eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
4.8هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
شده باران بزند، خاطره ای درد شود؟ بی تو هر شب منم و صد شب بارانی و درد... ❄️
شده باران بزند خاطره ای درد شود ؟ بی تو هرشب منم و صد شب بارانی و درد #پروانه_حسینی #حدیث_دل ❄️
[ حدیث دل ]
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.... #سعدی #مخاطب_خاصم ♥
♥️ دلم یک شاملو میخواهد که بنشیند و ستایش کند، نگاه های منتظرم را! یا یک سهراب، که مرا در قایقش جای دهد و رهایم کند از بلاتکلیفی؛ یک نیما که برایم بسراید "تو را من چشم در راهم" حالا شاعر هم نبود، نباشد من که نمرده ام! خودم آنقدر شعر به پایش خواهم ریخت که عاشق ترین شاعر دنیا شود؛ مثل تو که شاعر شدی و صدایت شد لالایی شب هایم، راستش را بخواهی شاملو ، سهراب ونیما بهانه است! دلم فقط تو را می خواهد... 🌸🍃
هر صبح "خیالت" با سحر خیز ترین پرنده ی عاشق، شروع به خواندن می کند تو می خوانی؛ و من قلبم را با نوای تو کوک می کنم... 🌸🍃
[ حدیث دل ]
#story ...
♥️ صبح جمعه را باید زود از خواب دل کند باید عاشق تر از همیشه سلام کرد... بایدخندید به تمام دلتنگــیها و بیحوصلگــی هایش؛ آری میشود... اگـر آنکه باید باشد، باشدمیشود... 🌸🍃
آنچه روشن بکند صبحِ مرا خنده‌ی توست... 🦋
[ حدیث دل ]
••پاییز‌باٺو‌قشنگ‌ٺره..:)🍂♥️ #جان_جانانم #پاییزت‌مبارک‌عشقم #حدیث_دل 🍂
آنقدر پاییز را دوست دارم که، این حس نگرانم می کند هرچه را اینگونه خواستم به چشم بر هم زدنی ازدست دادم! دلم می خواهد همه ی چمدان هایم را پر از پائیز کنم؛ میخواهم لااقل فصل آمدنت را تا ابد داشته باشم! 🍂
[ حدیث دل ]
منم و صبح دم و یک نفس تازه ی عشق #هما_کشتگر #حدیث_دل 🍂
هر صبح خیالت با سحر خیز ترین پرنده ی عاشق، شروع به خواندن می کند تو می خوانی؛ و من قلبم را با نوای تو کوک می کنم... 🍂
شده باران بزند، خاطره ای درد شود؟ بی تو هر شب منم و صد شب بارانی و درد... 🍂
مرا یڪ شب تو مهمان ڪن به رویایی ڪه در آنی بیا دریاب جانی ڪه، ز احوالش نمی دانی 🍁
شبی حیـران و سرگردان، ز کـوی تـو گذر کردم پریشان حال و بی سامان، شبم را باتو سر کردم نشستم دربِ آن خانه، کـه روزی ساکنش بودی شبی دلگیـر و ابـری کـه، به یادِ تـو سحر کردم چه حالی بهتر از این حال ، میانِ کـوچهٔ معشوق چه دردی که نگفتم من، چه چشمانی که تر کردم سرم را تکیه بـر دیـوار ، نگاهِ خسته ام پُر خواب نفهمیدم چه بـر من شد، بـه رؤیایت سفر کردم شنیدم مـن صدایی را، گمان کردم تـو برگشتی ببین بامن چه کردی تو،که خودرا دربه در کردم 🍁