eitaa logo
[ حدیث دل ]
6هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
188 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
حکمت همچون باران است، در معدن خویش بی پایان است. اما بقدر مصلحت فرود می آید در تابستان و بهار و پاییز و زمستان. 🍁
‍ کسی گفت که چیزی را از یاد برده‌ام. مولانا گفت: در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست. تنها یک چیز را نباید از یاد بُرد. تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را انجام نرسانی، هیچ کاری نکرده‌ای. از آدمی کاری برمی‌آید که آن کار نه از آسمان برمی‌آید و نه از زمین و نه از کوه‌ها، اما تو می‌گویی کارهای زیادی از من برمی‌آید، این حرفِ تو به این می‌ماند که شمشیر گران‌بهای شاهانه‌ای را ساطورِ گوشت کُنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشته‌ام؛ یا اینکه در دیگی ‌زرّین، شلغم بار کنی، یا کارد جواهرنشانی را به دیوار فرو ببَری و کدویِ شکسته‌ای را به آن آویزان کنی. ای نادان این کار از میخی چوبین نیز برمی‌آید، خود را این قدَر ارزان مفروش که بسیار گران‌بهایی! بهانه می‌آوری که من با انجام‌دادنِ کارهای سودمند روزگار می‌گذرانم. دانش می‌آموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستاره‌شناسی و پزشکی می‌خوانم، اما این‌ها همه برای تواست و تو برای آن‌ها نیستی. اگرخوب فکر کنی در می‌یابی که اصل تویی و همهٔ این‌ها فرع است. تو نمی‌دانی که چه شگفتی‌ها و چه جهان‌های بیکرانی در تو موج می‌زند. 🍁
بقّالی زنی را دوست می‌داشت. با کنیزک‌ِ خاتون پیغام‌ها کرد که من چنینم و چنانم و عاشقم و می‌سوزم و آرام ندارم و بر من ستم‌ها می‌رود و دی چنین بودم و دوش بر من چنین گذشت قصّه‌های دراز فرو خواند کنیزک به خدمت خاتون آمد گفت‌: «‌بقال سلام می‌رساند و می‌گوید که بیا تا تو را چنین کنم و چنان کنم‌!» گفت «‌به این سردی‌؟» گفت‌: ‌«او دراز گفت اما مقصود این بود‌!» اصل مقصود است باقی دردسر است. ؛ مولانا 🍁