eitaa logo
حدیث سهر
1.7هزار دنبال‌کننده
197 عکس
51 ویدیو
1 فایل
🔰 کانال رسمی استاد حسن رمضانی در پیام‌رسان ایتا 🔰 نکات ناب و خاطرات شنیدنی از عارفان، حکیمان و اندیشمندان در بیان استاد حسن رمضانی 🇵🇸 ارتباط، پیشنهاد و انتقاد: @Mostafaramazani ❗️نشر مطالب کانال، همراه با ذکر منبع اشکالی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 حکمت با طعم عرفان عملی 🔹استاد حسن رمضانی: جلسات عمومی عرفان عملی علامه حسن زاده آملی (ره) همراه تدریس فلسفه و عرفان نظری بود. در درسهای حکمت و عرفان، مطالب اخلاقی و عرفان عملی و دستور العمل های عمومی بیان می داشتند. مثلا می فرمودند تا جایی که ممکن است دایم الوضو و با طهارت بوده باشید. دوم اینکه در روز مراقبه را جدی بگیرید. هر چیزی را نگویید، هر چیزی را نخورید، هر جایی نروید، با هر کسی ننشینید. در جایی که حاضر می شوید بدانید که در محضر ملکوتید. می فرمودند علامه طباطبایی می فرمود: تخم سعادت مراقبه است. سوم اینکه می فرمودند شب قبل از خواب مسبحات ست را تا جایی که ممکن است بخوانید که این از سنتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود. خیلی به این سه مورد، سفارش می کردند و تاکید داشتند. بعد می فرمودند با قرآن آشنا باشید. ترجمه کلمات قرآن را خوب بفهمید. زشت است برای شما که آیات قرآن را بخوانید و برای فهم معانی آن به کتاب لغت و ترجمه مراجعه کنید. ترجمه ظاهری قرآن را خوب بلد باشید. به حشر و نشر با قرآن هم خیلی تأکید داشتند. دستور العمل های عمومی ایشان اینطور بود. همراه با تدریس عرفان نظری اینها را پر رنگ بیان می کردند. (حدیث سهر، ص۲۸۳) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 زیارت انسان کامل 🔹استاد حسن رمضانی: حضرت اسـتاد حسن زاده آملی از همان سـنین کودکـی مـورد توجـه ویـژه حضـرت امام رضـا (علیه السلام) بـوده و عنایـات ویژه ای از ایشـان دریافـت کرده انـد. دربـاره زیـارت و تشـرف ظاهری، ایشـان خود را هم سـنخ انسـان کامـل نمی دیدند؛ ایـن مسـئله را بـه معنـای واقعـی کلمـه درک کرده بودند کـه مـا کجا و انسـان کامـل کجـا! لـذا نمی توانستند در ظاهـر امـر، بـه حـرم مطهـر امـام رضا مشـرف شـوند. البتـه ایـن قضیـه شـخصی و مربوط به شـخص خودشـان اسـت، نه اینکـه بخواهنـد بـه دیگـران چنیـن توصیـه ای بفرماینـد. بعضـی حالات، شـخصی و مـوردی اسـت. مثـل اینکـه عارفـی هیـچگاه بـر دیـوار و ماننـد آن تکیـه نمی کـرد، برخـی از عارفـان، لبـاس نـو نمی پوشـیدند، برخی از نوجوانـی تا آخر عمر، شـب ها نخوابیدنـد؛ ایـن حـالات را بایـد از طـرف آن عـارف بـه عنـوان یک قضیه شـخصی و حـال ویـژه آن شـخص درک کـرد نـه اینکه سـریع اشـکال کـرد. علامه حسـن زاده آملـی خـود را لایـق محضـر انسـان کامـل نمی دیدند کـه وارد صحـن و حرم شـوند و لـذا از دور، عـرض سـلام و ارادت می کردند و حـظ و بهـرۀ خـود را می بردند. (حدیث سهر، ص۳۱۰) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 گوشمالی حاج ملاهادی سبزواری 🔹استاد حسن رمضانی: اسـتاد حسـن زاده می فرمودنـد: موقعـی کـه مـا شـرح منظومـه را تدریـس می کردیـم، گه گاهـی سربه سـر مرحـوم حاج ملاهادی سـبزواری می گذاشـتیم و از نظـر شـعر و نظـم بـه ایشـان اشـکال می کردیـم کـه