از صداے پر مرغان سحر لاله از خواب ڪَران دیده ڪَشود اولین پرتو سیمایی صبح بــوسه بر ڪَنبـــد میـنا زده بود #فریدون‌مشیرے #حدیث_دل 🍁

‏آدمی به مرور آرام می‌گیرد بزرگ می‌شود ‏بالغ می‌شود و پای اشتباهاتش می‌ایستد ‏گذشته‌اش را قبول می‌کند، نادیده‌اش نمی‌گیرد ‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است ‏یک نعمت است و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد! ‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود... #حدیث_دل 🍁

#خوزستان #رامهرمز #ایران بخش ابوالفارس آبشار دوگچه #حدیث_دل 🍁

گر‌ بیایی دَهمَت جان و نَیایی کُشدم غم من که بایِست بمیرم! چه بیایی چه نیایی… #سعدی #حدیث_دل

گاهی ادم می ماند بین بودن یا نبودن.....! #سیمین_دانشور #حدیث_دل 🍁

چه آدم هایی که بسیار مومن بودند ، و اندک اندک دچار روزمرّگی شدند و قلبشان از حضور خدا تهی شد ... کجای کارید؟! #حدیث_دل 🍁

ناگهان در کوچه دیدم بیوفای خویش را باز گم کردم ز شادی دست وپای خویش را گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم دیدمش و ز یاد بردم گفته های خویش را #حدیث_دل 🍁

🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺

مائیم که از بادهٔ بی‌جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم #مولانا #حدیث_دل 🍁

° من ارچہ حافظ شهرم جُویی نمی‌ارزم مڪَر تو از ڪرم خویش یار من باشی #حافظ #حدیث_دل 🍁

آنقدر مدارا کرده ام ... #استوری #حدیث_دل 🍁

🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