11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت پنجم
🔺گفت: در آن مکان آب وجود دارد،اگر تشنه ای برویم آب بخوریم...
🔺در دل با خود گفتم: این ملعون از کجا به تشنگی من پی برد؟! نباید به حرفش گوش بدهم چون او ذاتاً دروغگوست...
🔺اما بی آب که درخت سبز نمی روید؟!
🔺از راه خارج شدیم و بعد از طی کردن مسیری سخت به آن درختان سبز رسیدیم......اما هیچ آبی در کار نیست!!!
🔺صدای قه قهه ی خنده هایش گوشم را آزار میدهد.....
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت ششم
با هزار بدبختی خود را به راه کشیدم...دهانم زخم و دست و پایم بر اثرضربه های مرد چوب به دست شکسته است!!
به یاد هادی افتادم و سخت گریه ام گرفته...
این ملعون در بالای سرم ایستاده و به من می خندد!!
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت هفتم
باد خوش با عطری دل انگیز می وزد،قلبم پر از شادی و سرور شده،گویی جمال خداوند جَمیل آشکار شده است!!!
به منزلگاهی رسیدم که خِشتهای آن از طلا و نقره است!!!
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت هشتم
راه پٌر از گِل و لَجن شد!! می بینم که در دو طرف راه تا چشم کار می کند،جانورانی هستند که بدن آنها به شکل انسان و صورتهایشان به شکل بوزینه است!!! وحشت وجودم را فرا گرفته،این چه سرزمینی ست؟؟!
هادی فریاد زد: مبادا از راه خارج شوی که تا گردن در لَجن فرو می روی!
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت نهم
زمین و آسمان همچنان عبوس و کِدِر است...هوایی پٌر حرارت و متعفن از سمت چپ ما وزیدن گرفت!!
خوکها و خرسها را می بینم که گویی آتش می بلعند!! شکمهایشان بسیار بزرگ اما دست و پایشان بسیار لاغر است!!!
چه بد منظره ای ست...
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت دهم
زمین میلرزد و آسمان کاملا سیاه و پٌر از دود شده!!
در میان دود و خاکستر و آتش،آن دشمن آشکار را می بینم که به طرف من حمله ور شده!!
هادی کجاست؟! چرا از من دور شده؟!
این جنگ آخر است...
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت آخر( یازدهم)
هادی پیش من آمد و گفت: آماده ی ورود به شهر وادی السلام باش که رستگار شدی...
همچون قطره ای در میان دریا، میان جمعیتی عظیم به طرف شهر وادی السلام در حرکتم...
اما نه!! اینجا چه خبر است!؟ عده ای سوار را می بینم که در حال خروج از شهر هستند!!! اینها که هستند؟! چرا به دروازه ی ورود به بهشت پشت کرده اند؟!!...
فردی در میانشان فریاد میزند: این مرد کیست؟ دردش چیست؟ این تنها وارث تاریخ انسان... وارث پرچم سرخ زمان... تنها چرا؟!
#سیاحت_غرب
@hadi_soleymani313
14.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم #عبور_از_برزخ 🎬
(برگرفته از کتاب #سیاحت_غرب)
▫️قسمت اول
✅️حتما برای دیگران هم ارسال کنید چون تو این شلوغی دنیا خیلی از ما مرگ را فراموش کردیم وخیلی از گناهان ما به خاطر همین فراموش کردن مرگ هست.
@hadi_soleymani313
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم #عبور_از_برزخ 🎬
(برگرفته از کتاب #سیاحت_غرب)
▫️قسمت دوم
✅️حتما برای دیگران هم ارسال کنید.چون تو این شلوغی دنیا خیلی از ما مرگ را فراموش کردیم وخیلی از گناهان ما به خاطر همین فراموش کردن مرگ هست.
@hadi_soleymani313
26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم #عبور_از_برزخ 🎬
(برگرفته از کتاب #سیاحت_غرب)
تـلنگــــــر
▫️قسمت سوم
✅️حتما برای دیگران هم ارسال کنید.
@hadi_soleymani313