لحظهٔ بغض نشد حفظ کنم چشمم را
در دل ابر نگهداری باران سخت است
#کاظم_بهمنی
۳ آبان ۱۴۰۲
عاشقان هم همه خوابند در این موقعِ شب!
بیگمان یک دلِ ویران شده از عشق فقط بیدار است...
#حامد_عسکری
۳ آبان ۱۴۰۲
از تو چه پنهان درد دارد سنگ بودن
در عینِ رو گردان شدن دلتنگ بودن...
#بهاره_دلفرح
۳ آبان ۱۴۰۲
مگو در کوی او شب تا سحر بهر چه میگردی
که دل گم کردهام آنجا و میجویم نشانش را
#فروغی_بسطامی
۳ آبان ۱۴۰۲
جان و خاطر با تو دارم روز و شب
نقش بر دل نام بر انگشتری...
#سعدی
۳ آبان ۱۴۰۲
اگه گفتید چی امشب جاش خالیه؟
بله بله ☺️
ی غزل از وحشی برا حسن ختام
بخونید باهام....
۳ آبان ۱۴۰۲
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه
گمان دارند خلقی کز تو خواریها کشم آخر
عزیز من یقین خواهد شد آخر این گمان یا نه
سخن باشد بسی کز غیر باید داشت پوشیده
نمیدانم که شد حرف منت خاطرنشان یا نه
بود هر آستانی را سگی ای من سگ کویت
تو میخواهی که من باشم سگ این آستان یا نه
نهانی چند حرفی با تو از احوال خود دارم
در این اندیشهام کز غیر میماند نهان یا نه
اگر زینسان تماشای جمال او کنی وحشی
تماشا کن که خواهی گشت رسوای جهان یا نه
#وحشی_بافقی♡
#غزل_شب🌙
۳ آبان ۱۴۰۲
۹ آبان ۱۴۰۲
دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند
ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند
عیبِ جوان و سرزنش پیر میکنند
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر میکنند
گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند
تشویشِ وقتِ پیرِ مُغان میدهند باز
این سالِکان نِگَر که چه با پیر میکنند
صد مُلکِ دل به نیم نظر میتوان خرید
خوبان در این معامله تَقصیر میکنند
قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
فِی الجُمله اعتماد مَکُن بر ثباتِ دَهر
کاین کارخانهایست که تغییر میکنند
مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
#حافظ♡
۹ آبان ۱۴۰۲
گفته بودم به تو این بار "شما"
یادت هست!؟
معنی "تو" شدنت را به "شما"
می فهمی...!؟
#لاادری
۱۸ آبان ۱۴۰۲
۱۹ آذر ۱۴۰۲
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمیکند
که فانوسی داشته باشم یا نه ...
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد . .!
- رسول یونان
۲۰ آذر ۱۴۰۲