۱۰#سوال پیرامون اقتصاد مقاومتی و #پاسخهای رهبر انقلاب اسلامی🔻
#سوال:
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
#پاسخ:
الف. یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست
ب. درونزا و برونگرا است درونگرا نیست.
ج. مردمبنیاد
د. دانشبنیان
ه. عدالتمحور
و. همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد
#سوال:
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا به چه معناست؟
#پاسخ:
یعنی از دل ظرفیّت های خود کشور ما و خود مردم ما می جوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.
#سوال:
۳. آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
#پاسخ:
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، بااقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.
#سوال
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
#پاسخ:
اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح میشود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.
#سوال:
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف میشود؟
#پاسخ:
عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
#سوال:
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
#پاسخ:
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور.
#سوال:
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را میدهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
#پاسخ:
نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّت های فوقالعاده است.
#سوال:
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
#پاسخ:
الف. نیروی انسانی ما
ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها
بیش از چهار میلیون دانشجو
میلیونها نیروی مجرّب و ماهر.
ب. منابع طبیعی
مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا بیشتر است.
معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی.
ج. موقعیّت جغرافیایی
با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم.
در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی می شود
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند.
د. زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری
سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز
زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه
#سوال:
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟
#پاسخ:
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری.
#سوال:
۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
#پاسخ:
الف. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند.
ب. صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند.
ج. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّت های دیگر
د. مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند.
@hadianilam
#سوال از محضر حضرت آقا
۸۲. جمع میان تلاش برای تعالی و خلوصبخشی به نظام با وحدت حداکثری نیروهای انقلاب که به حق نیاز شرایط امروز کشور است، چگونه ممکن میگردد؟
#پاسخ: بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح میکنید چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنکعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجهی اول و خالصترینها بودند؛ عدهای دیگر از اینها یک مقداری متوسطتر بودند؛ یک عدهای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعهی چند هزار نفری - که کار خالصسازی خیلی آسانتر بود از یک جامعهی هفتاد میلیونی کشور ما - میخواست خالصسازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازهی مرخصی بگیرد، اجازهی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعیفالایمان را از دائره خارج کنید، به بهانهی اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائرهی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعهی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانوادهی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزهی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجهی آن، خلوص روزافزون جامعهی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است.
وحدت هم که ما گفتیم منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم.
۱۳۸۹/۵/۳۱
@hadianilam
#سوال از محضر حضرت آقا
۸۳. دانشجوی موفّق چه دانشجویی است؟
#پاسخ: به نظر من دانشجوی موفّق کسی است که خوب درس بخواند؛ خوب تهذیب اخلاق کند و خوب به ورزش بپردازد. من برای دانشجوی موفّق، سه شاخص دارم. البته ممکن است یک جوان موفّق در خانه، معیارهای دیگری داشته باشد؛ یک کاسب موفّق، یک اداری موفّق، معیارهای دیگری داشته باشد؛ اما دانشجوی موفّق، به حیث دانشجویی، این است: باید خوب درس بخواند، به اخلاق و تهذیب نفس بپردازد، ورزش هم بکند.
۱۳۷۷/۲/۲۲
#سوال از محضر حضرت آقا
۸۴. علت اصلی مشکل از زبان نخبگانی که از کشور خارج میشوند به طور خلاصه اینطور بیان میشود که: «نخبگان در داخل کشور احساس تأثیرگذاری نمیکنند و دستاورد تحقیقات و اختراعاتشان در گوشه اتاقهایشان بایگانی میشود.»
#پاسخ: من این حرفها را رد نمیکنم، ممکن است واقعاً همین اشکالات هم وارد باشد؛ اما آن نخبهای که در دورهی دانشجوئی و بعد از فارغالتحصیلی پا میشود میرود خارج، غالباً دلائلش اینها نیست؛ اینها بهانه است. آنجا کسانی هستند که درِ باغ سبز نشان میدهند، زمینههای مساعد کاری را به رخ این دانشجو میکشند؛ این دانشجو خیال میکند که حالا اگر برود آنجا، چنین و چنان خواهد شد. شاید هم واقعاً دستگاههای دولتیای هستند که علاوه بر انگیزهی نیاز به دانش و استعداد این جوان، یک انگیزهی دیگر هم دارند و آن، مبارزهی با جمهوری اسلامی است؛ لذا روی این سرمایهگذاری میکنند، برمیدارند میبرندش آنجا. حالا آنهائی که میروند، بعضی البته موفق میشوند، بعضی هم موفق نمیشوند، سرشان به سنگ میخورد، پشیمان هم میشوند؛ از این قبیل هم داریم. از آن طرف هم جوانهائی داریم که بدون اینکه بحث فرار نخبگان باشد، برای درس خواندن خارج رفتهاند، مراتب علمىِ خیلی خوبی را هم گذراندهاند؛ اما ایمان و انگیزهی دینی و اسلامی و انگیزههای سالم آنها، آنها را به داخل کشور کشانده. همهاش از این طرف نیست که دارند حرکت میکنند؛ از آن طرف هم جوانهائی که برای تحصیل رفتهاند، دارند میآیند. ما افرادی را میشناسیم؛ بعضیشان نابغهاند، بعضیشان برجستهاند، بعضیشان نخبهاند؛ اینها میآیند داخل، مشغول کار میشوند؛ مشغول خدمت میشوند. اینجور هم نیست که شما فرض کنید همهاش از این طرف میروند؛ نه، آنها هم میآیند داخل، و امکاناتی هم وجود دارد و کارهائی هم انجام میگیرد.
۱۳۸۹/۶/۱
#سوال از محضر حضرت آقا
۸۵. آیا در مواردی که شائبهای در سطح جامعه به وجود آمده و نحوه عملکرد دستگاه قضا یا هر نهاد دیگری، غیرشفاف و یا خدای نکرده سوالبرانگیز به نظر میرسد طرح پرسش و درخواست پاسخگویی نمیتواند به حرکت عدالتخواهانه نظام کمک کند؟
#پاسخ: یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئی میتواند آنجائی که ایرادی به نظرش میآید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادی ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توی مجموعههای دانشجوئی. من همین جا از مسئولین درخواست میکنم که دیدارهای دانشجوئیشان را زیاد کنند. امروز بهترین قشرهای کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکردهاند، دارای فهمند، دارای انگیزهاند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخهای قانع کنندهای هم خواهید شنید. کمااینکه خود من در برخورد با بعضی از مسئولین، احیاناً بعضی از همین سؤالهای شما یا سؤالاتی از این قبیل را از آنها دارم. خوب، یک جوابی میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کنندهای نداشته باشند. به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال را مخلوط نکنید و اشتباه گرفته نشود با معارضه. آن چیزی که من قبلها هم گفتهام، بارها هم گفتهام، الان هم میگویم، این است که جریان دانشجوئی یا جنبش دانشجوئی یا هر چیز دیگر که اسمش هست، تصور نکند که وظیفهاش این است که با دستگاه متولی امر و متصدی ادارهی کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومی دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستی نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کنندهای بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند.
۱۳۸۹/۶/۱
@hadianilam