۲۷ مهر ۱۴۰۰
ᔢ🌹ᔢ🍃 ᔢ🌹ᔢ
◽️نصیحتهای ابراهیم به مردی که
#حجاب همسرش برایش مهم نبود!
💗دوست عزیز!
همسر شما برای خود شماست، نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
میدانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند؟!
#حجاب_فاطمی
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظات دادن خبر شهادت پدر به یک دختر خانم دانش آموز توسط مدیر مدرسه ومعلمان.😥😥😥، ، ،،،اینها هزینه هاس،،،آیا میشود از محاکمه خائنین به این مردم وکشور چشم پوشی کرد؟.........اگر اشکتان جاری شد التماس دعا به نیت شهادت این پدر نازنین آجرک الله یا صاحب الزمان عج....
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
۲۷ مهر ۱۴۰۰
📷 عکس
🌹برنامه ریزی جالب دانش آموز شهیده زینب کمایی
❣روزی یک آیه حفظ قرآن
❣چه قشنگ❗️
❌چه خوبه ما هم این کار رو انجام بدیم روزانه کلی وقت تلف می کنیم، حداقل یه کار مفید انجام بدیم.
💯می تونیم از سوره ها و آیات کوچیک شروع کنیم❌
💐بسم الله...
#قرآن
#جهاد_تبیین
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
📷 تصویر جالبی کاربران لبنانی بعد از سخنان دیشب سیدحسن نصرالله منتشر کردند
🔸سید حسن نصرالله دیشب در سخنرانی خود به مناسبت حوادث خونبار پنجشنبه هفته گذشته در بیروت خطاب به سمیر جعجع و دشمنان داخلی لبنان که بدنبال کشاندن حزب الله به جنگ داخلی هستند برای اولین بار فاش کرد که حزب الله لبنان به تنهایی و بدون تهداد داوطلبان، طرفداران و حامیانش بیش از ۱۰۰,۰۰۰ نیروی رزمی مسلح آموزش دیده در اختیار دارد. یعنی دو برابر تعداد کل نیروهای ارتش لبنان!
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقشھیدم🥀
ابراهیم جآن ...
رفیقات رو فراموش نکنۍ !
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
وزارت بهداشت: کارمندانی که #واکسن نزدند باید هر ۷۲ ساعت تست کرونا بدهند
🔹معاون فنی مرکز سلامت وزارت بهداشت: اگرچه واکسن زدن اجباری نیست اما کارکنان دولتی، نهادهای مردمی و شرکتهای خصوصی که کارت واکسن نداشته باشند باید برای حضور در محل کار هر ۷۲ ساعت یکبار تست پیسیآر بدهند.
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
۲۷ مهر ۱۴۰۰
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
📨 #قسمتهفتادوهفت
در دوران نوجواني و زماني که در بسيج مسجد فعال بودم، شبها
در قبرستان محل، که پشت مسجد قرار داشت، رفت وآمد داشتيم.
ما طبق عادت نوجواني، برخي شبها به داخل قبرهاي خالي
ميرفتيم و رفقا را ميترسانديم! اما يکشب ماجراي عجيبي پيش
آمد. من داخل يک قبر رفتم، يکباره متوجه شدم ديواره قبر کناري فروريخته و سنگ لحدهاي قبر پيداست! من در تاريکي، از حفره ايجاد شده به درون آن قبر نگاه کردم. اسکلت يک انسان پيدا بود! از نشانه هاي روي قبر فهميدم که آنجا قبر يک خانم است.
همان لحظه يکي از دوستانم رسيد و وارد قبر شد. او ميخواست
اسکلت هاي مرده را بردارد! هرچه با او صحبت کردم که اين کار
را نکن، قبول نکرد. من از آنجا رفتم. لحظاتي بعد صداي جيغ اين دوستم را شنيدم! نفهميدم چه ديده بود که از ترس اينگونه فرياد زد!
من او را بيرون آوردم و بلافاصله وارد قبر شدم، به هر طريقي
بود، قسمت سوراخ قبر را پوشاندم و با گذاشتن چند خشت و ريختن خاک، قبر آن مرحومه را کامل درست کردم.
در آن سوي هستي و درست زماني که اين ماجرا را به من نشان
دادند، گفته شد: آن قبري که پوشاندي، مربوط به يک زن مؤمن و باتقوا بود. به خاطر اين عمل و دعاي آن زن، چندين حوريه بهشتي در بهشت منتظر شما هستند. همان لحظه وجود نوراني اهل بيت:در مقابل من قرار گرفتند و من مدهوش ديدار اين چهره هاي نوراني شدم. از طرفي چهره ي زيباي آن حوريه ها را نيز به من نشان دادند.
اما زيبايي جمال نوراني اهل بيت کجا و چهره ي حوريه هاي
بهشتي؟! من در آنجا هيچ چيزي به زيبايي جمال اهل بيت نديدم.
٭٭٭
اما نكته مهمي كه در آنجا فهميدم و بسيار با ارزش بود اينكه؛ توفيق شهادت نصيب هر كسي نميشود.
ادامه دارد ...
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰
کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
📨 #قسمتهفتادوهشت
انسان بااخلاصي كه بتواند از تمام تعلقات دنيايي دل بكند، لياقت
شهادت مي یابد. شهادت يك اتفاق نيست، يك انتخاب است. يك
انتخاب آگاهانه كه براي آن بايد تمام تعلقات را از خود دور كرد.
مثالي بزنم تا بهتر متوجه شديد. همان شبي كه با دوستانم در سوريه دور هم جمع بوديم وگفتم چه كساني شهيد ميشوند، به يكي از رفقا هم تأكيد كردم كه فردا با ديگر رفقا شهيد ميشوي.
روز بعد، در حين عمليات، تانك نيروهاي ما مورد هدف قرار
گرفت. سيديحيي و سجاد، در همان زمان به شهادت رسيدند. درست در كنار همين تانك، آن دوست ما قرار داشت كه من شهادت او را ديده بودم. اما اين دوست ما زنده ماند و در زير بارش سنگين رگبار نيروهاي داعش، توانست به عقب بيايد!
من خيلي تعجب كردم. يعني اشتباه ديده بودم؟! دو سه سال از اين ماجرا گذشت. يك روز در محل كار بودم كه اين بنده خدا به ديدنم آمد. پس از كمي حال و احوال، شروع به صحبت كرد و گفت: خيلي پشيمانم. خيلي... باتعجب گفتم: از چي پشيماني؟
گفت: »يادته تو سوريه به من وعده شهادت دادي؟ آن روز، وقتي كه تانك مورد هدف قرار گرفت، به داخل يك چاله كوچك پرت
شدم. ما وسط دشت و درست در تيررس دشمن بوديم.
يقين داشتم كه الان شهيد ميشوم. باور كن من ديدم كه رفقايم
به آسمان رفتند! اما همان لحظه، فرزندان خردسالم در مقابل چشمانم آمدند. ديدم نميتوانم از آنها دل بكنم!
در درونم به حضرت زينب عرض كردم: خانم جان، من لياقت دفاع از حرم شما را ندارم. من ميخواهم پيش فرزندانم برگردم.
خواهش ميكنم... هنوز اين حرفهاي من تمام نشده بود كه حس كردم يك نيروي غيبي به ياري من آمد! دستي زير سرم قرار گرفت و مرا از چاله بيرون آورد. آنجا رگبار تيربار دشمن قطع نميشد.
ادامه دارد ....
@hadi_soleymani313
۲۷ مهر ۱۴۰۰