eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی اوقات مثل ابتهاج بهش بگید: در این پریشانی روزگار،مبادا فراموش کنی دوستت دارم. - هوشنگ ابتهاج 🌺🍃
🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺
مولانا چقد قشنگ گفته : اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم؟! اوست گرفته شهرِ دل، من به كجا سفر برم؟!️ 🍃🌸
دو چیز انسان را نابود میکند: - مشغول بودن به گذشته - مشغول شدن به دیگران هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می‌دهد! و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می‌دهد! بهترین انتقام در زندگی این است که به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید. به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد! شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید. 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ر انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت 🍁
💥⚡️ وااای پاتوق خنده😍😂 ❤️‍🔥بیا ببین چه کانالیه ،اینجا همیشه روحت شاده😜😜 💯بزرگترین کانال جوک و سرگرمی😍بزن لینکو👇 https://eitaa.com/joinchat/1854800357Cd12a38781d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ پشت پا بر جسم زد جان تا هوای عشق کرد جامه را بخشد به ساحل، هر که بر دریا زند 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️آی انسان معاصر؛ درد با توست مجاور... 📌اربعین است کنون خط مقدم؛ تا به دنیا برسانی پیامی ز امامی که شهید است... 🍁
🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺
عشقت غبار از دل غمبار می کشد عکس تو را به آینه تار می کشد ناله اگر بلند شود از سر جگر حتماً طبیب را سویِ بیمار می کشد 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چقدر گوش‌نواز و آرامبخش... 📌کربلا واسم ضروریه حسین... 🌸🍃
روباهی به فرزندش گفت : فرزندم از تمام این باغ ها میتوانی انگور بخوری غیر از آن باغی که متعلق به "ملای"ده است! حتی اگر گرسنه هم ماندی به سراغ آن باغ نرو! روباه جوان از پدرش پرسید چرا مگر انگور آن باغ سمی است؟ روباه به فرزندش پاسخ داد نه فرزندم اگر"ملا"بفهمد که ما از انگور باغش خورده ایم، فتوا می دهد و گوشت روباه را حلال می کند و دودمانمان را به باد می دهد! با این جماعت که قدرتشان بر "جهل مردم"استوار است هیچ وقت در نیفت!! 🖌 "عبیدزاکانی" 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کسی حرف مرا می فهمد؟ چه کسی درد مرا می داند؟ در پس پرده ی اشک چشمم چه کسی راز مرا می خواند؟
🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺
🍃🌸 كبوترِ دلم از شوق، می‌گشاید بال كه چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد.. فریدون مشیری 🍁
حافظ از چشمان قشنگ تو غزل ساخت هر که تو را دید به چشمان تو دل باخت نقاش غزل  تا به چشمان تو پرداخت دیوانه  شد  از  طرز  نگاهت  قلم  انداخت 🍁
࿐ مولانا می‌‌گوید: از خدا طلب کن، او دریغ نمی‌کند. و بسیاری در جواب می‌گویند: ما هر چه طلب می‌کنیم خدا اجابت نمی‌کند. و شمس می‌گوید: اندکی به تو می‌دهد، اگر شکرگزار باشی، زیادت کند. 🍃🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ﺭﻭﺑﺮﺗﻮ ﭼﻮﻟﯽ، ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺁﻟﻤﺎﻥ خاطره ای از سفر به ایران نقل میکند و میگوید ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎً ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﺩ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﻮﺩﻡ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺷﯿﻮﻥ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻧﺞ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﻦ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺁﻧﺠﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﺍﺭ ﺯﺍﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻭﺳﻂ ﮔﺮﯾﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻓﺮﺵ ﺑﺨﺮﯼ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺩﺭﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ... ﻣﺠﻠﻪ ﺳﻤﻨﺪﺭ ١١ ﺑﻬﻤﻦ ١٣٧٧ 🍁
🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺
‏✧  ‏✧‏  ✧ سخنی که با تو دارم، به نسیم صبح گفتم دگری نمی شناسم، تو ببر که آشنایی درِ چشم بامدادان، به بهشت برگشودن نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی به از این چه ارمغانی! که تو خویشتن بیایی... 🍃            
🌺بـســم الله الـرحــمن الـرحـــیم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 صبح است و دلم،در تپش لحظه‌ی دیدار باز این دل من،گشته به امید تو بیدار.. 🍁
در زمانیکه برده داری در آمریکا رایج بود زن سیاه پوستی به نام هریت تابمن گروهی مخفی به راه انداخته بود که بردگان را فراری می داد. بعدها از او پرسیدند: سخت ترین مرحله کار شما برای نجات بردگان چه بود؟ او عمیقا به فکر فرو رفت و گفت: قانع کردن یک برده به اینکه تو برده نیستی و باید آزاد باشی هرگز تماشاگر بی عدالتی و حماقت نباش. مرگ فرصت فراوانی برای سکوت به تو خواهد داد... 🍁