eitaa logo
🏴جلسه هفتگی حدیث شریف کساء🏴
42 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
11.8هزار ویدیو
310 فایل
"دوشنبه شبها ؛؛ قرائت قرآن؛ بیان احکام و سخنرانی" آدرس: میدان مفید؛ بلوار شهید کریمی: کوچه یکم؛ پلاک ۱۳۶ ؛ منزل آقای فیروزبخت
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 امام حسین علیه السلام: مبادا از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگانِ خدا بر سرنوشت آنان بيمناک است، ولى خود را از سزاى گناه خويش ايمن مى داند گزیده تحف العقول، صفحه37 🏴 🏴
🛑سفارش مهم آیت الله وحید خراسانی برای دهه اول محرم انشاالله از امروز شروع کنیم🖤 التماس دعا 🏴
💢وداع جانسوز امام حسین و امام سجاد (علیهمالسلام) 💠آقا و ارباب ما لحظات آخر چه پیام مهمی برای شیعیان فرستادند؟ ✍لطفا با حال مناسب و اشک چشم این متن را بخوانید. 🏴در روايتى آمده است: هنگامى كه امام حسين(ع) تنها شد به خيمه هاى برادرانش سر كشيد، آنجا را خالى ديد. آنگاه به خيمه هاى فرزندان عقيل نگاهى انداخت، كسى را در آنجا نيز نديد؛ سپس به خيمه هاى يارانش نگريست كسى را نديد، امام در آن حال ذكر «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ» را فراوان بر زبان جارى مى ساخت. آنگاه به خيمه هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام زين العابدين(عليه السلام) رفت. او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمّه اش زينب(س) از او پرستارى مى كند. چون حضرت على بن الحسين(عليه السلام) نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدّت بيمارى نتوانست، پس به عمّه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است» زينب(عليها السلام) وى را به سينه اش تكيه داد و امام حسين(عليه السلام) از حال فرزندش پرسيد: او حمد الهى را بجا آورد و گفت: «يا أبَتاهُ ما صَنَعْتَ الْيَوْمَ مَعَ هؤُلاءِ الْمُنافِقِينَ»؛ (پدر جان! امروز با اين گروه منافق چه كرده اى؟). امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «يا وَلَدِي قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَاَنْساهُمْ ذِكْرَ اللّهِ، وَ قَدْ شُبَّ الْقِتالُ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ، لَعَنَهُمُ اللّهُ حَتّى فاضَتِ الاَْرْضُ بِالدَّمِ مِنّا وَ مِنْهُمْ»؛ (فرزندم! شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است و جنگ بين ما و آنان چنان شعله ور شد كه زمين از خون ما و آنان رنگين شده است!). حضرت سجّاد(عليه السلام) عرض كرد: «يا أبَتاهُ أَيْنَ عَمِّىَ الْعَبّاسُ»؛ (پدر جان! عمويم عبّاس كجاست؟). در اين هنگام اشك بر چشمان زينب حلقه زد و به برادرش نگريست كه چگونه پاسخ مى دهد ـ چرا كه امام(ع) خبر شهادت عبّاس را به وى نداده بود زيرا كه مى ترسيد بيمارى وى شدّت پيدا كند! ـ امام(عليه السلام) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِنَّ عَمَّكَ قَدْ قُتِلَ، وَ قَطَعُوا يَدَيْهِ عَلى شاطِىءِ الْفُراتِ»؛ (پسر جان! عمويت كشته شد و دستانش كنار فرات از پيكر جدا شد!). على بن الحسين(ع) آن چنان گريست كه بى هوش شد. چون به هوش آمد از ديگر عموهايش پرسيد و امام پاسخ مى داد: «همه شهيد شدند». آنگاه پرسيد: «وَ أَيْنَ أَخي عَلِيٌّ، وَ حَبيبُ بْنُ مَظاهِرَ، وَ مُسْلِمُ بْنُ عَوْسَجَةَ، وَ زُهَيْرُ بْنُ الْقَيْنِ»؛ (برادرم على اكبر، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و زهير بن قين كجايند؟). امام(ع) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ أَمّا هؤُلاءِ الَّذِينَ تَسْأَلُ عَنْهُمْ فَكُلُّهُمْ صَرْعى عَلى وَجْهِ الثَّرى»؛ (فرزندم! همين قدر بدان كه در اين خيمه ها مردى جز من و تو نمانده است، همه آنان به خاك افتاده و شهيد شده اند). پس على بن الحسين(ع) سخت گريست. آنگاه به عمّه اش زينب(س) گفت: «يا عَمَّتاهُ عَلَىَّ بِالسَّيْفِ وَ الْعَصا»؛ (عمّه جان! شمشير و عصايم را حاضر كن). پدرش فرمود: «وَ ما تَصْنَعُ بِهِما»؛ (مى خواهى چه كنى؟). عرض كرد: «أمَّا الْعَصا فَأَتَوَكَّأُ عَلَيْها، وَ أَمَّا السَّيْفُ فَأَذُبُّ بِهِ بَيْنَ يَدَىْ إِبْنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَإِنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْحَياةِ بَعْدَهُ»؛ (بر عصا تكيه كنم و با شمشيرم از فرزند رسول خدا(ص) دفاع نمايم، چرا كه زندگانى پس از او ارزش ندارد). امام حسين(ع) او را باز داشت و به سينه چسباند و فرمود:(فرزندم! تو پاك ترين ذريّه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى. آنان غريب و بى كس اند كه تنهايى و يتيمى و سرزنش دشمنان و سختى هاى دوران آنان را فرا گرفته است. هر گاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلّى بخش. چرا كه كسى از مردانشان جز تو نمانده است تا مونسشان باشد و غم هايشان را به وى باز گويند. بگذار آنان تو را ببويند و تو آنان را ببويى و آنان بر تو گريه كنند و تو بر آنان آنگاه امام(ع) دست فرزندش را گرفت و با صداى رسا فرمود: اى زينب! اى امّ كلثوم! اى سكينه! اى رقيّه! و اى فاطمه! سخنم را بشنويد و بدانيد كه اين فرزندم جانشين من بر شماست و او امامى است كه پيروى از او واجب است سپس به فرزندش فرمود: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»؛ فرزندم! سلامم را به شيعيانم برسان و به آنان بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسید پس بر او اشك بريزيد...🥀 📚منبع: معالى السبطين، ج 2، ص 20 - 21.
