《وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ امواتا،بَل احیاءُ عِنْدَ رَبِّهمْ یُرْزَقون》
💠 دیدار پس از غروب
«مهدی نوروزی» همان است که در اوج حوادث و فتنههای سال ۸۸ عکسش بعنوان نیروهای کمکی حزب الله لبنان در تهران منتشر شد! چون او وسط معرکه درگیری با آشوبگران بود. بی جهت نبود که وقتی در سامرا شهید شد، برخی این عکسش را وسط کشیدند و به شهادتش طعنه زدند!
«مهدی» در موقعیت شغلی مناسب و مهمی بود. آدم موثری بود. به درد بخور بود. رویش حساب میکردند. در سازمانش وزنهای بود. زندگی خوب و عاشقانهای را آغاز کرده بود. «محمد هادی» پسرش تازه بدنیا پا گذاشته بود. خیلی جای پیشرفت داشت. اما...خبرهای سوریه و عراق که میرسد خیلی بی تاب میشود. به هم میریزد. این زندگی شیرین و گرم را که هر زوجی آرزویش را دارند را رها میکند. تاب ماندن ندارد. هواییِ سفر میشود و خودش را به سامرا میرساند و اسلحه به دست میگیرد. با دیدن اوضاع شیعیان عراق، مصمم میشود که در سامرا و موصل بماند و کار کند. از جالب ترین فرازهای کتاب، حرفهای او راجع به شهادتش و آماده کردن خانوادهاش در مواجهه با این داستان بوده است.
خیلی جذابیتها و درسهای نهفته دارد زندگی این یل کرمانشاهی. من و ما و بلکه هر کسی که دلداده راه حق است، بر خودش فرض بداند که کتاب امثال او را تورق بکند تا از این رهگذر راهی به حریم آسمانی او و همقطارانش پیدا کند.
#مدافع_حرم
#کتاب_دیدار_پس_از_غروب
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان🌷