eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه 🌼برنده‌ی‌ عشق از #میم‌دال ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
تصدقِ‌ نگاهِ‌ به ‌جاۍ‌ مانده در عکس‌ هایت ... مۍ‌دانستۍ ‌بۍ‌تو بودن‌ درد دارد ..؟! روزهاگذشت‌اما ..؛ دلِ‌تنگ ِ‌ما، ازدردِ‌غمت‌،آرام‌‌نمۍ‌شود. حاج‌‌ قاسم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
ای آن که غمت مسئله آموز من است شورغم تودر دل پرسوز من است روزی که حسین! بر تو من گریه کنم سوگند به توکه بهترین روزمن است شبتون حسینی
✋ صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر به امیدی که جوابی زشمامی آید گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر
مطمئن ! من دیگه حتی به خودمم اطمینان نداشتم ... از جام بلند شدم و گفتم : _خیلی ممنون ولی من دیگه نمی خوام کار کنم ... هیچ وقت ! با آرامش گفت : _چرا ؟ چون یه بار اشتباه کردی و به غلط به یکی اطمینان کردی حالا فکر می کنی همه جا ... نذاشتم حرفشو کامل کنه و با پرخاش گفتم : _چون یه بار یه غلطی کردم که فکر نمی کنم حالا حالا ها بتونم فراموشش کنم ... حاضرم همه عمرمو بشینم تو خونه و پامو بیرون نذارم ! _خوب کاری میکنی که فراموش نمی کنی . آدم نباید خطاهاش رو یادش بره چون هر بریدگی اشتباهی که توی مسیر بری باعث میشه تا دفعه بعد حواست شش دانگ جمع باشه که یه وقت جاده اصلی رو با فرعی های الکی اشتباه نگیری ولی خطا برای همه هست نه فقط تو ... نمی خوام چیزی بگم در مورد اون شرکت نحس ولی اینجا رو خیلی وقته که برات زیر نظر دارم از هر لحاظی هم خوبه هم مطمئنه هم به رشته تحصیلیت می خوره فکراتو بکن ... اگر دوست داشتی بهم بگو تا رفتیم تهران توی اولین فرصت بریم ببینی ... خیلیها هستن که منتظرن تو کنار بکشی و برن برای کار دیگه خود دانی .. از ما گفتن بود ! بلند شد و سینی جوجه ها رو برداشت که بره .... من واقعا وظیفه داشتم برای همه لطف هایی که این چند وقته در حقم کرده بود ازش تشکر کنم ... از دعوایی که با پارسا بخاطر من کرده بود تا خرید سیم کارت و پیدا کردن یه کار جدید و ... قبل از اینکه خیلی دور بشه صداش زدم _حسام ؟ برگشت و منتظر نگاهم کرد ... با خجالت سرم رو انداختم پایین و گفتم : _من ... برای همه برادری هایی که این چند وقته در حقم کردی واقعا ازت ممنونم ... حتما جبرانش میکنم با نگاه نافذش گفت : _همیشه دوست داشتم که یه خواهر داشته باشم و براش برادری کنم .... اما ندارم متاسفانه ! این کارا هم لطف نبود ... وظیفه بود دختر دایی دوباره به راهش ادامه داد ... نتونستم معنی حرفش و نگاهش رو بفهمم ! اینکه گفت خواهری نداره و وظیفش بوده یعنی چی ؟! اون روزم تموم شد ولی فکر و خیال من تا شب قبل از خواب هم تمومی نداشت ... حرفهای حسام و پیشنهادش برای کار جدید شدیدا ذهنم رو درگیر کرده بود .
