eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
7.2هزار ویدیو
295 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
#مطلب کانال کمیل🌹 ✨اینجا کانال کمیل است کانالی که معبری شد برای رسیدن به آسـمان ✨مکانی که جان فدا کردند و پیکرشان جاماند و ماند و ماند و قرارگاهی شد برای تشنگان وصــال
#مطلب یاد شهدا🌹 🌟تکیه ڪن به شـهـدا شهـدا تڪیه شان به خداست. 🌟اصلا کنار گـل بنشینی بوی گل میگیری. 🌟پس گلستان ڪن زندگیت را با یاد شهـدا 🌟سلام علی ابراهیم💐
هدایت شده از حضرت مهدی(عج)
🏴سامانهٔ اعلام وضعیت ویژهٔ زائرین اربعین در اپلیکیشن بله راه‌اندازی شد! (بدون نیاز به اینترنت و کاملاً رایگان!) 📣 ـ دقیقاً کجایی؟ ـ من اینجام، منو گم نکنید! توی سفر اربعین، بین ستون‌ها و شلوغی جمعیت، گوشی آنتن نمی‌ده و آشنات رو هم گم کردی. چه می‌کنی؟ دیگه لازم نیست وایسی تا ازین ستون به اون ستون فرج بشه. فقط کافیه که در سامانهٔ اعلام وضعیت، (کاملاً رایگان و بدون نیاز به‌اینترنت)، وضعیت خودت رو ثبت کنی و بگی عمود چندم هستی یا در چه حالی. آشنات هم با واردکردن شماره‌ت از مکان و حالت باخبر می‌شه و راحت به هم می‌رسید! ✅ به کمک سامانهٔ اعلام وضعیت که با همت ستاره ۵۰۰ راه‌اندازی شده، زائرین دیگه لازم نیست سیم‌کارت عراقی بخرند و با همون سیم‌کارت‌های همراه اول یا ایرانسل خودشون، می‌تونند از مکان و حال همدیگه باخبر بشند. 🔹 نسخهٔ ۹۴۷ بله رو دانلود کنید تا سامانهٔ اعلام وضعیت رو در صفحهٔ ویترین اون ببینید: 👇 https://bale.ai/dl
#مطلب خوابی که زمینه ساز گردآوری مطالب و نگارش کتاب سلام بر ابراهیم کتابی درباره پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی شد🍁 👇👇👇👇
#مطلب 🌴يک شب ماه رمضان ما به زورخانه اي در کرج رفتيم. آن شب را فراموش نميکنم. ابراهيم شعر ميخواند. دعا ميخواند و ورزش ميکرد. مدتي طولاني بود که ابراهيم در كنارگود مشغول شناي زورخانه اي بود. 🌴چند سري بچه هاي داخل گود عوض شدند، اما ابراهيم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به کسي توجه نميکرد. 🌴پيرمردي در بالاي سكو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه ميکرد. پيش من آمد. ابراهيم را نشان داد و با ناراحتي گفت: آقا، اين جوان كيه؟! 🌴با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ 🌴گفت: من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا ميرفت. من با تسبیح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبيح رفته يعني هفتصدتا شنا! تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم ميخوره. 🌴وقتی ورزش تمام شد ابراهيم اصلا احساس خستگي نميکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!البته ابراهيم اين کارها را براي قوي شدن انجام ميداد. 🌴هميشه ميگفت: براي خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدني قوي داشــته باشيم. 🌴مرتب دعا ميکرد كه: خدايا بدنم را براي خدمت كردن به خودت قوي كن. 🌴ابراهيم در همان ايام يك جفت ميل و سنگ بسيار سنگين براي خودش تهيه کرد. حسابي سر زبان ها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتي ديگر جلوي بچه ها چنين کارهائي را انجام نداد! 🌴ميگفت: اين کارها عامل غرور انسان می شه. 🌴ميگفت: مردم به دنبال اين هستند كه چه کسي قوي تر از بقيه است. من اگر جلوي ديگران ورزش هاي سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم ميشوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و اين کار اشتباه است. 🌴بعد از آن وقتي مياندار ورزش بود و ميديد که شخصي خسته شده و کم آورده، سريع ورزش را عوض ميکرد.
