابلی ندارند.
🔷در ادامه به نکاتی اشاره می شود:
1. 📌مسیر این دو آیه با هم فرق دارد: آیه 30 سوره شوری، در مقام ذم و مذمت کردن است، ولی آیه 22 سوره حدید، در مقام مدح است.(3)
2. 📌مصائبى كه در آيه 22 سوره حدید، به آن اشاره شده، تنها مصائبى است كه به هيچ وجه قابل اجتناب نيست و مولود اعمال انسان ها نمى باشد؛ در حالی که در آیه 30 سوره شوری می فرماید: هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده ايد.
3. 📌هنگامى كه اين دو آيه در برابر هم قرار گيرد نشان مى دهد مصائبى كه دامنگير انسان مى شود بر دو گونه است:
🔸مصائبى است كه مجازات و كفاره گناهان او است و اين مصائب بسيارند، مانند: ظلم ها، بيدادگري ها، خيانت ها، انحرافات و ندانم كاری ها و امثال آن سرچشمه بسيارى از مصائب خود ساخته ما است.[مفاد آیه 30 شوری]
🔹ولى بخشى از مصائب است كه ما هيچ گونه نقشى در آن ها نداريم و به صورت يک امر حتمى و اجتناب ناپذير دامان فرد يا جامعه اى را مى گيرد.[مفاد آیه 22 حدید]
حساب اين دو از هم جدا است.(4)
4. 📌معصومین(علیهم السلام) به جهت دارا بودن مقام عصمت، مرتکب گناه نمی شوند تا مصائبی که به آن ها می رسد مجازات و کفاره گناهانشان باشد، لذا مشمول آیه 30 شوری نیستند؛ بلکه گرفتاری و مصائب آن ها از امور حتمی و مواردی است که اجتناب ناپذیر بوده و امتحان الهی و در راستای تعالی و ارتقای کمالات و مقامات ایشان در نزد خداوند متعال است، یعنی مشمول آیه 22 سوره حدید هستند.
🌼به همین خاطر، امام سجاد(عليه السلام) در پاسخ یزید، فرمودند: آيه «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ»(5) در باره ما نازل نشده و سپس آيه «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في كِتابٍ مِنْ قَبْلِ»(6) را قرائت کرده و فرمودند این آیه در باره ما نازل شده است.(7)
يعنى خداوند از پيش مقرر فرموده بود كه ما چنين سختى ها و مشكلاتى(مصائب کربلا و...) را براى حفظ دين او تحمل كنيم.
☘️در این زمینه روایت هم داریم که «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَة»؛ یعنی بلاها براى ظالم وسيله ادب و هشدار، براى مؤمنان وسيله آزمايش و رشد، براى انبياء وسيله دريافت درجات و براى اولياى خدا وسيله دريافت كرامت است.(8)
5.📌 به بیان دیگر؛ آیه 22 سوره حدید به عالَم تکوین و آیه 30 سوره شوری به عالَم تشریع اشاره دارد.
✍️بنابر این:
تضاد و تقابلی بین آیات فوق نیست.
📚پی نوشت ها:
1. شوری: 42/ 30.
2. حدید: 57/ 22.
3. تفسير احسن الحديث، ج 11، ص 36.
4. تفسير نمونه، ج 23، ص 362.
5. شوری: 42/ 30.
6. حدید: 57/ 22.
7. تفسير القمي، ج 2، ص 352.
8. بحار الأنوار، ج 78، ص 198، ح 55.
📎 #قرآنی
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
🌱@haamiyanvelayat