#بسمربالشهداء
#اطلاعیه🛑
.
مراسم یادبود والده گرامی حجت الاسلام والمسلمین رواز در حرم مطهر شهدای گمنام
امشب ۱۵مهر١۴٠٠،
راس ساعت٢٠
.
سخنران:حجتالسلامبیانلو
بهنفس:ذاکریناهلبیت
|با خانواده مشرف شوید|
.
حَـ❤️ــرَمشُهَدایشَهرِستانرُباطکَریم
° @haaramshohada
1_1211270171.mp3
7.18M
🏴 #وداع_با_محرم_صفر
😭انگار دیگه تمومه میبارم اشک نم نم
😭صفر خدانگهدار خداحافظ محرم
🎤 #حسین_طاهری
👌بسیار دلنشین
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #هر_شب_جمعه_یک_مداحی
حَـ❤️ــرَمشُهَدایشَهرِستانرُباطکَریم
° @haaramshohada
#بسمربالشهداء
🍂خاطره ای از سرداردلـــ❤️ــها🍂
✍یهو میومد میگفت: "چرا شماها بیڪارید؟!"
میگفتیم: "حاجے! نمیبینے اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!" میگفت: "نه .. بیڪار نباش! زبونت به ذڪر خدا بچرخه پسر! .. همینطور ڪه نشستے، هر ڪارے ڪه میڪنے ذڪر هم بگو".. وقتے هم ڪنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش ڪتاب دعا و قرآنش بود ..
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
.
حَـــ❤️ــرمشُهَداءگُمنامِرُباطکَریم
@haaramshohada
「💬|#کلامشهدا」
حتےاگرخستهاییاحوصلهنداری
نمـازهـایتراعـاشقـانهبخوان
تڪرارهیـچچیـزجـز نمــاز
درایندنیاقشنگنیست...
•#شهیدمصطفےچمران 🕊
حَـــ❤️ــرمشُهَداءگُمنامِرُباطکَریم
@haaramshohada
#بسمربالشهداء
#یکشنبههایعلویــ❤️
عمربنعبدالعزیز نقل کرده که هرگاه پدرم ســخنرانی میکرد به بدگویی علی که
میرســید به لکنت میافتاد. روزی به او گفتم چرا فقط لکنت شما در سخنرانی در موقع
بدگویی به علی پیش میآید.
پدرم گفت: آیا تو فهمیدی؟
گفتم: آری!
پدرم گفت: پسرم! اگر کسانی که در اطراف ما هستند، فضایل و مناقب و چیزهایی را
که ما از علی میدانی بدانند، از نزد ما پراکنده میشوند و به سراغ فرزندان او میروند.
.
حَـ❤️ــرَمشُهَدایشَهرِستانرُباطکَریم
@haaramshohada
يکي از بزرگترين رازها و ناشناختهترين پديدهها، مرگ است.
ّ مرگ واقعيتي است غيرقابل انكار و آدمي از اولين روزهاي حيات
فكري خويش، به تأمل در ماهيت مرگ پرداخته و اين كاوش
همچنان ادامه دارد. اديان، به طرق مختلف سعي کردهاند که اين
پديده را براي انسانها روشنتر سازند، اما براي دانشمندان، هنوز
مرگ عرصهاي اسرارآميز است.
ولي براي برخي انسانها اتفاقاتي رخ ميدهد كه اصطالحاً به
آن اتفاق، تجربه نزديك به مرگ ميگويند. يعني خروج روح از
كالبد مادي و گشت و گذار در عالم معني! آنچه در اين تجربهها
روي ميدهد، سست شدن ارتباط روح و بدن مادي است که در
پي ضعف اين رابطه، روح، آزادي مييابد و به مشاهداتي نائل
ميشود كه پيش از آن برايش ميسر نبوده! در سالهاي اخير، نظر
دانشمندان، به خصوص در كشورهاي غربي، به بررسي پديدهاي به
نام تجربههاي نزديک به مرگ جلب شده. حتماً داستانهايي را از
کساني که از آستانه مرگ به زندگي برگشتهاند شنيده يا خواندهايد؟
ً مثال برخي دچار ايست قلبي شده و روحشان از بدن خارج گرديده
و سپس در اثر يك اتفاق يا شوك، روح دوباره به بدن برميگردد.
