#ساعت_نشمرده✨
بر گلوی قلمم بغض گره خورده پر است
کاسه ی صبر دل شاعر آزرده پر است
شهر طاعون زده و ملت درگیر نفاق
هر کجا مینگرم آدم دل مرده پر است
زیر چنگال جفا بند حیا پاره شده ...
پشت دیوار وفا عاشق افسرده پر است
تا به کی دشت محبت غم باران بخورد؟
زیر هر دیده ی تر لاله ی پژمرده پر است
کاش آن روز ابد از دل محشر برسد ...
چوب خطهای ستم برتن واین گُرده پر است
نخورم حسرت عمرم که زمان رفته دگر
روی تقویم غمم ساعت نشمرده پر است
#محمد_امیری
#وارث_فروردین
ای رها از هر دین ، ای نخستین آیین
مظهر آرامش ،،، وارث فروردین
ای همیشه یاور ،،، ای امید آخر
زخمی تیر عشق ،،، مرهم صد خنجر
در زمستان سرد گرمی لبخندی
سرپناهی بر دی ، بوسه ی اسفندی
آتش مردادی ،،، بارش آبانی
همدم پاییزو شاعر بارانی
کوهی از صبر اما ،،، بهمنی در فریاد
بغض فریاد تو ،،، بغض خیس خرداد
کوله بارت مهرو در نگاهت آذر
سیب سرخ حوا ،،، خوشه ی شهریور
فصل آغاز تو فصل آغاز عشق
فصل سبز پرواز فصل آواز عشق
فصل ردّ تردید فصل نور امید
فصل رقص مهتاب، در حضور خورشید
مرد آواز و شعر، شعله ی بر هر راه
ناجی شب های سینه سوز بی ماه
روز میلاد تو روز لمس رویا
حس شوق باران در مسیر دریا
آسمان قلبت یک ستاره دارد
آن ستاره عشق است، تا ابد میتابد
اشک چشمان تو بر شقایق بارید
وَ گل سرخ عشق با نگاهت خندید
#محمد_امیری
🍃🌺🍃
مرداد تنت باعث گرمای من است
تو قاتل زیبای زمستان شده ای
انجیل دو چشمت به سخن آمده است
در سینه ی من آیه ی قرآن شده ای
در بزم گل و شمع و پر و پروانه
نجوای دو صد شاعر حیران شده ای
در محفل عشاق غزل خانه ی عشق
بانوی غزل خوان بهاران شده ای
در وسعت سرزمین بی مرز تنم
با پرچم دل بیرق ایران شده ای
گویا که غزل چاره به وصلت نکند
بر دفتر من نقطه ی پایان شده ای ؟
بر بستر خشکیده ی خوابیده به خاک
با بارش خود حضرت باران شده ای
#محمد_امیری🌹🍃
─┅─═ঊঈ🌺🌺🌺ঊঈ═─┅─
[ حدیث دل ]
مرا میهمان آسمان خیالت کن و با چشم هایت احساسم را به ماه گره بزن بتاب و بگذار ثانیه های تاریک شب را
در این #شبهای سرد پاییزی
تمام شعرهایم را به #پایت در آتش میریزم
مبادا یک #لحظه هم بلرزی
#خیالت تخت و راحت
تاصبح برایت #غزل میسوزانم
فقط کمی بیشتر پیش #من بمان
#محمد_امیری
#شبتبخیرجانا 🌙
#تیامی
#حدیث_دل 🍂