قَســم به چشم تو،
ڪه ڪور باد چشمانم
اگر به غیـر #تــــــو
با دیگری نظر دارم...
#حسین_منزوی
#حدیث_دل 🍁
در گلو می شڪند
ناله ام از رِقت #دل
#قصه_ها هست ولی
طاقت ابرازم نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
ز جان نداشت #دلم
طاقت جدایی و از اشک
ڪشید پرده به چشمم
ڪه رفتن #تــو نبینم...
#هوشنگ_ابتهاج
بسترم #صدف
خالی یک تنهاییست
و #تــو چون #مروارید
گردن آویز ڪسان دگری!!!
#هوشنگ_ابتهاج
#حدیث_دل 🍁
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندمزار من و #تو
مشتی کاه میماند برای بادها!
#نیما_یوشیج
#حدیث_دل 🍁
چنان #تـو در دل من جا گرفته ای ای جان
ڪه هیچ کس نتواند گرفت #جای_تـو_را
#هوشنگ_ابتهاج
#حــــدیـث_دل 🍁
باری امید خویش
به دلداری ام فرست
دانی ڪه آرزوی #تــو
تنهاست در #دلم
#هوشنگ_ابتهاج
گر بدانی ڪه چه خون
می خورم از دوری #تــو
تا به #غمخانه من
پا به #حنا می آیی...
#صائب_تبریزی
ای آنڪه ز #هجر
#تــو ندیدیم رهایی
باز آی، ڪه #دلخسته
شد از بار #جدایی
#اوحدی
#حــــدیـث_دل 🍁
دل چــو #خــون_گــردیــد
بی حاصل بود تدبیرها
ڪاش پیش از #خون شدن
#دل از #تــو برمی داشتم
#صائب_تبریزی
#حدیث_دل 🍁
ای #عشق،
چه در شرح #تــو
جز #عشق بگویم ؟!
در"ساده ترین" شکلی و"پیچیده ترینی" ...
#فاضل_نظری
#حدیث_دل 🍁
به افسون کدامین #شعر
در #دام من افتادی گر از
یادم رود عالم#تــو از یادم نخواهی رفت
#استاد_شهریار
#حدیث_دل 🍁
𝓐 ❥.
ای ڪه نزدیکتر از
#جانی و پنهان ز نگه
#هجر_تـو خوشترم
آید ز #وصال دگران....!
#اقبال_لاهوری
آنچه چه در مدت
#هجر_تــو ڪشیدم هیهات
در یکی نامه محال است ڪه تحریر ڪنم
#حضرت_حافظ
فریاد! ڪه از
#هجر_تــو جانم به لب آمد
هیهات! ڪه دور از #تــو همه ساله چنینم
#عراقی
#حدیث_دل 🍁