فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مردن خیلی عجله داشت 🤯
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپو ببینین که چطوری مردم اندونزی سالها با جسد مرده هاشون زندگی میکنن !!😳😳😳
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
📚دماغ زن مرده روزه خوار را شكستند!!
مرحوم حاجى نورى از قول يكى از علماى نجف نقل مى كند پدر و مادرم در اصفهان بودند و به من نامه مى نوشتند; ولى مدتى بود كه نامه آنها نمى آمد. در خواب ديدم جنازه مادرم را مى آوردند در حالى كه بينى او شكسته بود و خون مى آمد و نيز او را مى زنند: رفتم گفتم: مگر چه كرده است؟ گفتند: ما مأمور عذاب او هستيم. من وحشتزده از خواب بيدار شدم. طولى نكشيد كه به من خبر رسيد كه جنازه اش را به كربلا آورده اند و براى نماز و دفنش بيا. من رفتم تا او را از تابوت درآورم; سر تابوت را كه باز كردم ديدم كفن مادرم خونين است چونكه دماغ او شكسته بود. از آن كسى كه مأمور حمل جنازه بود علّت را پرسيدم، او عذر آورد كه تقصير من نبود چون كه چند جنازه را با هم مى آوردم; در فلان منزل كه پياده شديم جنازه ها را روى هم گذاشته بوديم، قاطرها با هم نزاع كردند و به تابوتها خودند تابوت مادر تو افتاد; براى همين دماغش شكست.
وقتى آن را ديدم متوجه شدم كه تعبير همان خواب است و فهميدم كه بقيه خوابم نيز صحيح است و مادرم الآن در عالم برزخ در عذاب است و به فكر عذاب قبرش افتادم. به حرم حضرت ابوالفضل العباس7 آمدم و متوسّل شدم به آن حضرت به طور جدّى از آقا خواستم مادرم را شفاعت كن و عهد كردم كه براى قضاى نماز و روزه هاى او نايب بگيرم. يكى دو ماه براى نماز و روزه هاى مادرم نايب گرفتم، ولى بعدها فراموش كردم. پس از دو ماه در عالم رؤيا همان قضيه را دوباره ديدم. گفتم: مگر قمر بنى هاشم شفاعت نكرد؟ گفتند: تو به عهد خود وفا نكردى از خواب بيدار شدم و نماز و روزه هايش را بجا آوردم.
اف بدان مردى كه سازد اختيار از براى خويش همسر بى نماز
زندگى دشوار باشد بر زنى باشدش در دهر شوهر بى نماز
هيچ مى دانى نمى بايست داد بر كسى گر خواست دختر بى نماز
📚 دستغيب، عبدالحسين، داستانهاى پراكنده، ج 3، ص 140.
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬فیلم مرد شراب خوار و زن بازی که جهنم را دیده بود🔞
🔞تعریف خصوصیات جهنیان و جایی که دیده بود از زبان خودش🔞
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پیکر شهیدی که با صحبتهای همسرش اشک ریخت!
وقتی بهش گفتم: سلام خوبی؟ دلمون
برات تنگ شده بود؛ یهو رَگِ چشمش
سبز شد و...✨
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 ماجرای دیدار حاج مومن با امام زمان (عج) در مسجد سردزک
🔺من تا امام زمانم رو نبینم غذا نمیخورم
🔺 مسجدی بسیار زیبا و قدیمی
که فراموش شده است
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
⏳امروز یکشنبه
۱۸ دی ۱۴۰۱
۱۵ جمادیالثانی ۱۴۴۴
۸ ژانویه ۲۰۲۳
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دیگه چجور رد شدن از خیابون بود
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌هیچکس از لحظه ای دیگر خبر ندارد.😢
🔻ممکن بود انسانی آنجا می بود و #مار او را با جهشی رعدآسا از حفره چاه توالت میگزید و میکشت.😱🐍
#مرگ_ناگهانی #غیرمنتظره
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
#پست_ویژه
🌿وقتی آیت الله طالقانی دیوارهای قبر جدش را خراب کرد!
💠سه سال پیش، با دو رفیق شفیق، به گليرد، زادگاه آیت الله طالقانی رفتیم. یکی از ما سه نفر، کتابی دربارۀ آیت الله طالقانی نوشته بود و برای تحقیق بیشتر دربارۀ ایشان، قصد داشت با مردم روستا و اهالی طالقان گفتوگو کند.
محبوبیت آیت الله طالقانی در این منطقه، شگفتانگیز است. بیشتر مردم هم از آرای سیاسی آیت الله طالقانی خبر نداشتند. بیشتر مجذوب رفتار و اخلاق آن بزرگمرد بودند. از میان گفتوگوها و دیدهها و شنیدههای مردم طالقان، چند خاطره برای من بسیار جالب بود؛ از جمله:
۱: از چندین نفر شنیدیم که وقتی آیت الله طالقانی به ما میرسید، فقط دربارۀ کار و بار ما گفتوگو میشد. مثلا با چوپان دربارۀ گاو و گوسفند و دامداری حرف میزد و با کشاورز دربارۀ کشاورزی و با معلم دربارۀ درس و کتاب و دانشآموزان. کسی به یاد نداشت که آیت الله طالقانی، مردم را برای شنیدن سخنانش گرد خود جمع کرده باشد و چیزهایی بگوید که ربطی به زندگی روزمرۀ مردم نداشته باشد.
