eitaa logo
استاد حدائق
2.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2هزار ویدیو
62 فایل
✅ دیدگاه ها و نکات ناب استاد حدائق 🔺 سایت: hadaegh.ir 🔺 سروش: sapp.ir/hadaegh 🔺 آپارات: aparat.com/hadaegh.ir 🔺 اینستاگرام: instagram.com/hadaegh.ir 🔺 بله: https://ble.ir/hadaegh_ir 🔺 روبیکا: https://rubika.ir/hadaegh_ir ارتباط با ما: @hadaegh_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
💥آموزش شرک گاهی اوقات والدین به فرزندانشان آموزش شرک می‌دهند. پدر: نماز خواندی؟ فرزند: بله؛ پدر: من که ندیدم. مگر باید تو ببینی؟ باید خدا ببیند. با این جمله به او یاد می‌دهی که نمازت را من باید ببینم. در روایت داریم که اگر با کسی مسافرت رفتید به‌اندازه خواندن یک نماز رفت‌ و بازگشت، بگویید نمازش را خواند. تجسس و دخالت در زوایای زندگی مردم ممنوع! همین‌که فرزند می‌گوید خواندم بپذیر! 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2649 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حدائق به سوالات شما 💠عاشق همسر 🌞من همسرم رو خیلی دوست دارم. باید چه کار کنم؟ واقعا یک دقیقه اونونبینم میخوام بمیرم. 🌐 http://hadaegh.ir/2653 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: https://chat.whatsapp.com/ImQ4sDpHLc7DjPBCZGNNnr 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir/ 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh
استاد حدائق
💥نان اخلاقش را می خورد در همین شیراز، خیابان معالی‌آباد، آقایی بود که ورشکست هم شد و زندگی‌اش را جمع کرد و به کرج رفت. یک وقت آمد پیش ما و گفت: حاج آقا یک کسی آمده مغازه‌ای را پایین تر از مغازه‌ی ما زده و نان ما را آجر کرده! گفتم: این حرف‌ها یعنی چه؟ این حرف‌ها شرک است! نان ما را آجر کرده یعنی چه؟ نان دستِ خداست. گفت: این آمده مغازه زده، من سوپرمارکتی زده‌ام و او هم الآن سوپرمارکتی زده و تمام مشتری‌های ما را جمع کرده. گفتم: چند سال هست که در معالی‌آباد مغازه داری؟ گفت: 10 سال. گفتم: این آقا چند وقت هست که آمده اینجا؟ گفت: شش ماه. گفتم: موقعیت مغازه‌ی او بهتر از مغازه‌ی تو هست؟ گفت: نه، مغازه‌ی من موقعیتش دونبش هست و بهتر است. گفتم: مغازه‌ی او بزرگتر است؟ گفت: نه مغازه‌ی من بزرگتر است. گفتم: جنس‌های او بهتر هست؟ گفت: نه، اتفاقاً من هم جنس‌های خوبی دارم. گفتم: پس خودت نفهمیدی که مشکل کار کجاست؟ گفت: بله اتفاقاً من یک چیزی دستم آمده؛ این آقا که شش ماه هست آمده و همه‌ی مشتری‌های من را جمع کرده، یک آدم متملّق و چاپلوسی هست. گفتم: می‌شود بگویی چه کار می‌کند؟ گفت: خیلی به مشتری‌ها چرب‌زبانی می‌کند و گرم می‌گیرد. مثلاً اگر جنسی می‌خرند، برایشان اجناس را تا پیش ماشینشان می‌برد. من این اخلاق‌ها را ندارم. گفتم: آقا، یک اشکال در کار تو هست. تو مغازه‌ی سوپرمارکتی را با پادگان نظامی عوضی گرفته‌ای. تو اخلاقت بد است ولی او دارد نان اخلاقش را می‌خورد و تو هم داری چوب بداخلاقی‌ات را می‌خوری. تملّق یعنی چیزی که انسان بگوید و واقعیت نداشته باشد. من که درون طرف نیستم که وقتی می‌گوید ما ارادت داریم، راست می‌گوید یا دروغ می‌گوید. اسلام می‌گوید ظاهر صحبتش را حمل به صحت کن و بگو ان‌شاءالله راست می‌گوید. خودت را اصلاح کن. مردم، مشتریِ اخلاقند. اگر اصلاح نکردی، وضعت از این هم بدتر می‌شود. به این منبر امام حسین (ع) قسم، گوش نکرد، ورشکست شد، مغازه را فروخت، زندگی را جمع کرد و از شیراز رفت. در هر رشته‌ای در زندگیتان اگر می‌خواهید موفق بشوید، تواضع و اخلاق داشته باشید. مردم عاشق این هستند که با کاسب بااخلاق معامله کنند. مردم که مشتری جنس نیستند، مشتریِ اخلاقند؛ واِلّا جنس که همه جا هست. 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2650 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir
