[ حدیث دل ]
#یکشنبه است ، امروز تو کمی زود بیا دلم جا مانده ، جایی در قرار دیروز چای دم کنم یا قهوه؟؟ چه می گوی
برای قلبم ؛
چه طرحی بریزم تا #یکشنبه ها ،
عاشقت نباشد؟
لبانم را چه بیاموزم ؛
که یکشنبهها تو را نبوسد ،
و طاقتم را که دندان بر جگر بگدازد؟
به شعرم چه بگویم ؛
که منتظرم باشد تا بعد؟
و حال آنکه روزی که #تو را
نبینم ، بی نهایت است.
#نزار_قبانی
#جان_جانانم
#حدیث_دل 🍂
بعضی شب ها
یک شب نیستند
هزار سالند
نمی دانم چند ساله ام
منی که از این شب ها کم نداشته ام...
#مسلم_علادی
#شبتونماه
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
ترس ت را زمين بگذار و دستانت را در دستانم! غرور را كنار بگذار و شانه هايت را كنارِ شانه هايم! حيفِ
هوایت را کرده ام
بلند شو
صدایم کن
بیا با هم برویم
به پیشواز یک ضیافت دو نفره
زیر سقف آسمان
روی برگ های زرد پاییز
قدم برداریم
دست در دست هم بگذاریم
چای داغ بنوشیم
و همدیگر را دوست بداریم
بگذار انتهای یکی از همین شب ها
قصه با هم یکی شدنمان
آغاز شود
#امیر_عباس_خالق_وردی
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🍂