۲: یکی از اهالی روستا میگفت: از پدرم شنیدم که روزی یکی از روحانیان مشهور منطقه به آیت الله طالقانی گفته بود که شما چرا مردم را برای خواندن نماز در مسجد تشویق نمیکنید. آیت الله طالقانی به آن روحانی مشهور گفته بود: من صبحها در این هوای سرد زمستان، فانوسبهدست تا سرِ چشمه میروم و وضو میگیرم. بعد هم آهسته و قدمزنان به سوی مسجد میروم که نمازم را بخوانم. اگر این کار من، کسی را به نماز و مسجد دعوت نکند، از سخنرانی و تبلیغ و داد و فریاد هم کاری برنمیآید.
(زمستانهای طالقان، بسیار سرد و طولانی است. ما در نیمۀ بهار به طالقان رفتیم و در همان ایام، آب چشمهای که آیت الله طالقانی از آن وضو میگرفت، فوق العاده سرد بود)
۳: پیران روستا میگفتند: روزی آیت الله طالقانی را دیدیم که با عدهای از مردم به سمت کوه مقابل روستا میروند. بالای کوه، مزار يكی از اجداد ايشان بود. آیت الله طالقانی وقتی به مزار رسيد، با کلنگی که با خود آورده بود، شروع كرد به خراب کردن دیوارکهایی که مردم با خشت، دور قبر ایشان ساخته بودند. ظهر هم در مسجد محل سخنرانی کرد و گفت: دیدم کار مردم شده است نذر و نیاز به مزار سیدآقا. او هم انسانی بود مانند شما. گیرم علم و تقوای بیشتری داشت. ولی اینها باعث نمیشود که شما برای هر مشکلی بروید آنجا و نخ و پارچه گره بزنید!
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما ببین سیب زمینی سرخکرده چیه که پرنده ها هم نه تنها دوست دارن بلکه سرش دعوا هم میکنن😂
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دختران خود ورزش های رزمی را بیاموزید، به دردشون میخوره
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستگیری باند ۶ نفره کیف قاپی در شهر تهران ؛از سرقت گوشی تا دزدی طلا
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ماجرای دفن جسد یوسف نبی(ع)
پس از 400 سال چه بود؟
👌پیشنهاد دانلود
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اشاره
▪️روایت شفاعت حضرت ابالفضل علیه السلام و شفای تجربه گر
👤تجربهگر: آقای حمید محمدی نصرآبادی
#زندگی_پس_از_زندگی
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 هیچکس از فردا و مرگ خودش خبر نداره ❗️
✳️ این پست رو حتما اشتراک بگذارید تا همه جا دیده شه..چون آیه و تصاویری واقعی و محتوایی هست که حقیقت و عبرت رو تو دل و فکرمون روشن میکنه 🙏
◀️ وقتی که هیچکدوممون از یک لحظه بعدش خبر نداره پس چرا قدر فرصت هایی که خدا بهمون داده و قدر هم دیگه رو ندونیم ؟؟ چرا به اعمالمون فکر نکنیم ؟ به راهمون, به پوچی دنیا و کوچیکی ما در برابر عظمت و حکمت خدا؟ اینو همیشه یادمون باشه, تا غافل نشیم..
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دزدی بی سابقه دسته جمعی ازفروشگاه اسلحه فروشی!
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمار عجیب و غریب میزان مزاحمت تلفنی برای اورژانس از زبان رئیس مرکز اورژانس تهران!
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدشانسی موتورسوار که منجر به مرگش شد
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن بیست و هشت ساله در مترو تورنتو به آتش کشیده شد...
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
چاه جنیان 😳😱
ابن عباس روایت نموده است: رسول اکرم (ص) چون از جُحفه متوجه مکه شد درراه کربلا در حدیبیه ذخیره آب اصحاب پیامبر (ص) رو به اتمام بود و به همین علت، تشنگی بر آن ها غلبه کرد. فریاد العطش سپاهیان بلند شد و هیچ اثری از آب دیده نمی شد. رسول خدا فرمود: گویا نزدیک آن درخت چاهی دیده می شود، چه کسی از شما حاضر است از آن چاه برای لشگر آب بیاورد؟
مردی از اصحاب داوطلب شد و گروهی را با خود به سوی چاه حرکت داد. وقتی به کنار درختان نزدیک چاه رسیدند، شعله های آتش نمودار شد و صداهای ترسناک به گوش می رسید. آن جماعت از ترس عقب نشینی کردند و ماجرا را به پیامبر گفتند: رسول خدا (ص) فرمود: آن شعله های آتش و صداهای عجیب از جنیان بود. هر کس برود و نترسد، من ورود او را به بهشت ضمانت می کنم.