🌸🍃 دختر اینست اگر،فاطمه(س) پس حق دارد از خداونـد فقط منّـت دختر بکشـد... ❤️ 😍🌸 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سفر خوبی بود ولی زود 2 روز تموم شد و با کلی خاطرات خوش برگشتیم سر زندگی هامون . با ساناز مشورت کرده بودم و به این نتیجه رسیدیم که ایندفعه هم به حسام اعتماد کنم و حداقل برم ببینم چه کاریه که برام پیدا کرده ! یعنی بیشتر حس کنکجاویم بود که ترغیبم کرد تا بهش زنگ بزنم و بگم که موافقم ! قرار بود یکشنبه خودش بیاد دنبالم و با هم بریم .. مامان اولش مخالف بود می گفت تازه از افسردگی بعد از مرگ همکارت اومدی بیرون دوست ندارم دوباره بری و یه مشکل جدید پیدا کنی ... اما خوب طبق معمول وقتی اسم حسام اومد وسط بی چون و چرا قبول کرد و گفت خودش با بابا صحبت میکنه . ساعت 3 بعدازظهر بود که حسام اومد دنبالم ... بر عکس دفعه قبل خیلی ساده لباس پوشیدم و تصمیم گرفتم برخورد خشکی داشته باشم حتی نمیدونستم چه جایی قراره بریم ! یه اخلاق مزخرف حسام همین بود که بعضی وقتها زیادی سکوت میکرد و اصلا اطلاعات زیاد نمی داد ... وقتی هم ازش چیزی می پرسیدی می گفت : _من دوست ندارم یه پیش فرضی بدم که ممکنه با واقعیت متفاوت باشه ... هر آدمی ذهنیت و درک متفاوتی داره . بنابراین خودش باید توی شرایط قرار بگیره ، تصمیم بگیره و انتخاب کنه ! توی سکوت کامل جلوی یه پارک نگه داشت ... با تعجب به اطراف نگاه کردم ! حتما توقع داره نگهبان پارک بشم از اینا که نمیذارن بچه ها بشینن توی چمن ! از این فکر خندم گرفت و گفتم : _اینجاست ؟ پیاده بشیم ؟ _آره همینجاست .. بیا پایین کیفم رو انداختم روی شونه ام و پیاده شدم ... چه پارک قشنگ و خلوتی بود . _حسام اینجا نزدیک محل کار خودت نیست ؟ _چرا اتفاقا خیلی نزدیکه ...شاید ۳۰ دقیقه فاصله باشه _قراره من تو پارک کار کنم ؟ _چقدر تو عجولی ! بفرمایید .. اینجا اونجاست که شما می خوای کار کنی به جایی که اشاره کرد نگاه کردم .. کتابخونه ! وای چقدر من خنگم گفته بود که به رشته تحصیلیت می خوره ها بازم من نفهمیدم که کتابداری منظورشه ! _حسام کدوم کتابخونه ای اینجوری نیرو می گیره آخه ؟ اینها همه باید از سازمان استخدام کنند _دیگه منو دست کم نگیر دختر دایی ! ما همه جا آشنا داریم حالا بیا بریم که دیر شد از محیط آروم کتابخونه همیشه خوشم میومد ... از در که رفتیم تو یه سالن نسبتا وسیع بود با چند تا صندلی و یه میز بزرگ ... _تو بشین من الان میام _باشه
🌺 وقتی الگو زینب است ♦️ مقام معظم رهبری: «اگر الگوی زن، زینب و فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز.» ۷۰/۰۸/۲۲ خلق را زینب شناسی نیست نیست فاطمه داند که زینب کیست کیست گرچه خوش زادم حسینی منصبم گر قبول افتد غلام زینبـــــــــــــم (س) و بر تمامی مادران و خواهران و کادر درمان زحمت کش و فداکار مبارک باد. 💞💕 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سخنرانی زنده رهبرانقلاب به مناسبت (س) و روز_پرستار 🔸در سالروز ولادت با سعادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی به صورت زنده و تلویزیونی با مردم سخن خواهند گفت. 🔹این سخنرانی امروز ساعت ۱۱ از شبکه‌ یک و خبر و رادیو ایران پخش خواهد شد. 🌷تعجیل در فرج مهدی زهرا(س) صلوات🌷 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
دعا کلید رحمت کلید ؛ و نماز کلید بهشت است ... سمت چپ شهید احمد محمدزاده 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•