اين سؤالي است که براي بسياري مطرح است. تجربههاي نزديک
به مرگ )experience death Near )يا به طور مخفف NDE چيست؟
1 .برخي كارشناسان، اين تجربهها را زائيدهي فعاليتهاي غيرطبيعي
مغز در لحظات بحراني دانسته و يا آن را نتيجهي نرسيدن اکسيژن
به مغز در اثر ايست قلبي و به همريختگي شيميايي مغز خواندهاند.
در پاسخ به اين گروه بايد به اين واقعيت اشاره کرد که از نظر
دانش پزشکي، مقدار فعاليت مغزي افراد را در هر لحظه ميتوان با
نوار مغزي »اي اي جي« اندازهگيري کرد. بسياري افراد، در حالي
تجربهي نزديک به مرگ داشتهاند که نوار مغزي آنها يک خط
صاف را نشان ميداده! از نظر پزشکي، اين هنگامي اتفاق ميافتد
که سلولهاي مغزي هيچ فعاليت الکتريکي ندارد. در چنين شرايطي
مغز توانايي تشکيل فکر و ايجاد تصور و تجسم را نخواهد داشت.
1 ،پزشک متخصص قلب در طول 20 سال بهطور
پيم ون لومنت
علمي و با ديدي محققانه تعداد زيادي از بيماران را که دچار ايست
قلبي شده بودند مورد بررسي قرار داد و نتايج آن را در سال 2001 در
مجلهي علمي الست منتشر نمود. نتيجهي تحقيقات او نشان ميدهد که
هيچ ارتباطي بين تجربههاي NDE و طول زمان ايست قلبي يا بيهوشي
مريض، داروهاي استفاده شده، يا ترس قبلي شخص از مردن وجود
ندارد. همچنين مطالعات نشان ميدهند که ارتباطي بين زمينههاي
فرهنگي شخص، نژاد، طبقه اجتماعي، تحصيالت و حتي آگاهي و
اطالع قبلي از اين پديده يا عدم آن، در اين تجربهها وجود ندارد.
ون لومنت از تحقيقات خود نتيجه گيري ميکند که ضمير يا روح
ما بعد از مرگ باقي خواهد ماند.
2 .تعداد زيادي گزارش وجود دارد که در آن، تجربه کننده
در حاليکه فاقد هرگونه عالئم حيات بوده، توانسته اتفاقاتي که
در دنياي فيزيکي رخ مي ً داده، مثال فعاليتهاي پزشکان در اتاق
بيمارستان بر روي بدن او يا حرفهاي اطرافيان را به طور دقيق،
ديده و شنيده و بعد از احيا، آنها را با ذکر جزئيات بازگو کند!
در کشور خودمان، بارها چنين اتفاقاتي افتاده است. حتي آنها،
آنچه در فکر اطرافيان بوده را بيان کردهاند! يکي از مشهورترين
2 است. او در سال 1356 در سانحه
موارد، مربوط به آقاي محمد زماني
ً رانندگي از دنيا رفت. او عالئم حيات را کامال از دست داد، اما بعد از
احيا و به هوش آمدن، توانسته بود جزئيات آنچه در سردخانه و اتاق
عمل رخ داده را كامال دقيق براي پزشکان و پرستاران بازگو کند!
گزارش ً هاي او با واقعيت کامال تطابق داشت و با اصول علمي
که ما ميشناسيم قابل توجيه نبوده و نيست.
او ميگويد در آن لحظات، با ديگران از طريق ضمير صحبت
نموده؛ ولي بعد از مدتي به او گفته شد که بايد به بدن خود بازگردد.
