[ حدیث دل ]
مثل درناى بى جفت مثل باران بى دليل... در حال دوست داشتن توام، در حالى كه كنارم نيستی... #فروغ_فرخز
#مخاطب_خاصم
مرا به یک عصر بی دغدغه
مرا به عمق صدایت ،
وقت
گفتن
"دوستت دارم "
میهمان کن !
مرا مخاطب خاص ،
مرا میهمان ویژه ی دلت کن..!
#چیستایثربی
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
جز با ما با کسی رفاقت مکن
و به کسی دل نبند؛
دوست میخواهی فقط ما..
رفیق شفیق میخواهی فقط ما...
همه تو را رها میکنند
ولی ما اهل بیت علیهم السلام
از شما در قبر و حشر غافل نیستیم.
#امام_صادق (ع) به ابن هشام
#حدیث_نفس🦋
امانتهای زندگی من_13.mp3
12.81M
#امانتهای_زندگی_من ۱۳ 🌟
روابط بنده و خدا؛ یک رابطهی شخصی است... !
حریم این روابط باید کاملاً حفظ شوند، و نفرِ سومی از آن خبردار نباشد!
#ریا ؛ نجاستی عظیم و خیانتی در این رابطهی محرمانه و شخصی است !
#استادشجاعی
#حدیث_نفس🦋
صبح لبخند توست!
آفتاب، سهم روشن چشم هایت!
به خانه بیا
از پشت پلک پنجره بر من بتاب!
دوست داشتنت را بر دهان گرفته ام!
چاشنی امروز من باش!
ما عشق را بر لبانمان
با عطر سرخ واژه ها
مزّه مزّه می کنیم ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون_شاد_و_بانشاط
#حدیث_دل 🦋
#مخاطب_خاصم
برای من باش
بهانهی زنده ماندنم که #تو باشی
هیچ چیز نمیتواند
مرا از روی زمین بردارد ...
#حمیدرضا_عبداللهی
#حدیث_دل 🦋
یک روز میآیی که من
دیگر دچارت نیستم..
از صبر ویرانم ولی
چشمانتظارت نیستم...
#افشین_یداللهی
#حدیث_دل 🦋
یکی باید باشه عین مولانا
دوستت داشته باشه اونموقع که میگه:
ناز کُنی، نَظر کُنی،
قَهر کُنی،
ستم کُنی
گر که جَفا،
گر که وَفا،
از تو حذَر نمیکنم😌🙊♥️
#اینجوريپیرشیدبهپایهم:)🌱
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
ای دو چشمت سبب و علتِ پیدایش صُبح ،، دیده بگشا که جھان منتظرِ آغـاز است ... -این صاحبنا ؟ #ألل
#یا_أباصالح_المـهدے_عج
عمرے نگران٬ خیره بہ خورشید #ظهور
ای ڪاش بہ زودے برسد عید ظهور
هر هفتہ #سہشنبہها دلم پر زد و رفٺ
تا مسجد #جمڪران بہ امید ظهور
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج✨
#سهشنبههاے_جمڪرانـے💛
#حدیث_عاشقی 🦋
[ حدیث دل ]
شايد هم
جنسِ دلِ من
مرغوب نيست
كه انقدر زود به زود
برايت تنگ می شود!
#ساناز_یوسفی
#حدیث_دل🦋
[ حدیث دل ]
هوای دونفره؛ هیچوقت نفهمیدم کدام هواست آخر هوایِ تو، سر به هوا همیشه به سرم میزند... فرقی هم نمی کند
دوستت دارم
باید در چشمان نگریست
یا در گوشها گفت؟
جنبش انگشتانت که به روی هم انباشته شده بود
و مروارید چشمانت
دلیل بود؟
در عصر یک پاییز
در اتوبوس بودیم
دورمان دیوار شیشهای سبز
سبزی شیشهها، زرد پاییز را
سبز خرم کرده بود
از سبزی برگها بهار به اتوبوس نشست
بیرون خزان در کار بود
نمیدانستم در بهار درون باید گفت؟
یا در خزان برون؟
من و بهار پیاده شدیم
بهار در خیابان محو شد
پاییز در کنارم راه میآمد
#احمدرضا_احمدی
#برای_آنکه_خودش_میداند ♥️
#حدیث_دل 🦋