eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ چشم گشودم. آنقدر متعجب بود که دیگر نتواند حرف بزند و من سبد گل را از روی میزش بلند کردم و درون سطل آشغال اتاق انداختم. این بار نگاهش سمتم آمد. _جاش تو سطل آشغاله.... شما هم اگه حرفی داری با جناب مهندس ، حرفاتون رو توی کافی شاپی، جایی بزنید.... نه تو شرکت من.... اینجا جای خواستگاری و اَمر شخصی نیست.... محل کاره. فقط نگاهم کرد که از اتاقش بیرون زدم. شاید تند رفتم. شاید سخت گرفتم. اصلا خودم هم نفهمیدم مشکل من با سبد گل هوتن چی بود؟! ولی اگر نمی گفتم و سبد گل هوتن را نمی انداختم توی سطل زباله، تا فردا صبح هم آرام نمی شدم. اما با همان چند کلمه، انگار آرام تر شدم. گرچه می دانستم با هوتن چکار باید بکنم اما هنوز تکلیفم با خودم و دلم روشن نبود. یعنی به هیچ وجه نمی خواستم این تحول حالم را به عشق و عاشقی ربط دهم. برای همین، هزار و یک دلیل فرافکنی تراشیده بودم که من!.... من عاشق دختری چادری و محجبه نمی شوم.... محاله! و اینگونه فرار کردم از حقیقت اما دست دلم خیلی زودتر از این ها برای خودم رو شد. چند روزی بعد از برخورد تندم با باران سر سنگین بودم. او هم انگار بدش نمی آمد که با اخم و سخت گیری با او برخورد کنم. هر قدر می خواستم کوتاه بیایم باز دلم اجازه نمی داد. وقتی در گذشته کنکاش می کردم، خیلی هوای این دختره ی چشم خاکستری را داشتم. آن از دوران کارآموزی اش که قرار بود بی حقوق و مزایا باشد اما بعد از آنکه تعقیبش کردم و خانه زندگی اش را دیدم، دلم برایش سوخت. یا آن روزی که از ضعف و گرسنگی غش کرد.... دو برابر حقوق ماهانه اش برایش مواد غذایی گرفتم و فرستادم و به دروغ اسم یک پیشنهاد جدید کاری آوردم. اصلا قرار بود این دختر، بی مزد برایم کار کند اما از همان ماه اول برایش دستمزد تعیین کردم و حتی پول خریدهایی را که برایش کرده بودم را هم از او نگرفتم. بعد از معلوم شدن استعدادش در تبلیغات و کشف اشکالات کاتالوگ ها هم حقوقش را چند برابر کردم.... دیگر چقدر باید برایش هزینه می کردم؟! با همین استدلالات بود که از اخم چند روزه ام کوتاه نیامدم که نیامدم. او هم بدتر از من انگار لج کرده بود، سرسنگین شده بود..... یعنی چند روز، کامل، هیچ حرفی برای گفتن نداشت که سراغی از من نگرفت ؟! ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
‌ ‌🌷 صبحم باش تا به شوقِ از شب بگذرم ؛ ای حضور از آفتاب زیباتر ... سلام صبحت بخیر❤
«🌸🍃 » زمـان همه‌چیـز‌را‌ڪهنہ‌میڪند، مَگـر‌خوݩ‌شھیـدرا!' 🌸¦↫ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
«🌸📿» بهتراز‌هرترانہ کلمات‌مقدس‌پروردگاردر‌قرآن‌کریم‌ آثارۍعجیب‌وفوق‌تصویر‌در‌روح‌انسان‌دارند. خواندن‌آیہ‌هاۍقرآن‌و‌قرائت‌مکرر‌آن‌ها‌ مۍتواند‌محبت‌بہ‌کلام‌خدا‌رادر‌انسان‌بیدار‌کند. آن‌وقت‌خواهیم‌دید‌کہ‌ ترنم‌قرائت‌قرآن‌بهتر‌از‌هر "ترانہ‌اۍمۍتواند‌م‌را‌بہ‌خود‌وابستہ‌کند" 🌸¦↫ 📿¦↫ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