3 .کساني که کور مادرزادبودهاند، توانستهاند در حين تجربهي
خود بهراحتي پيرامون خود را ببينند!
1 به گزارش زني
در کتاب »حيات پس از زندگي« دکتر مودي
که از بچگي کور بوده اشاره ميکند. وي بعد از احيا، جزئيات آنچه
در اتاق عمل رخ داده بوده و شکل ابزاري که مورد استفاده قرار
گرفته، افرادي که به اتاق وارد و يا خارج شدهاند و گفتگوهاي ميان
آنها را بازگو کرد.
2 نتيجه تحقيقات خود بر روي
دکتر کن رينگ و شارون کوپر
تجربههاي NDE افراد نابينا را در کتاب »ديد ذهن« منتشر کردند.
4 .کودکان زيادي تجربهي نزديک به مرگ داشتهاند و
گزارشهاي آنها شباهت به تجربهي بزرگساالن دارد، با اينکه
اين کودکان هنوز آشنايي قبلي با اين پديده، يا با تعليمات ديني
و مذهبي نداشته و ذهنيتي نيز از مرگ و جهان ماوراء و معنويت
ندارند و محتواي ذهني آنها تفاوت زيادي با بزرگساالن دارد.
3 ،پزشک بخش کودکان بود. او هيچ اعتقادي
دکتر ملوين مورس
به زندگي بعد از مرگ نداشت. در سال 1982 در حين طبابت، با
اولين مورد NDE يک کودک در کار خود روبرو شد. اين کودک
بعد از احيا براي دکتر تعريف کرد که چگونه بدن خود و دکتر را
درحاليکه روي بدن او کار ميکرده و سعي در احيا آن داشته از
بيرون ميديده! همين اتفاق باعث تغيير اعتقادات دکتر مورس شد.
5 .تجربيات نزديك به مرگ، در بسياري از افراد، تأثيرات و
تغييرات عميقي داشته است. اين تجربهها اثرات عميق روي شخصيت
و جهان بيني افراد تجربه کننده ميگذارد. شخصي پس از چاپ اول
اين کتاب، تماس گرفت و گفت: »من در شهر کوچکمان، در
يک فروشگاه خدمات نرم افزاري کار ميکردم. با اينکه به نماز و
مسائل ديني توجه داشتم اما اين اواخر، بيشتر کارم فروش فيلمهاي
مستهجن شده بود! تا اينکه ماجرايي نزديک به مرگ برايم پيش
آمد، من مشاهده کردم که تمام افرادي که به آنها فيلم فروختم، به
چه مشکالت اخالقي و ... دچار شدند.
من ديدم که هر کسي که از من فيلم ميخريد، بار سنگيني را بر
دوش من مينهاد! باري به سنگيني يک بلوک سيماني! کمرم طاقت
نداشت. داشتم از بار سنگيني که بر دوشم بود، از پا در ميآمدم که
يکباره اجازه بازگشت دادند. من از روز بعد، به دنبال افرادي راه
افتادم که به آنها فيلم فروخته بودم. به هر سختي بود آنها را راضي
ميکردم که ديگر سراغ اين مسائل نروند.«
تغييرات اين افراد، هميشه در جهت مثبت بوده، مانند احساس
هدفدار بودن آفرينش، احساس مسئوليت، تغيير شغل و نحوهي
زندگي و گاهي وقف کردن زندگي خود به امور خيريه، مهربانتر
و صبورتر شدن، ترک اعتياد و... حتي در غرب كه همه چيز براساس
ماديات تعريف ميشود اين تجربهکنندگان بسيار معنوي ميشوند.
6 .در اين تجربيات، نتيجهي كارهاي انسان، چه خوب و چه بد
مشاهده ميشود. اينكه خداوند در قرآن به پاداش دادن به ذرهاي
1
كار خوب و ذره ً اي كار بد مثال زده است، كامال مشخص ميشود.
