وقتی که
اسب سرکش خیالم
در بیشه زار آغوشت
چهارنعل می تازد
غبار غم از
چهرهٔ آینه سان قلبم
زدوده می شود
و
گل واژه های احساس
در قالب کلماتی اهورایی
بر سطورِ زرّین دفتر
شعری می آفرینند
به زیبایی یک رویا..
#مهرمینا_محمدپور
#بی_تو_امشب
نیستی
ودلتنگی هایم هر #شب
قطره های باران می شوند
بر سنگفرش خیابان...
چه بی صدا
در خود میشکنم
وقتی که تمام شهر تو را
فریاد میکشند!
#مهرمینا_محمدپور
شبتون آراام🍃
چقدر دلتنگم!!
که زیرِ بارانِ محبتِ #تووو؛
با عظمتِ چشمانِ وسوسه انگیزت،
عاشقانه قدم بزنم؛
بس است کویری!!
به وسعت #آغوشم،
بس است دریایی
به وسعت قلبِ همیشه #عاشق ..
دلم پاییزی تنگ شده است!
برای باران،
برام لمسِ انگشتانِ تو...
#مهرمینا_محمدپور💙💙
هر روز قاصدکها را
از آغوش باد میگیرم
و
ملتمسانه عطر پیراهنت را
تمنا میکنم ،
چقدر دستهایم خالی ست...
ایکاش گرفتار
جادوی چشمانت نمی شدم...!
#مهرمینا_محمدپور
#
🍃🌻
درد نوشته هایم
تابوت خاطراتت را تشییع می کند
تا گورستان فراموشی ..
همانجایی که
آرزوی دیدنت
هر روز مرا
زنده به گور می کند
در ازدحام ثانیه های دلتنگی..
#مهرمینا_محمدپور
#حدیث_دل 🎈
بی پروا ترین میشوم
آنروز که دستانم فاتح
جغرافیای آغوشت شوند
ولبانم غزلخوان
چشمان آسمانیت...
#مهرمینا_محمدپور
#حدیث_دل 🎈
بی پروا ترین میشوم
آنروز که دستانم فاتح
جغرافیای آغوشت شوند
ولبانم غزلخوان
چشمان آسمانیت...
#مهرمینا_محمدپور
#حدیث_دل ❄️