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴فردا روز پر کشیدنِ بزرگ امامیست است که سالیان دراز، غم عظیم مصائب عاشورا را لابه لای بغض‌ و اشک؛ و در پناه دعا و مناجات، به اهل آسمان و زمین هدیه کرده است. ▪️شهادت مظلومانه امام زین العابدین حضرت سجاد علیه السلام تسلیت باد.
‌ ▪️یعقوب کربلا! چه قدر گریه می کنی از صبح زود تا به سحر گریه می کنی... ▪️یعقوب را که غصه یک یوسفش شکست! داری برای چند تنت گریه می کنی...💔 اَلسّلامُ عَلی الحُسَین وَ عَلی علی اِبن الحُسَین وَ عَلی اَولاد الحُسَین وَ عَلی اَصحاب الحُسَین ♻️ امروز سه شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ هجری شمسی ۱۲ محرم ۱۴۴۷ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذکر مخصوص روز سه شنبه : «یا‌اَرحَمَ‌الراحِمین» ۱۰۰ مرتبه ◾️فرا رسیدن سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران حضرتش تسلیت باد.🥀 🏴
💠ده پرسش مهم از زندگی و امامت آقا امام سجاد (علیه السلام) به همراه پاسخ‌های کوتاه 🏴🏴🏴 1️⃣ چرا امام سجاد(ع) از قیام‌های زمان خود حمایت نکرد؟ پاسخ: به دلیل شرایط بحرانی و عدم آمادگی جامعه، حمایت از قیام‌ها نتیجه‌ای جز شکست و ضربه به اسلام نداشت. ایشان به جای قیام مسلحانه، راه تبیین و روشنگری را برگزیدند. 2️⃣ مادر امام سجاد (ع) چه کسی بود؟ پاسخ: بانویی از خاندان اصیل ایرانی به نام شهربانو(س) که در زمان تولد امام از دنیا رفت. 3️⃣ آیا مزار بی‌بی شهربانو در نزدیکی تهران اصالت دارد؟ پاسخ: خیر، این مزار مربوط به دوران پیش از اسلام است و ارتباطی با مادر امام سجاد (ع) ندارد. 4️⃣ آیا اگر حضرت علی اکبر(ع) شهید نمی‌شدند امام بعدی بودند؟ پاسخ: خیر، طبق روایات، امامت امام سجاد (ع) از قبل مشخص شده بود. 5️⃣ نظر محمد حنفیه درباره امامت امام سجاد(ع) چه بود؟ پاسخ: پس از مشاهده کرامتی از امام در کنار حجرالاسود، به امامت ایشان اعتراف و از ایشان تبعیت می‌کرد. 6️⃣ موضع امام درباره قیام مختار چه بود؟ پاسخ: طبق شواهد تاریخی، امام با قیام مختار موافق بودند اما به دلیل تقیه آشکارا حمایت نمی‌کردند. 7️⃣ چرا امام در کربلا بیمار بودند؟ پاسخ: بیماری امام طبیعی بود و شاید حکمتی الهی برای حفظ جان ایشان و تداوم امامت بود. 8️⃣ موضع امام در واقعه حَرّه چه بود؟ پاسخ: امام حرکت آنان را تخطئه نکرد اما به دلیل عدم ماهیت شیعی قیام و نفوذ افراد جاه‌طلب، در آن شرکت نکردند. 9️⃣ روش امام در تعامل با شیعیان چگونه بود؟ پاسخ: از طریق دعا، نیایش، تربیت شاگردان و ارتباط نزدیک با مردم به هدایت جامعه می‌پرداختند. 🔟 امام سجاد (ع) توسط کدام خلیفه به شهادت رسیدند؟ پاسخ: با شش زمام‌دار هم‌عصر بودند و زمان هشام بن عبدالملک در سن ۵۷ سالگی با شربتی مسموم به شهادت رسیدند. 🏴 ┄┅═✧❁🌹🏴🌹❁✧═┅┄
🗓1 صفر 1️⃣وقوع جنگ صفین 2️⃣ورود کاروان اسرای اهل بیت (علیهم السلام) به شام 🏴
