میخوام برا بابام زن بگیرم‼️
"مهران "یک قصه طنز دهه شصتی در یزد⚽️
خلاصه داستان🖋
خانواده پدریِ محمدرضا، تصمیم دارند برای پدر او که پزشک بوده و در جبهه مشغول به کار است، آستین بالا زده و همسری انتخاب کنند.
محمدرضا که به شدت مخالف این کار است، به پیشنهاد خانوادهای کُرد، که به سفارش پدرش از مهران به خانه آن ها مهاجرت کرده اند، تصمیم میگیرد خودش مادر آیندهاش را انتخاب کند!😬
🍿تماشای رایگان سینمایی "مهران"🍿
#ستاد_عمار_شهرستان_اردکان
#اکران_مردمی #معرفی_فیلم #فیلم_سینمایی
#فیلمها_به_دیدن_شما_میآیند
@Ardakan_kariz