آقاي زماني در قسمتي از خاطراتش ميگويد: در دوران كودكي
راهي مشهد بوديم. ماشين جوش آورد و در كنار روستايي متوقف
شديم. راننده ظرف آبي را به من داده و گفت که برو و از آن
چشمهاي که در آن نزديکي بود آب بياور. من ظرف را آب کردم
ولي براي من که بچه بودم حمل آن سنگين بود. در راه تصميم
گرفتم کمي از آب ظرف را خالي کنم تا سبکتر شود. چشمم
به درختي افتاد که به تنهايي در زميني خشک روييده بود.راهم را
دور کرده و آب را پاي درخت خالي کردم. در مرور زندگيم چنان
بهخاطر اين کارم مورد تشويق قرار گرفتم که باورکردني نبود!
گويي تمام ارواح به خاطر اين عملم به من افتخار ميکردند! به من
نشان دادند که اين عمل من ارزش بسياري داشته زيرا خالصانه بوده.
7 .ممکن است عدهاي اينگونه تصور کنند که اين گزارشها
ميتوانند دروغ باشند و براي کسب توجه ساخته و پرداخته شدهاند.
نفع شخصي يکي از بزرگترين انگيزههاي دروغ گفتن است.
افرادي که اين تجربهها را بازگو کردهاند، نه تنها هيچگونه سودي
از بازگو کردن آن نبردهاند، اکثراً با تمسخر ديگران روبرو شدهاند.
با نگاهي منصفانه نميتوان تمامي اين موارد را دروغ پنداشت.
تعداد گزارشهاي منتشر شده دراينباره، به چند هزار ميرسد و
شباهتهاي بين آنها، حتي شکاکترين افراد را به فکر فرو ميبرد.
برخي بر اين تصورند که اين گزارشها براي ترويج مذهب يا
اعتقاد به خدا ساخته شدهاند. همانگونه که گفته شد، بسياري از
اين تجربهها توسط کودکاني گفته شده کهآشنايي با هيچ گونه
دين و مذهب يا حتي مفهوم خدا يا جهاني ديگر نداشتهاند. بسياري
از تجربه کنندگان، نه تنها مذهبي نبودهاند، بلکه منکر خدا بودهاند.
ً كل زندگي فرد در پيش چشم او حاضر
8 .در اين اتفاق، معموال
است و چشماندازي فيلمگونه، از تمام كارهايي كه فرد در زندگياش
انجام داده، در پيش رويش قرار ميگيرد. در اين حالت، فرد، اثرات
هر يك از اعمال خود را بر روي افرادي كه در زندگي در اطرافش
بودهاند درك مي ً كند. مثال اگر كار محبتآميزي انجام داده، بالفاصله
احساس خوشحالي ميكند، اگر ديگران را آزرده، احساس شرم دارد.
ً وجود نوراني ميپرسد كه: با عمر خود چه كردهاي؟
همچنين معموال
تقريباً همه كساني كه اين مرحله را ميگذرانند، با اين عقيده به زندگي
بازميگردند كه مهمترين کار در زندگيشان، عشق و محبت به خدا و
بندگان خداست و پس از آن علم و...
استاد قرائتي از تجربهاي نزديک به مرگ که براي يکي از بزرگان
حوزه رخ داد اينگونه ميفرمود: ايشان در آن سوي هستي، يکباره
تمام اعمال دنيايي خود را مشاهده کرد. او ديد که عمرش را تباه کرده
و بيشتر اعمال خوبش)به خاطر ريا و نبود اخالص و...( از دست رفته
و گناهانش باقي مانده. چنان وحشتي سرتا پاي او را گرفته بود که
نميدانست چه کند. آنقدر به مالئک خدا التماس کرد تا اينکه به
واسطهي محبت اهلبيت: مورد شفاعت واقع شد.
