از من خلاف رسم محبت چه دیدهاند
یاران که میکنند دریغ از محبتی
#لاادری
۱۸ مهر ۱۴۰۳
سراغ مرا
هیچ کس نمیگیرد...
مگر که نیمه شبی،
غصه ای،
غمی،
چیزی...
#مهرداد_نصرتی
۱۸ مهر ۱۴۰۳
۱۸ مهر ۱۴۰۳
برای منو تو همین بس
که برای همیشه
رازی می مانی که مرا می درد
اما گفته نمی شود...
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دل نبستی بر من اما دل شکستی لااقل
با دلم گفتم خدا را شکر، هستی لااقل
بعد عمری می نخوردن حرمت پرهیز را
کاش با پیمانه ی من می شکستی لااقل
گفته بودم هیچکس عاشقتر از من نیست، هست
با یکی عاشقتر از من می نشستی لااقل
خودپرستی بدتر از شرک است اما باز شکر
آنکه را من می پرستم می پرستی لااقل
مست اهل رازداری نیست پس خاموش باش
یادی از عشقم مکن حالا که مستی لااقل
#حسین_زحمتکش
۲۳ مهر ۱۴۰۳
از زمستان تا ته مرداد با یادت گذشت
آمدم کم کم فراموشت کنم پائیز شد...
#امیرحسین_ثابتی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست یا منو تو کم گذاشتیم
با من بگو قرار من این ها نبود! بود!؟
#عبدالجبار_کاکایی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دل میزندم طعنه که هان؟ کو؟ به کجا رفت؟
آنکس که مرا در طلبش ملعبه کردی
هم پس زدت و جان به لب آوردت و هم رفت
او هیچ ندادت! تو تمامت هِبه کردی....
#لاادری
۲۸ مهر ۱۴۰۳
جهان را دادم و حسرت خریدم، ای دل غافل!
ضرر در عاشقی کم دیده بودم؟ این هم از سودش...
#سجاد_سامانی
۲۸ مهر ۱۴۰۳
بد کشیدم
بد شکستم
بد نشستم پای دل
از همین اش نخورده بد دهانم سوخته....
#شکیلا_اسماعیلی
۱ آبان ۱۴۰۳
هزار شب تو برای هوای خود خفتی
یکی شبی چه شود از برای یار مخسب...
#مولوی
۱۱ آبان ۱۴۰۳
عاشقان در یک غروبِ آدینه
به خواب رفتند
و هنوز کسی آنها را
بیدار نکرده است
چهرهام را در آینه دفن میکنم
امروز جمعه است...
#احمدرضا_احمدی
۱۸ آبان ۱۴۰۳