«🌹🌱 » وَلَا‌تَقْرَبُوا‌الْفَوَاحِشَ‌مَا‌ظَهَرَمِنْهَاوَمَا‌بَطَنَ} +به‌کار‌های‌زشت‌ چه‌آشکار‌‌و‌چه‌پنهانش‌نزدیک‌نشوید..! 🌹¦↫ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ اما بالاخره من بهانه ای تراشیدم. اشکانی به اتاقم آمد که آمار فروش کاتالوگ های جدید را از او خواستم و او مرا حواله کرد به سرابی و من.... _پس بگید خانم سرابی بیان اتاق من. _چشم..... و منتظر شدم. اما کمی با تاخیر آمد. شاید عمدا هم تاخیر داشت. سر به زیر با جدیت مقابلم ایستاد. _آمار فروش کاتالوگ های جدید رو بدید ببینم. _من این ماه سه مرتبه آمار فروش براتون آوردم.... فکر کنم اگه قرار باشه هر هفته آمار فروش بیارم به کارهای دیگه ام نرسم.... اجازه بدید سر ماه آمار فروش را میارم. _پس جواب دادن هم بلدی!.... تو لازم نکرده به من بگی چطور باید از کارمندام سوال و جواب کنم.... تو جواب منو بده. این بار سرش را بالا آورد و نگاهی به من انداخت. هنوز اخم و جدیتش همان بود. _جناب فرداد.... من نمی دونم چرا چند روزه به من اینقدر سخت می گیرید.... _حتما لازمه... _اتفاقا وقتی خوب فکر می کنم میبینم دقیقا از روزی این سخت گیری ها شروع شد که بنده در مورد جناب مهندس به شما گفتم خودم میتونم در مورد مسایل شخصی زندگیم درست تصميم بگیرم. _بله... به خوب موردی اشاره کردی.... دقیقا از همون روز با همین حرفت.... اعصاب منو خط خطی کردی.... تویی که فقط یکی دوماهه مهندس رو می شناسی به من میگی میتونی در موردش درست تصميم بگیری و نذاشتی من از سابقه ی دوستی چندین ساله ام باهاش بگم. چشمانش را یه طوری برایم ریز کرد که انگار میخواهد صحبت های مرا نقد کند. _خواهشا اون طوری هم به بنده نگاه نکن.... من هوتن رو می شناسم.... اگه می خوای دردسر برای خودت درست کنی بهش بله بگو و برای همیشه از شرکت من برو.... وگرنه تمومش کن.... البته.... همچنان نگاهم می کرد در سکوت که ادامه دادم: _به نظرم تو بیشتر دنبال مال و اموال آدما هستی انگار تا شخصیت و اخلاقشون. این بار با عصبانیت جواب داد : _خیر جناب فرداد.... اتفاقا پول آدما برام ارزشی نداره.... درسته ممکنه نیاز مالی شدیدی داشته باشم که فکر کنم اینو شما خوب میدونید.... اما حتی از شما هم یک بار تقاضای پول یا وام نداشتم.... داشتم؟! _خیر.... _پس بهتره در مورد این قضاوت عجولانه تون در مورد من.... از من معذرت خواهی کنید.... چون واقعا از دست شما و حرفهای این چند وقت تون دلخور هستم..... اونقدر که شاید واقعا نتونم دیگه همکاری ام رو با شما ادامه بدم. گفت و حتی لحظه ای تامل نکرد و رفت. ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
‌ ‌🌷 صبحم باش تا به شوقِ از شب بگذرم ؛ ای حضور از آفتاب زیباتر ... سلام صبحت بخیر❤
‼️ سنگريزه" ريز است و ناچيز. اما اگر در جوراب يا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد در زندگی هم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبیها و آرامش ما ميشوند❗️ کم احترامی يا نامهربانی به والدين؛ نگاه تحقيرآميز به فقرا؛ تکبر و فخرفروشی به مردم؛ منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛ نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛ بخشی از سنگريزه‌های مسير تکامل ما هستند آنها را بموقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببریم... 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
«♥️🕊 » آهای‌کوه‌غیرت‌هوامونو‌داری‌صدامونوداری هوامون‌خرابه‌هوامونوداری:) 🕊¦↫ ♥️¦↫ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
تنها‌جایۍکہ +پرچم‌ایران پایین‌میاد؛روۍپیکر‌.. شهداست...🇮🇷 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
‌روزهارَفت‌وَفَقَط‌حَسـرت‌دیـدارِرُخت مانده‌بَراین‌دل‌ِیعقوبـےماآقاجان!(:🥀 . ♥️¦↫ ✨¦↫🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
•💔🕊• هر‌ڪہ‌را‌صبح‌شهادٺ‌نیست، شام‌مرگ‌است بـۍشهادٺ مرگ‌با‌خسران چہ‌فرقے‌می‌ڪند..! 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•