#دختر_شینا
#قسمت_72
#فصل_نهم
خدیجه ڪه دید از پس من برنمی آید، طوری ڪه هول نڪنم، گفت: «سلطان حسین را گرفته اند.» سلطان حسین یڪی از هم روستایی هایمان بود.
گفتم: «چرا؟!»
خدیجه به همان آرامی گفت: «آخر سلطان حسین خبر آورده بود حجت را آورده اند. او باعث شده بود مردم تظاهرات ڪنند و شعار بدهند. به همین خاطر او را گرفته و برده اند پاسگاه دمق. صمد هم می خواسته برود پاسگاه، بلڪه سلطان حسین را آزاد ڪند. اما حاج آقا و چند نفر دیگر نگذاشتند تنهایی برود. با او رفتند.»
اسم حاج آقایم را ڪه شنیدم، گریه ام گرفت. به مادر و خواهرهایم توپیدم: «تقصیر شماست. چرا گذاشتید حاج آقا برود. او پیر و مریض است. اگر طوری بشود، شما مقصرید.»
آن شب تا صبح نخوابیدیم. فردا صبح حاج آقا و صمد آمدند. خوشحال بودند و می گفتند: «چون همه با هم متحد شده بودیم، سلطان حسین را آزاد ڪردند؛ وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرش بیاورند.»
نزدیڪ ظهر، صمد لباس پوشید. می خواست برود تهران. ناراحت شدم. گفتم: «نمی خواهد بروی. امروز یا فردا بچه به دنیا می آید. ما تو را از ڪجا پیدا ڪنیم.»
مثل همیشه با خنده جواب داد: « نگران نباش خودم را می رسانم.»
ادامه دارد...✒️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#دختر_شینا
#قسمت_73
#فصل_نهم
اخم ڪردم. ڪتش را درآورد و نشست. گفت: «اگر تو ناراحت باشی، نمی روم. اما به جان خودت، یڪ ریال هم پول ندارم. بعدش هم مگر قرار نبود این بار ڪه می روم برای بچه لباس و خرت و پرت بخرم؟!»
بلند شدم ڪمی غذا برایش آماده ڪردم. غذایش را ڪه خورد، سفارش ها را دادم. تا جلوی در دنبالش رفتم. موقع خداحافظی گفتم: «پتو یادت نرود؛ پتوی ڪاموایی، از آن هایی ڪه تازه مد شده. خیلی قشنگ است. صورتی اش را بخر.»
وقتی از سر ڪوچه پیچید، داد زدم: «دیگر نروی تظاهرات. خطر دارد. ما چشم انتظاریم.»
برگشتم خانه. انگار یڪ دفعه خانه آوار شد روی سرم. بس ڪه دلگیر و تاریڪ شده بود. نتوانستم طاقت بیاورم. چادر سرڪردم و رفتم خانه حاج آقایم.
دو روز از رفتن صمد می گذشت، برای نماز صبح ڪه بیدار شدم، احساس ڪردم حالم مثل هر روز نیست. ڪمر و شڪمم درد می ڪرد. با خودم گفتم: «باید تحمل ڪنم. به این زودی ڪه بچه به دنیا نمی آید.»
هر طور بود ڪارهایم را انجام دادم. غذا گذاشتم. دو سه تڪه لباس چرڪ داشتیم، رفتم توی حیاط و توی آن برف و سرمای دی ماه قایش، آن ها را شستم.
ادامه دارد...✒️
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷
بخوان دعای فرج را... :)
یه آقایی ۱۴۰۰سال بیشتره که منتظره برگرده... 🥺
یه مولای مهربانی از من و توهم برای پایان یافتن این انتظار و تمام شدن دوره غیبت منتظر تره...!
✨با نیت تعجیل در ظهور مهربان ترین و مظلوم ترین امام و پیشوا میخوانیم دعای فرج را...!
#امام_زمان
@hadi_soleymani313
سوره حمد سید مصطفی حسینی - iqnanews.mp3
24.24M
🎙تلاوت سوره فجر با صدای «سیدمصطفی حسینی»
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️زبان میگشایی به تسبیح،
و زمان، غرقِ دلدادگیات میشود؛
سلام بر لحظه تهلیل و تکبیر تو!
✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ
🌼🌼🌼
⏳ ۲۳ روز مانده به نیمه شعبان
#تا_همیشه_سلام
#امام_زمان
@hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️خاطرهای عجیب وشنیدنی از شهید ابراهیم هادی
یاد شهدا با صلوات
@hadi_soleymani313
🔴 حاصل یک فراخوان/ حضور ده ها میلیونی ایرانیها در راهپیمایی ۲۲ بهمن
🔹برآورد دستگاههای ذیربط نشان میدهد که میزان حضور مردم در راهپیمایی امسال با احتساب شهرها و روستاهای کوچک نسبت به سال ۹۸، قبل از شیوع کرونا، با افزایش حدود ۳۰ درصدی همراه بوده است.
▪️هزاران شبکه و رسانه دشمنان و براندازان فرخوان میدادند نهایت 100نفر میاومد. اما رهبر ما 19 بهمن فرمودند: این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار دهید
و 22 بهمن ماه مردم به این فراخوان لبیک گفتند
#پرچم_اتحاد
#لبیک_یا_خامنه_ای
@hadi_soleymani313