💥دعای مستجاب مرحوم آیت‌الله سید احمد زنجانی (استادِ حضرت امام) می‌نویسد: کاروانی از عشایر در حال کوچ بودند. از بلندای کوهی می گذشتند که ناگهان بچه‌ی 5 -4 ساله‌ای از این کاروان، از بالای کوه، سُر خورد و تَهِ دره رفت. غلت می‎‌خورد و پایین می رفت و کاری از دست هیچ کس نیز ساخته نبود. همه با وحشت نگاه می‌کردند ببینند این چه بر سر این بچه می‌آید. یک روستایی عشایری در این کاروان بود که حدود 50 – 40 سال داشت. تا این صحنه را دید یکدفعه صدا زد گفت: «بگیرَش». تا این را گفت، دیدند این بچه، نیمه‌ی راه، معجزه‌آسا روی تخته‌سنگی حفظ شد. عده‌ای دویدند به سمت پایین رفتند و بچه‌ را آوردند. بچه، خراشی برنداشته بود و آسیبی هم ندیده بود. بعد که بچه را بالا آوردند سراغ همان عشایر بی‌سوادی رفتند که نه دانشگاه درس خوانده و نه حوزه‌ی علمیه دیده بود. روستایی، عشایر، بی‌سواد ولی بامعرفت... به او گفتند: چه گفتی؟ آن پیرمرد گفت: گفتم بگیرَش. گفتند: به کی گفتی؟ گفت: به خدا. گفتند: چه جور گفتی؟ گفت: چه‌جور گفتی ندارد! گفتم: خدایا! یک عمر تا الآن ما حرفت را گوش کرده‌ایم، یک بار هم تو حرف ما را گوش کن! آقایان! حرف خدا را گوش کردیم، خدا حرف ما را گوش نکرد؟! واجبات سرخط زندگی ما آمد؟ بایدهای دینی را انجام دادی؟ نبایدهای دینی را ترک کردی؟ و خدا حرف تو را نشنید و خدا سخن تو را به اجابت نرساند؟ 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2654 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حدائق به سوالات شما 💠خدا و مخلوقات 🌞مگر خداوند عاشق همه مخلوقاتش نیست؟ پس این تفاوت ها بین بندگان ناشی از چیست؟ 🌐 http://hadaegh.ir/2659 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: https://chat.whatsapp.com/ImQ4sDpHLc7DjPBCZGNNnr 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir/ 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh
استاد حدائق
💥مزدی که خدا داد خدیجه (س) سرمایه‌ی سنگینی در اختیار پیغمبر (ص) قرار دادند. پیغمبر (ص) خودشان نیامدند، ابوطالب رفت، ابوطالب صحبت کرد؛ بزرگِ بنی‌هاشم. و کار عجیبی که خدیجه (س) کرد، چون به طرقی هم فهمیده بود که این آقا، آینده‌ای دارد و رسالتی بر عهده می‌گیرد. تمام تجّار طرفِ قرارداد خود را جمع کرد و فرمود: اگر می‌خواهید از این به بعد با من کار کنید، در این سفری که به شام می‌روید، بزرگِ شما این آقاست. این جوان 23 ساله، هر کجا امرِ به توقف کرد باید توقف کنید، هر کجا امرِ به حرکت کرد، باید حرکت کنید. باید تحتِ فرمان این قرار بگیرید اگر می‌خواهید با من باشید. خب، کاروان‌ها دو دسته شدند؛ یک دسته تجّار طرف قرارداد خدیجه (س) به رهبریِ رسول خدا (ص) و یک دسته‌ی دیگر، تجّار دیگر قریش به سرپرستیِ ابوجهل. ابوجهل آدمِ پلیدی بود و اصلاً از قبل از اسلام، عنادِ پیغمبر را داشت. بعضی را دیده‌اید، خباثت و عداوت در ذاتشان هست. روز حرکت، زمانی که خواستند حرکت کنند، حضرت ابوطالب احساس کرد که ابوجهل با عنادی که به پیغمبر (ص) دارد شیطنت می‌کند در مسیر. گفت این کاروان‌ها با یک فاصله‌ای باید بروند. ابوطالب پیشنهاد کرد و حضرت حمزه هم آمد. گفتند یا کاروان شما باید یک روز جلوتر برود یا کاروانِ به رهبریِ پیغمبر (ص) با یک روز جلوتر، و یکی از شما، با یک روز تأخیر حرکت کند. ابوجهل گفت: ما با تعجیل می‌رویم. ما جلوتر می‌رویم. خباثت این آدم را ببینید! هر جا می‌رسیدند در این مسیر منزلگاه‌ها، آب می‌نوشیدند و چاه‌ها را پر از خس و خار و سنگ و می‌رفتند و می‌گفتند زمانی که پیغمبر و همراهانش برسند، از تشنگی تلف بشوند. از کارهایی که از پیغمبر (ص) دیده شد، زمانی که به یکی از منزلگاه‌هایی که در اطراف شام بود رسیدند، چاه‌ها را پر کرده بودند. پیغمبر (ص) 23 سال داشتند و هنوز به نبوّت پیغمبر (ص)، 17 سال وقت مانده بود. کاروانیان همه تشنه بودند. پیغمبر به همراهیانشان گفتند: شما که سابق می‌آمدید، اینجا آب نبود؟ گفتند: اینجا قبلاً چاه آب بود اما الآن چاه را از خار و خس پر کردند. می‌گویند: رسول خدا (ص)، پاشنه‌ی پا را گذاشتند روی چاه، سری به آسمان بلند کردند و عرض کردند: پروردگارا! مقام من درِ خانه‌ی شما، از مقام اسماعیل فرزندِ هاجر، کمتر نیست. آب جوشید و آمد بالا! منفعت کلانی هم نصیب شد. وقتی که کاروان خدیجه (س) از سفر برگشت، خدیجه (س) از تجّار طرف قراردادش گزارش سفر را خواست. این صحنه‌ها را هم برای خدیجه (س) گفتند. خدیجه، ارادت به پیغمبر (ص) داشت و به طرقی هم شنیده بود که این آقا، روزی، رهبریِ بشریت را به عهده می‌گیرند. پیغمبر، تمام این منفعت‌ها و اصلِ پول را به عمویشان ابوطالب دادند. جوانان! احترام بزرگترهایتان را حفظ کنید. به چهار شاهی مال دنیا رسیدید، پدر و مادر را در حاشیه نگذارید. از پیغمبر یاد بگیرید! ایشان یک منفعت کلانی بدست آورده، به عمویشان دادند و فرمودند: عموجان! شما بزرگترِ مائید، پول را ببرید نزدِ خدیجه (س)، هر مقدار خواست بردارد و هر مقدار هم به ما داد، پس بیاورید. وقتی ابوطالب پول‌ها را پیش حضرت خدیجه (س) آورد، حضرت خدیجه گفت: اصل و منفعت، همه را به پسر برادرت بخشیدم؛ بخاطر امانتداری و صداقت او. تاریخ می‌نویسد پیغمبر هم تمام آن پول‌ها را خرج فقراء مکه کرد و 17 سال به نبوت مانده! خدیجه (س) این کار را می‌کرد یعنی کارآفرینی می‌کرد. می‌دانید خدا به حضرت خدیجه (س) چه مزدی داد؟ من اعتقادم این است که مزدی که خدا به حضرت خدیجه داد، لیاقت همسریِ پیغمبر (ص) و نسل رسول خدا و ذریه‌ی پیغمبر (ص) از طریق خدیجه منتشر شد. ای خدیجه! به بندگانِ ما رسیدگی می‌کنی؟ رحم و شفقت نسبت به ضعفاء می‌کنی، ما در نظام خلقت، برترین پیغمبرمان را به همسری و شوهریِ تو درمی‌آوریم و نسل آن پیغمبر را از طریق تو مستمر می‌گردانیم. 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2651 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir
💥سه نشانه ریاکار امام علی (ع) فرمودند: ریا سه نشانه دارد؛ 1- «ینشط اذا رای الناس»؛ آدم ریاکار وقتی مردم کارش را می‌بینند خوشحال می‌شود. البته اگر شما برای خدا کار کنید و بالاخره مردم هم ببینند این ریا نیست. 2- «و یکسل اذا کان وحده»؛ ریاکار زمانی که کاری را تنهایی انجام می دهد کسل و ناراحت است. 3- «یحب ان یحمد فی جمیع اموره»؛ آدم‌های ریاکار همیشه دوست دارند هر کاری می‌کنند مردم تعریفشان کنند. اگر انتظار تشکر از خلق خدا دارید بدانید ضریب اخلاصتان برای خدا پایین آمده است. 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2655 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حدائق به سوالات شما 💠ازدواج با منزوی 🌞اگر پسری دوستی از جنس خودش نداشته باشد ازدواج با او مشکلی ندارد؟ 🌐 http://hadaegh.ir/2661 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: https://chat.whatsapp.com/ImQ4sDpHLc7DjPBCZGNNnr 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir/ 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh
در محضر خدا خجالت می کشم.mp3
739.6K
💥در محضر خدا خجالت می کشم آقایی بود که می‌گفت: حاج آقا، پدرم فوت کرد، حتی یک بار هم با زیرپیراهنی نماز نخواند. پدرم روستایی بود اما باحیا بود. حرفش این بود که: در محضر خدا خجالت می‌کشم با زیرپیراهنی نماز بخوانم. درود خدا بر او باد. به ما می‌گفت: شما با زیرپیراهنی می‌روید با کدخدا حرف بزنید؟ مردم، با زیرپیراهنی می‌‍روید پیشِ شهردار؟ با زیرپیراهنی می‌روید پیش استاندار؟ خواهر محترمه با این چادری که در خلوت خودت نماز می‌خوانی، با همین چادر حاضر هستی بروی پیش یک مسئولی برای عرضه‎‌ی حاجتت؟ این‌ها ضعف حیاست. در عبادتمان هم اگر نگاه کنیم، گاهی اوقات برای خدا کم می‌گذاریم. 👇👇👇👇 http://hadaegh.ir/2656 👈 به کانال اطلاع رسانی استاد حدائق بپیوندید: 🆔@hadaegh https://chat.whatsapp.com/DkfrOtKA54yCGPSBMyPT3E 👈 اینستاگرام: https://www.instagram.com/hadaegh.ir