eitaa logo
هابیلیان
4.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
814 ویدیو
2 فایل
☀️چند جوانی که قصد داریم ندای هل من ناصر مولایمان را جواب دهیم ☀️سکون و سکوت را جایز نمی دانیم ولی از سهو و اشتباه هم در امان نیستیم و نیازمند یاری دوستان کانال دوم؛ @Fadak_Channel @Aghl_Sorkh instagram.com/_u/habiliyan_fadak
مشاهده در ایتا
دانلود
‌💐 که با یک اذان معجزه کرد ✅ معجزه اذان ☀️در یکی از عملیات‌ها کارگره خورده بود، نزديك اذان صبح بود و بايد كاری می‌كرديم، اما نمی‌دانستيم چه كاری بهتره. يكدفعه ابراهيم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقی‌ها حركت كرد و بعد روی تخته سنگی به سمت قبله ايستاد! با صداي بلند شروع به گفتن اذان صبح كرد! ما هر چه داد می‌زديم كه ابراهيم بيا عقب، الان عراقی‌ها تو رو ميزنن، فايده نداشت. تقريباً تا آخر اذان را گفت. ☀️با تعجب ديديم كه صدای تيراندازی عراقی‌ها قطع شده! ولی همان موقع يک گلوله شليک شد و به ابراهيم اصابت كرد ما هم آورديمش عقب! امدادگر زخم گردن ابراهيم را بست ناگهان متوجه شدیم تعدادی از سمت عراقی‌ها با پارچه های دستانشان را بالا گرفته و به سمت ما می‌آمدند، اول فکر کردیم حقه باشد اما بعد دیدیم همه آن‌ها به همراه فرمانده‌شان خودشان را تسلیم کردند، فرمانده‌شان را بازجویی کردیم او با می‌گفت به ما گفته‌بودند شما مسلمان نیستید اما وقتی یکی از شما گفت فهمیدیم شما اهل نماز و شهادت به پیامبرید وقتی موذن نام (ع) را برد با خود گفتم ما داریم با برادرانمان می‌جنگیم، من و کسانی که با من هم عقیده بودند تصمیم گرفتیم تسلیم بشیم، بقیه هم برگشتند عقب. ☀️وقتی فهمیدند ابراهیم زنده است همه به دیدارش رفتند ابراهیم حتی کسی را که شلیک کرده بود بخشید بعد از آن فرمانده عراقی به ما کمک های زیادی کرد و بعد ها در یکی از عملیات ها متوجه شدیم عده ای از عراقی‌ها علیه صدام میجنگند که یکی از آنها همان فرمانده‌ای بود که خود را با معجزه اذان ابراهیم تسلیم کرده بود. 📚 کتاب سلام بر ابراهیم، ص۱۳۵ پ.ن : توصیه میشود کتاب "سلام بر ابراهیم" که در بردارنده زندگینامه و خاطرات پهلوان و عارف شهید است را تهیه و مطالعه نمایید به مناسبت ولادت این شهید بزرگوار ☀️ هابیلیان (پاسخی به کانال های ضد دین) ⚡️ @Habiliyan سروش http://sapp.ir/Habiliyan
‌‌🏴دوستانی که انشاءالله میخوان برند حرم ارباب بی کفن این متن عجیب رو بخونید و اونجا یاد هم باشید ✅داستانی عجیب از شهید ابراهیم هادی "به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه میکردم بعد با حسرت گفتم:ابرام جون این جاده مرزی رو ببین.عراقی ها راحت تردد میکنند . بعد با حسرت گفتم:یعنی میشه یه روز مردم ما راحت از این جاده ها عبور کنن و به شهر های خودشون برن! ابراهیم انگار حواسش به حرف های من نبود . با نگاهش دور دست ها را می دید!لبخندی زد وگفت:چی میگی! روزی میاد که از همین جاده، مردم دسته دسته به سفر میکنند. درمسیر برگشت از بچه ها پرسیدم :اسم این پایگاه مرزی رو میدونید؟ یکی از بچه ها گفت "مرز خسروی" بیست سال بعد به کربلا رفتیم .نگاهم به همان ارتفاع افتاد. همان که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشورا خوانده بود. گویی ابراهیم را میدیدم که ما را بدرقه میکند." 📚کتاب:سلام بر ابراهیم،ص۱۲۷ پ.ن ۱:توصیه میشود کتاب "سلام بر ابراهیم" که در بردارنده زندگینامه و خاطرات پهلوان و عارف شهید است را تهیه و مطالعه نمایید پ.ن۲:کسانی که به زیارت اربعین مشرف میشوند در صورت تمایل به نیابت از صاحب الزمان ،رهبر عزیزمان و یک شرکت کنند 🏴 @Habiliyan