روش شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی برای جذب کردن دیگران به مسجد و هیات🌹 🌴بارها ميديدم ابراهيم هادی، با بچه هائي که نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دينی بودند رفيق ميشد. آنها را جذب ورزش ميکرد و به مرور به مسجد و هيئت ميكشاند. 🌴يکي از آن ها خيلي از بقيه بدتر بود. هميشه از خوردن مشروب و کارهاي خلافش ميگفت! 🌴اصلاً چيزي از دين نميدانست. نه نماز و نه روزه، به هيچ چیز هم اهميت نميداد. 🌴حتي ميگفت: تا حالا هيچ جلســه مذهبي يا هيئت نرفته ام. 🌴به ابراهيم گفتم: آقا ابرام اينها کي هستند دنبال خودت مياري!؟ 🌴با تعجب پرسيد: چطور، چي شده؟! 🌴گفتم: ديشب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت ميکرد. از مظلوميت امام حسين(ع) و کارهاي يزيد ميگفت. اين پسرهم خيره خيره و با عصبانيت گوش ميکرد. وقتي چراغ ها خاموش شد. به جاي اينکه اشك بريزه، مرتب فحش هاي ناجور به يزيد ميداد!! 🌴ابراهيم داشت با تعجب گوش ميکرد. يكدفعه زد زير خنده. بعد هم گفت: عيبي نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده. مطمئن باش با امام حسين(ع)که رفيق بشه تغيير ميكنه. ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبي کنيم هنر کرديم. 🌴دوستي ابراهيم با اين پسر به جايي رسيد که همه كارهاي اشتباهش را کنار گذاشت. او يکي از بچه هاي خوب ورزشکار شد. 🌴چند ماه بعد و در يکي از روزهاي عيد، همان پسر را ديدم. بعد از ورزش يک جعبه شيريني خريد و پخش کرد. 🌴بعد گفت: رفقا من مديون همه شما هستم، من مديون آقا ابرام هستم. از خدا خيلي ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... 🌴ما هم بــا تعجب نگاهش ميکرديم. 🌴چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جذب ورزش ميکرد، بعد هم آنها را به مسجد و هيئت ميکشاند و به قول خودش مي انداخت تو دامن امام حسين(ع). 🗣دوست شهیدمن ابراهیم هادی
#مطلب عالی ترین نشان کمیته بین المللی پارالمپیک تقدیم به شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی 🌹 🔹عالی‌ترین نشان کمیته بین‌المللی پارالمپیک به خسروی‌وفا اهدا می‌شود. 🔹«محمود خسروی وفا»، رئیس کمیته ملی پارالمپیک ایران، امشب (۳ آبان ۱۳۹۸) عالی ترین نشان کمیته بین المللی پارالمپیک را طی مراسمی در شهر بن آلمان دریافت می‌کند. 🔹این نشان به فردی که باعث ایجاد تحول، انگیزش و نیز ارائه خدمات برجسته به جنبش پارالمپیک به کشور خود و جهان شده است، تعلق می‌گیرد. 🔹رئیس کمیته ملی پارالمپیک: نشان عالی کمیته بین‌المللی پارالمپیک را به شهید ابراهیم هادی اهدا می‌کنم. خسروی‌وفا: 🔹نشان عالی کمیته بین‌المللی پارالمپیک را به شهید «ابراهیم هادی» تقدیم و از همه دعوت می‌کنم با زندگی این شهید بزرگوار آشنا شوند.
#مطلب تفحص گنج🌹 🌘اوایل سال ۷۲ بود. در گرمای فکه در گروه تفحص هرچه می گشتیم شهیدی پیدا نمیکردیم. 🌘تا اینکه‌ آنروزصبح، کسى که زیارت عاشورا میخواند، توسلى پیدا کرد به امام رضا(ع). 🌘شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم وکرامات او. 🌘میخواند و همه زار زار گریه مى کردیم. 🌘درمیان مداحى، ازامام رضا طلب کردکه ما را دست خالى برنگرداند.. 🌘هنگام غروب بود و تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر. دیگر داشتیم ناامید می شدیم که با آخرین بیل ها که درزمین فرو رفت، تکه لباسی توجه ما راجلب کرد. 🌘شهید بود. گنجی که دنبالش بودیم. بااحترام شهید را ازخاک درآوردیم. شهیدى آرام خفته بخاک. 🌘یکى از جیبهای پیراهن نظامى اش راکه بازکردیم تامدارک شناسایى اش را خارج کنیم، در کمال ناباورى، یک آینه ی کوچک، که پشت آن تمثال امام رضا نقش بسته بود را دیدیم. 🌘گریه مان درآمد. همه اشک مى ریختند. جالب تر و سوزناک تر ازهمه زمانی بود که از روى کارت شناسایى او فهمیدیم سید رضا نام او است.. 🌘شور و حال عجیبى بر بچه ها حکم فرما شد. ذکر صلوات اشک و... 🌘شهید را که به شهرستان ورامین بردند، بچه هارفتند نزدمادرش تا سرّ این مسئله را دریابند. 🌘ما بدون این که اطلاعى از این امرداشته باشد، گفت: «پسر من به امام رضا (ع) علاقه و ارادت خاصى داشت». کتاب تفحص
ابراهیم جان مهمان داری...💐 نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم. روزی که به کربلا رسیدم، به نیابت از ابراهیم زیارت و دعا کردم. همان شب در عالم رویا مشاهده کردم که در بین الحرمین جمعیت زیادی نشسته اند. مانند جلسات هیئت‼️ من هم وارد شدم و گوشه ای نشستم. یکباره دیدم که ابراهیم، با همان چهره ملکوتی روبروی من نشسته. خواستم به طرفش بروم اما خجالت کشیدم. از آقایی که چای پخش می‌کرد پرسیدم: ایشون است؟! گفت: بله گفتم: اینجا در عراق چه می‌کند؟ به آرامی گفت: ایشون آمده برای مشاوره به حاج قاسم سلیمانی ... 🌹🌹🌹🌹 @hadi_soleymani313
مرا ابراهیم صدا کنید.🌹 ✨علاقه ی شهید محمد هادی ذوالفقاری به شهید جاویدالاثر تا جایی بود که خودش را در عراق ابراهیم معرفی کرد. گزینشی مناسبتی👇🏻👇🏻 🍃🍃🍃🍃🍃 ✨لبخندی زد و گفت: من رو ابراهیم صدا کنید. تو این شهر هم مشغول درس هستم. بعد خداحافظی کرد و رفت. 🍃🍃🍃🍃🍃 ✨توی گوشی نام او را به عنوان «ابراهیم تهرانی» ثبت کرده بودم. خودش روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید. بچه تهران هم بود. برای همین شد ابراهیم تهرانی. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✨هفته بعد یکی از دوستان به مسجد آمد و خبر شهادت او را اعلام کرد. من به اعلامیه او نگاه کردم. تصویر خودش بود اما نوشته بود: شیخ هادی ذوالفقاری. اما من او را به نام ابراهیم تهرانی می شناختم. ✨بعدها شنیدم که یکی از دوستان شهید او « » نام داشت و هادی به او بسیار علاقمند بود. ✨رفیق شهید، شهیدت می کند. کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹 @hadi_soleymani313