مرد دیگری برخاست و با همان گروه به سمت چاه حرکت کرد. وقتی نزدیک چاه رسید، صداهایی بیشتر از صداهای قبلی به گوش می رسید و آتش هائی بدون هیزم در هوا می سوختند؛ صدائی شبیه صدای رعد و برق، پرده گوش ها را می خراشید، لذا ترس بر یاران غلبه کرده، به چاه نرسیده برگشتند و وقتی در میان دیگر افراد قرار گرفتند، این حادثه وحشتناک را برای آنان بیان کردند. آنان نیز از شنیدن آن اخبار ترسیدند.
بار سوم جمعی که به شجاعت و پردلی مشهور بودند، با همان گروه اول همراه شده و رفتند. آن ها نیز صحنه هایی به مراتب هول انگیزتر از قبل دیدند. تن های بی سر و سرهای بی تن مشاهده نمودند. پس از دیدن آن صحنه های ترسناک به تشنگی راضی شده و فرار را بر قرار ترجیح دادند. وقتی به خدمت رسول خدا (ص) رسیدند هر چه دیده بودند نقل کردند.
پیامبر خدا امیرالمؤمنین (ع) را طلبید و به ایشان فرمود: برو مردم را از زحمت تشنگی خلاص کن. سلمة بن اکوع می گوید: من هر چهار نوبت همراه آن ها بودم. وقتی مرتضی علی (ع) به آن درختان رسید، ترس را در چهره اطرافیان ملاحظه کرده و به ایشان فرمود: قدم بر جای قدم من بگذارید و به اطراف و جوانب نگاه نکنید. سپس شروع به رجزخوانی نمود. معنی اشعاری که می خواند این بود:
پناه من به خدائیست فرد بی همتا که اوست خالق جن و انس و ارض و سماء
ز رعد و برق و ز آتش علی نیاندیشد چو دیگران نهراسد ز صوت یا ز صدا
حضرت علی (ع) به کنار چاه رسید و دلو(سطل مخصوص آب) را به داخل چاه انداخت. دو مَشک را پر از آب نمود، وقتی خواست دلو را بالا بکشد جنیان طناب دلو را بریده و به درون چاه انداختند. پس حضرت رو به همراهان کرد و فرمود: کیست که درون چاه برود؟
یاران گفتند: یا علی! هیچکس از ما طاقت این کار را ندارد. حضرت خود وارد چاه شد و فرمود: هر چه شنیدید و یا دیدید نترسید بلکه صبر نمائید. وقتی حضرت داخل چاه شد، خنده ها و صدای قهقهه بگوش می رسید، بعد از آن خنده ها، صدا افرادی را می شنیدیم که گویا کسی حلق های آن ها را گرفته و نفس در گلویشان مانده و به خنّاق مبتلا شده اند.
ناگاه صدای افتادن علی (ع) در چاه به گوش ما رسید، از این اتفاق به شهادت او یقین کردیم. در آن حال نه جرئت ماندن داشتیم و نه قدرت برگشتن. پس از لحظاتی صدای الله اکبر امیرالمؤمنین (ع) را شنیدیم، صدای شمشیر او نیز بگوش می رسید و آواز الحذار و الامان جنیان را می شنیدیم، قهقهه آنان تبدیل به های و هوی گریه شده بود.
یک وقت شنیدیم که حضرت می فرماید: ریسمان را به داخل چاه بفرستید. حضرت دلو را بر آن ریسمان بست و صدا زد آب را بالا بکشید. ایشان پی در پی آب را به درون دلوها می ریخت و ما بالا می کشیدیم، تا اینکه همه از نوشیدن آب سیراب شدیم و مشک ها را پر از آب نمودیم. حضرت از چاه بیرون آمد. هر کسی از ما با یک مشک و آن حضرت با دو مشک آب به سوی لشکر حرکت کردیم.
وقتی کنار همان درختان رسیدیم دیگر اثری از آثار آن صیحه ها و آتش ها نمانده بود. پس به خدمت رسول خدا (ص) رسیدیم و آنچه را که مشاهده کرده بودیم نقل نمودیم. سپاهیان از نقل این ماجرا متعجب شدند. پس حضرت رسول (ص) فرمود: این جن برادر آن جنی بود که بین کوه صفا و مروه به دست علی بن ابیطالب کشته شد و او قصد داشت انتقام برادرش را بگیرد، اما خودش نیز کشته شد.
منابع:
1- شیخ مفید. ارشاد، ج1: 340.
2- احمد بن محمد. حدیقة الشیعه: 418.
جعفر همزه. دنیای ناشناخته جن: 198- 202.
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حظه شهادت مجتبی امیری ؛ کسایی که میخواست مانع به اتش کشیده شدن بیریق امام حسین علیهالسلام شود ولی توسط داعشیهای وطنی به شهادت رسید
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
🎥 چه ابعاد مبهمی از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی موجب تاخیر در اطلاعرسانی قضیه شد؟
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرگ دردناک متصدی پمپ بنزین
#حوادث💯
🔞♨️ @hadesnews