9 .افرادي كه تجربه نزديك مرگ داشتهاند ميگويند: زمان
به ّشدت متراكم است و هيچ شباهتي به زمان عادي دنيا ندارد، آنها
ميگويند: زمان در جريان تجربه نزديك به مرگ مثل حضور در
ابديت است. يعني ممكن است اتفاقات بسياري رخ دهد، اما تمام
اينها فقط در چند ثانيه باشد! از زني سؤال كردند كه: تجربه شما چه
مدت به طول انجاميد؟ وي گفت: ميتوانيد بگوييد يك ثانيه و يا ده
ً هزار سال، اصال زمان در اين تجربهها مطرح نيست. شايد در چند ثانيه
اتفاقاتي را مشاهده ميكنيد كه براي بيان آن ساعتها وقت بخواهيد.
10 .در مـرور زندگي، افراد اتفاقاتي از گذشـتهي خود را ميبينند
کـه آن را بهکلـي فرامـوش کـرده و يـا ايـن اتفاقـات در زمانـي رخ
داده کـه خردسـال بودهاند و يـادآوري آن بعيد بوده. همچنين برخي
اقـوام يا دوسـتان درگذشـته خـود را مالقـات کردهاند. گاهـي نيز، از
مـرگ کسـي کـه روح او را ديده اسـت بيخبـر بوده!
کلتـون برپـو)Burpo Colton)که مطالـب او در كتاب عرش واقعي
منتشـر شـد، يک پسـر 4 سـاله بـود کـه در سـال 2003 در حين عمل
جراحـي، بهطـور موقـت جان خـود را از دسـت داد. بعـد از به هوش
آمـدن، در مـورد مالقـات بـا خواهرش کـه قبل از تولـد او در هنگام
تولـد مـرده بود سـخن گفت! بـراي پدر و مـادرش عجيب بـود، زيرا
هيچکـس بـه او چيـزي دربـارهي اين خواهـر نگفته بـود. او همچنين
کارهايي که افراد، در حين مرگ موقت او ميکردند را بازگو کرد!
بايد اشاره کرد که تجربههاي نزديک به مرگ، موضوعي علمي
و قابل تجربه براي همگان نيست، اما گزارشهاي دقيق اين افراد،
ميتواند بيانگر صداقت اين ماجرا باشد. البته كسي كه اطالعاتي
در مسائل ديني داشته باشد، با مطالعه مطالب اين افراد، به راحتي
مي ُ تواند صحت و سقم مطالب آنها را احساس كند. بسياري از
سخنان اين افراد در كتب ديني اشاره شده است. البته برخي مواقع
نيز، افرادي سودجو پيدا ميشوند تا از آب گل آلود ماهي بگيرند.
در پايان بايد اين نكته را يادآور شد كه تمام اين افراد، براي لحظاتي
توانستهاند از محدوده زمان و مكان كه كالبد انسان در آن درگير است
خارج شوند. آنان پيمانه عمرشان به اتمام نرسيده و فرشته مرگ، آنان
را براي هميشه از دنيا جدا نكرده است. لذا در اكثر اين مشاهدات،
حرفي از بررسي اعمال، كه اعتقاد تمامي اديان است نشده، بلكه
خداوند از اين طريق به بقيه انسانها يادآور ميشود كه اينقدر در دنياي
مادي غرق نشوند و خودشان را براي بازگشت و معاد آماده سازند.
با بيان اين مقدمه نسبتاً طوالني به سراغ يكي از كساني ميرويم كه
تجربهاي خاص داشته است. كسي كه براي چند دقيقه از دنياي مادي
خارج ميشود و با التماس به اين دنيا بر ميگردد! خاطرات زيباي او
در نوع خود بيبديل است. وقتي پس از پيگيري بسيارتوانستم ايشان
را ببينم و گفتگو انجام شد، به اين نتيجه رسيدم كه صحبتهاي او،
گويي بيان مطالب كتابهاي معاد است! شما هم با ما همراه شويد.