🩸مصیبت جانسوزِ جاماندن سه‌ساله آل الله از قافله و اذیت‌های زجر ملعون ... راوی گوید: 🥀 چون اسراء را به سمت شام می‌بردیم، در نزدیکی شهر «عسقلان» هوا بسیار گرم شد؛ لشکر پیوسته به اسبان خود آب می‌دادند و بقیه آب را بر روی زمین می‌ریختند و به اسراء نمی‌دادند. 🥀 دختر خردسال حسین علیه‌السلام که فاطمه صغری (رقیه سلام‌الله‌علیها) نام داشت، خود را به سایه بوتهٔ خاری رسانید و در زیر همان سایه خوابش برد. 📋وَ تَرکُوها وَ ارْتَحَلوا عَنها ▪️لشکر از آن وادی کوچ کرده و آن دختر را فراموش کردند. 🥀 در مسیر، ناگهان زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها متوجه شد که آن نازدانه از قافله جا مانده است، 📋فَبَکتْ و نادَت: ▪️لذا صدای گریه‌ آن بانو بلند شد و فریاد برآورد: 📋 یٰا قَوم! بِاللّهِ عَلیکم إصبِروا هُنَیئةً، فَقَد افتَقَدَتْ إبنَةُ أخی و قُرّةُ عَینی ▪️ای قوم! شما را به خدا قسم می‌دهم که کمی صبر کنید؛ دختر برادر و نور چشمم گم شده است. 🥀 همهمه در بین لشکر بالا گرفت؛ در آن اثنا ، ملعونی به نام «زجر بن قیس» صدایش را بلند کرد و گفت: من می‌روم و هر گونه باشد آن دخترک را می‌آورم. 🔖 راوی گوید: 🥀 من همراه زجر به عقب قافله به راه افتادیم؛ از همان دور، نگاهم به آن دخترک افتاد؛ از جای برخاسته بود و دست بر روی سرش گذاشته بود؛ گاهی به اطراف نگاه می‌کرد و گاه می‌نشست؛ گاه می‌دوید و بر روی زمین می‌افتاد و فریاد می‌کشید: یٰا عمّاه! یٰا عَمّتاه! یا أبتاه! یا أُختاه! یا أخاه.... 🥀 گاه دیگر نمی‌توانست راه برود و بر روی ریگ‌های گرم بیابان می‌غلطید و پاهایش را با دست می‌گرفت. دیدم که تکه‌ای از لباسش را پاره کرد و از شدت حرارت ریگ‌ها، به کف پای خود پیچید. 🥀 در همین حال بود که زجر به او رسید و با تازیانه‌اش بر تن آن دختر زد و بر سر او فریاد کشید: برخیز که اسبم هلاک شد تا تو را پیدا کردم! 🥀 بعد دیدم که بر صورت آن دختر سیلی زد و آن دختر ناله « وا أبتاه! وا علیاه!» سر می‌داد. در آخر آن دخترک را بر عقب اسب خود انداخت و حرکت کرد. چون به قافله رسید آن دختر را از همان بالای اسب ، در عقب قافله بر روی زمین انداخت. 📚بحرالمصائب ج۷ ص۲۹۹ 📚سرورالمومنین (نسخه خطی) ص۱۶۳ ✍ مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد به جسم کوچک من مُشت می‌زد هرآن گه پایم از ره خسته می‌شد مرا با نیزه‌ای از پُشت می‌زد توئی ماه من و من چون ستاره غمم گشته پدرجان بی‌شماره اگر روی کبودم را تو دیدی مکن دیگر نظر بر گوش پاره بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دو چشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را... 😭😭😭 🏴
🌹صلوات بر حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به نقل از خود آن بزرگوار ابومحمّد عبدالله بن محمّد نقل می کند که حضرت عسکری علیه السلام در سال ٢٥٥ هجری در سامرا این صلوات را به من تعلیم دادند. پس بر حسن بن علیّ العسکری این گونه صلوات فرست: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِ‏، الصَّادِقِ‏ الْوَفِيَّ، النُّورِ الْمُضِي‏ءِ، خَازِنِ عِلْمِكَ، وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ، وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ، الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ، وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا. فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلَادِ رُسُلِكَ، يَا إِلَهَ الْعَالَمِين!» ‏ 📗(مصباح المتهجد، ج‏١، ص٤٠٥) ✅ شایسته است که به نیابت از مولایمان، حضرت صاحب الزّمان أرواحنا له الفداء این صلوات را بر پدر گرامیشان تقدیم کنیم. 🏴