eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
348 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا ارتباط: @kanalkomeilll https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌼 آیت الله شوشتری: از مرحوم علامه طباطبایی پرسیدم آیا امکان ملاقات حضرت ولی عصر (ع) وجود دارد یا خیر!؟ فرمودند: بله، به سه شرط: ۱- تقوای کامل ۲- عشق فراوان ۳- مداومت به خواندن زیارت آل یس 🆔️https://eitaa.com/joinchat/3228893244C90a9b2dd35
⬅️ اگر شما هم می‌خواهید "استفاده از اپ‌های خارجی توسط مدارس ممنوع شود" کمپین زیر را امضا کنید👇🏻 ‌‌‌‌‌👉🏻 https://www.farsnews.ir/my/c/42516
Panahian-RahHayeReseedanBeHaleKhosheManaviVaNeshateZendegee-mobile.pdf
حجم: 595K
📌 فایل PDF | جزوه «راه‌های رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی» 📱 نسخه مناسب مطالعه در تلفن همراه @Panahian_ir
عجیب با این عکس روضه امام حسن علیه السلام برایم مرور میشود🥀 از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد جگر خون شده اش حامل اسراری بود💔 ..... ........ اگر که پیر شدی علتش زکودکی است چها گذشت به کوچه؛چه دیده ای تنها!🥀 فرزندان شهید همراه پدر بودن که اراذل و اوباش با قمه به پهلوی پدر زدن و آن ها با دیدن پیکر غرق به خون پدر به سمت خانه دویدن و با وحشت در را میکوبیدن و مادر را صدا میکردن💔 ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ @hadi_soleymani313
فرمودن: 🥀☘🥀☘ °•«ﻣﻮﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮐﻔﻪ ﺗﺮﺍﺯﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺮ ﺍﯾﻤﺎﻧﺶ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺑﺮ ﺑﻼﻫﺎ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﮔﺮﺩﺩ.»• @hadi_soleymani313 🥀☘🥀☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد مصطفی امینی خواهسه دقيقه در قيامت 02.mp3
زمان: حجم: 11.19M
قسمت 2⃣ "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" @hadi_soleymani313 کتاب صوتی سه دقیقه در قیامت و شرح استاد مصطفی امینی خواه^^ درباره استاد امینی خواه https://yarina.ir/aminikhaah
ای با وفا اسب پدر ز چه گشته ای غرق خون😔 ای ذوالجناح باب من کدام سو شد سرنگون😪 -زیارتی-ارباب السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک ورحمة الله و برکاته(سه مرتبه) 🌴🌨🌴🌨🌴🌨 @hadi_soleymani313
✨﷽✨ ✍امام صادق علیه السلام: 🌴🐫🌴🐫 خداوند متعال فرشتگانى بر مزار حسین علیه السلام گمارده است، و هنگامى که کسى قصد زیارت او را مى کند خداوند به آن فرشتگان دستور میدهد با هر گام گناهان آنها را پاک کنند، پس آن فرشتگان گناهان او را مداوم با هر گامی پاک مىکنند، و با گام دیگر حسنات او را چند برابر مى سازند 🌴🐫🌴🐫 پس به تدریج حسنات وى افزایش پیدا مى کند تا جایى که بهشت بر او واجب میشود تا جاییکه فرشتگان بسیار در اطراف او حلقه میزنند تا او را پاک سازند! سپس آن فرشتگان به فرشته های آسمانهای دیگر خطاب میکنند: زائران قبر حسین حبیب خداوند، و محمد و علی علیهم السلام دو حبیب دیگر خدا را از آلودگیها پاک و پاکیزه کنید پس وقتی زائر غسل زیارت میکنند رسول خدا صلى الله علیه و آله به او خطاب میکند: اى میهمان خدا! شما را به همنشینى و همراهى من در بهشت بشارت باد! سپس امیر المؤمنین على علیه السلام آنان را ندا مى کند: من ضامنم برای برآورده شدن حاجتهای شما، و دور کردن بلاها و گرفتاریهاى شما در دنیا و آخرت 🌴🐫🌴🐫🌴 💥سپس فرشتگان از سمت راست و چپ زايران حسین علیه السلام را در بر میگیرند! و آنان را محافظت مى کنند تا به خانه هاى خویش باز گردند 🌴🐫🌴🐫 📚ثواب الاعمال شیخ صدوق آقاجان: تا ابد داغ اربعین نیامدن بر دلمان می ماند....😭 🌴🕊🌴🕊🌴🕊🌴 @hadi_soleymani313
👇👇👇👇👇👇 از سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدالله علیه السلام) 🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم. بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند 🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم:دخترم روز عاشوراست. و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ 🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم و باعجله به دنبالش رفتم تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند 🔹 سر خم کردم و وارد شدم. روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری. 🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمودند: آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست گفتم: چرا خانوم جان؟ 🔹فرمودند: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم. و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک، دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی.... آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم! 🔹گفتم جانم خانوم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند: اون چایی را من بادست خودم ریخته بودم چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟ 🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آن بزرگواران به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. 🔹 *بنازم به بزم محبت که در آن* *گدایی و شاهی برابر نشیند...* 📚 خاطرات مرحوم کوثری @hadi_soleymani313