ناڪَهان در ڪوچہ دیدم بی‌وفاے‌ خویش را باز ڪَم ڪردم ز شادے‌ دست‌ و‌ پاے‌ خویش را ڪَفتہ بودم بعد از این باید فراموشش ڪنم دیدمش وز یاد بردم ڪَفتہ‌هاے‌ خویش را #مهدےاخوان‌ثالث #حدیث_دل 🍁

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دڪَران ساده‌ِ دل من ڪہ قسم‌هاے‌ تو باور ڪردم #شهریار #حدیث_دل 🍁

بر دکهٔ روزنامه‌فروشی باران به شکل الفبا می‌بارد. دوست دارم چند حرف و شاخه‌گلی در منقارم بگیرم و منتظرت بمانم. بارانِ عصر موزون و مقفّا می بارد می بارد می بارد و تو دیر کرده‌ای، گل‌ها مثل پرندگانِ به‌دام‌افتاده در کف من می‌لرزند. تو نخواهی آمد و شعر داستان پرنده‌ای است که پرواز را دوست دارد و بالی ندارد...! #شمس_لنگرودی #حدیث_دل 🍁

💠 این آیه را تو گرفتاری‌ها بخونید ... 🎙 بیانات حجت‌الاسلام استاد رفیعی #حدیث_نور 🍁

پرسید: اندوهِ دوری را چه تسکین است؟ گفتم: خیال… #محتشم_کاشانی #حدیث_دل 🍁

یارب، غم آن سرو خرامان به که گویم؟ دل نیست به دستم، سخن جان به که گویم؟ آه از دل من دود برآرد همه شب، آه کاین سوختگی غم هجران به که گویم؟ #امیرخسرو_دهلوی #حدیث_دل 🍁

° #من‌معلم‌هستم» هرشب از آينه‌ها می‌پرسم به ڪدامين شيوه وسعت ياد خدا را بڪشانم به ڪلاس ؟! بچه ها را ببرم تا لب درياچه‌ےعشق؟ غرق دریاےتفڪربڪنم؟ باتبسّم يا اخم؟ من‌ معلّم‌ هستم.. نيمڪت‌ها نفس ڪَرم ِقدم‌هاےمرا می‌فهمند؛ باݪ‌هاے قلم و تخته سياه، رمز ِپرواز ِمرا می‌دانند! سيب‌ها دست ِمرا می‌خوانند.. «من معلّم هستم» درد ِفهميدن و فهماندن و مفهوم شدن همڪَی مال من است... #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂

شبنم به شرم و صبح به لبخند و دريا به‌مـــوج و موج به‌ریڪَـ ڪرانه‌ها يڪ لحظه از نڪَاه‌تو ڪافی‌ست تا دلم ســـودا ڪند دمی به همـه جااااودانه‌ها #قيصـرامين‌پور #حدیث_دل 🍁

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتوای من نماز کنید وگر طلب کند انعامی از شما حافظ حوالتش به لب یار دلنواز کنید #حدیث_دل 🍁

✍🏻#ناظم_حکمت به یاد آوردنت را دوست دارم چه زیبا  مرا از هم می‌پاشی #حدیث_دل 🍁

-إِلٰهِى‌ فَسُرَّنِى‌ بِلِقائِكَ‌ يَوْمَ‌ تَقْضِى‌ فِيهِ‌ بَيْنَ‌ عِبادِكَ.. +معبودم.. روزی‌ که‌ در آن‌ بین‌ بندگانت‌ داوری‌ میکنی، مرا به‌ لقائت‌ خوشحال‌ کن🌱 فرازی از مناجات‌شعبانیه #حدیث_نفس 🍁

با آنکه دورِ دوری هر لحظه وصلِ جانی :) #حدیث_دل 🍁

🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂

ساقیا پُر کن به یاد چشم او جامی دگر تا بسوی عالم مستی زنم گامی دگر چشم مستت را بنازم ، تازه از راه آمدم بعد ازین جامی که دادی ، باز هم جامی دگر تا مگر مستانه بر گیرم قلم ، وز راه دور باز بفرستم بسوی دوست پیغامی دگر رو که زین پس از کبوتر عاشقی آموختم گر نشد بام تو ، جویم دانه از بامی دگر... ای " امید " از مستی و از عشق برخوردار شو خوشتر از ایام مستی نیست ایامی دگر خنده ی خورشید را هر صبح دانی چیست رمز ؟ گوید از عمرت گذشت ای بی خبر،شامی دگر...❤️ #اخوان_ثالث #حدیث_دل 🍁

دنیا گذران است به هر بیش و کمی خواهیش به شادی گذران خواه به غمی زین منزلت البته همی باید رفت خواهی به هزار سال و خواهی به دمی #اوحدالدین_کرمانی #حدیث_دل 🍁

#ایران_زیبا #لرستان #حدیث_دل 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

انڪَار ڪہ یڪ ڪوه، سفر ڪرده از این دشت آنقدرڪہ خالی شده، بعدازتــوجهانم ... #فاضل‌نظری #حدیث_دل 🍁

هنڪَامی ڪہ تو را بہ یاد می‌آورم و از تــــو می‌نویسم قلم در دستم شاخہ ڪَلی سرخ می‌شود... #غاده‌السمان #حدیث_دل 🍁

#حمیدهیراد #آهنگ #حدیث_دل 🍁

نعشه‌ے شعرم ولی دارم خمارے میڪشم ڪَوشه دنج اتاقم بیقرارے میڪشم تڪه‌هاے خاطراتم راڪنارم چیده‌ام پشت عڪـس یادڪَـارے، یادڪَارے میڪشم #شهريار #حدیث_دل 🍁

پشتم خمیده ماند ز بار ڪَران عشق چون شاخه ضعیف ز بار ڪَران برف #رهی‌معیرے #حدیث_دل 🍁

چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم #سعدی #حدیث_دل 🍁

هر سری لایق سودای تو نبود لیکن از تو در هیچ سری نیست که سودائی نیست جای آن هست که بنوازی و دستم گیری که به جز سایهٔ لطف تو مرا جائی نیست #خواجوی_کرمانی #حدیث_دل 🍁