اینطـوری اگـر باشـد بهتـر اسـت و این گونه خوب نیسـت. مثلا وزن شـعر درسـت نیسـت، سـکت دارد و ابیات و اشـعار ایشـان را اصـلاح میکردیـم. دلمـان هـم خـوش بـود کـه داریـم بـا جناب حاجـی کشـتی می گیریـم. تـا اینکـه شـبی ایشـان بـه خـواب مـا آمـد و معلـوم بـود از دسـت مـا ناراحـت اسـت. ایشـان گـوش مـن را کشـید و کشـید، اسـتاد حسـن زاده دستشـان را بردنـد سـمت گوششـان و فرمودند: آقا کشـید، کشـید. آنقدر شـدید و بد کشـید که گوشـم بـه درد آمـد و مـن از شـدت درد از خـواب بیـدار شـدم. وقتـی بیدار شـدم هنـوز هم گوشـم درد می کـرد! (معلـوم بـود کـه خیلی رابطـه نزدیک بـوده و خـواب واقعی بوده اسـت) بعـد از ایـن واقعـه با خـود گفتم با ایشـان نمی شـود شـوخی کرد؛ لـذا از نقد و ایـراد ابیات ایشـان دسـت برداشـتم! (حدیث سهر، ص۳۲۰) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 عکس جبهه! 🔹استاد حسن رمضانی: عکسی از آقایی در جبهه هست که شبیه علامه حسن زاده است و مربوط به ایشان نیست. روزی بعد از درس اسفاری که خدمت عزیزان داشتیم، بعضی دوستان این عکس را آوردند و گفتند: عجب! حضرت استاد حسن زاده جبهه هم رفته اند. عکس را نشان دادند. من نگاه کردم و گفتم: نخیر این عکس حضرت استاد نیست. گفتند: چرا هست، چون زیرش نوشته علامه حسن زاده آملی در جبهه شلمچه. گفتم اشتباه نوشتند. من خبر دارم حضرت استاد حسن زاده جبهه نرفته اند. اصرار کردند که شما خودتان بروید از حاج آقا بپرسید، ببینید واقعیت دارد یا نه. گفتم من می دانم که واقعیّت ندارد، ولی برای اطمینان خاطر شما این کار را می کنم؛ لذا آن عکس را گرفتم و همان روز بعد از درس، خدمت حضرت استاد رسیدیم و پیش از شروع درس، رو کردم به حضرت استاد و گفتم می خواهم امروز قبل از درس شما را ناراحت کنم. ایشان با مطایبه فرمودند: مگر من چه گناهی کرده ام که می خواهید مرا ناراحت کنید؟گفتم: گناهی کرده اید یا نکرده اید من می خواهم شما را ناراحت کنم و سپس عکس را نشانشان دادم. ایشان تا چشمشان به عکس افتاد گفتند: آقا! إه ! إه ! این چیه ؟! این کیه؟! گفتم من هم همین را می گویم که این چیه که زیرش نوشته است. آقایان اشتباه کرده اند، و یک تشابه صوری که بین شما و صاحب این عکس است، ایجاب کرده که گمان کنند صاحب این عکس شمایید. گفتند ببینید این آدرسش کجاست و چه کسی این کار را کرده است، و فورا این را تکذیب کنید! (حدیث سهر، ص ۳۲۷) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 خانم فداکار بنده 🔹استاد حسن رمضانی: اسـتاد حسـن زاده آملـی مـی فرمـود: یکـی از خاطراتی که مـن را آزار مـی دهد و هـر وقـت یـادم می افتـد متأثـر میشـوم ایـن اسـت کـه اوایلی کـه قم آمـده بـودم، نه خانـه ای داشـتم نـه سـرپناهی، مجبور شـدم خانـم و بچه هـا را آمل بگـذارم و خودم در قـم حجـره ای بگیـرم و در حجـره به سـر ببـرم. لـذا در مدرسـه حجتیـه حجـره را گرفتـم و ماهـی یکبـار می رفتـم آمـل، لذا ایـن بچه ها خیلی دچـار فراق پـدر بودند و زحمـت آن هـا را مـادر بـه عهـده گرفته بـود. یک بار کـه رفته بـودم آمل تا بـه بچه ها و خانـم سـر بزنـم، پـس از گذشـت مدتی آماده شـده بـودم که بـه قم برگردم، سـاک را دسـتم گرفتـه بـودم و داشـتم از حیـاط خـارج می شـدم، فرزنـدم علی کـه آن زمان کوچـک بـود و می دانسـت مـن اگـر برگـردم قم، بـاز تا یـک ماه مـن را نمیبینـد، مرا صـدا زد و گفـت: بابـا! بابـا! من هـم برگشـته و گفتم جان بابـا! آنگاه علی بـه من نگاه کـرد و سـرش را بـرد عقـب و محکـم زد بـه نرده آهنـی ایوان منزل و سـرش شکسـت و خـون جـاری شـد. مشـخص شـد بچـه ایـن کار را کـرده تـا مـن بـه قـم برنگـردم. مشـکلات ایـن بچه هـا و زحمات آنهـا را در نبـود پدر، چه کسـی بر عهـده گرفت؟ خانـم فـداکار بنـده که هـم پدر بـود بـرای آن ها و هـم مادر. حضـرت اسـتاد اینگونـه از زحمـات و تحمل خانمشـان قدرشناسـی و قدردانی می کردنـد. (حدیث سهر، ص ۳۱۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 والله می ارزد! 🔹استاد حسن رمضانی: استاد حسن زاده (ره) می فرمودند: اگر يک انباری را فرض کنيد به گنجايش زمين و این انبار پر باشد از دانه ارزن، بعد پرنده‌ای روزی يک دانه از این انبار ببرد و همين‌طور روزی يک دانه ببرد و آنقدر ببرد و ببرد که اين انبار خالی شود. باز دو مرتبه اين انبار پر شود و باز به همین صورت خالی شود. تا چهل بار اگر بگويند این قدر زمان لازم است که شما باید رياضت بکشيد تا ما به شما يک نگاهی کنيم. ايشان می فرمود والله می‌ارزد. خيلی عجيب است. بعد اين بيت را هم چاشنی مي‌فرمود که مال شيخ بهایی رحمه‌الله‌عليه است: رنج راحت دان چو مطلب شد بزرگ گــرد گلّه توتیــای چشــم گــرگ گرگ که گرسنه است و گوشت می خواهد، خاک گله را می کند توتيای چشم. تو که خدا را می خواهی چه بايد بکنی! (حدیث سهر، ص۲۹۴) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 ما ملّای مهذب می خواهیم، نه درویش و قلندر! 🔹استاد حسن رمضانی: [پس از تعطیلی درس اخلاق استاد حسن زاده (ره)] و بعد از چشیدن طعم و مزه آن درس، درس‌های دیگر به من نمی‌چسبید لذا در پی آن بودم که ایشان را در جایی ببینم و از ایشان تقاضا کنم نظیر آن درس را به نحوی جایگزین کنند. تا اینکه یک روز در خیابان ارم ایشان را به طور اتفاقی از دور زیارت کردم و با شور و شوق زاید الوصفی به سراغشان رفتم. پس از سلام و احوال‌پرسی گفتم: حاج آقا اجازه می‌فرمایید چند لحظه‌ای وقت شما را گرفته و عرایضی را تقدیم کنم؟ ایشان با بزرگواری فرمودند: بفرمایید. من هم با اجازه ایشان شرح حال و نحوه آشنایی خود با ايشان را به همراه آن خواب، تعریف کردم و از ایشان خواهش کردم اگر امکان دارد درس را ادامه داده و یا درس دیگری را جایگزین آن درس کنند تا از محضرشان به نحوی بهره بگیریم. ایشان از من پرسیدند: شما در علوم و معارف عقلی چه خوانده‌اید؟ گفتم: بدایة الحکمة، نهایة الحکمة و مقداری از منظومه را خوانده‌ام. ایشان فرمودند: آقاجان! شما که چیزی نخوانده‌اید. شما باید درس بخوانید. گفتم: چشم درس را می‌خوانم ولی الآن من بیشتر در پی نکته‌های اخلاقی و درس‌های روحانی و معنوی هستم تا درس‌های رسمی و معمولی. فرمودند: نمی‌شود آقاجان! ما می‌خواهیم ملّای مهذب تربیت کنیم، نه درویش و قلندر. لذا شما هم باید درس بخوانید تا بنیه علمی پیدا کنید و هم در کنار درس و تحصیل علم، تهذیب و تزکیه را دنبال کنید. (حدیث سهر، ص ۲۷۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 علم و عمل جوهر و انسان ساز هستند 🔹استاد حسن رمضانی: استاد حسن زاده آملی (ره) می فرمودند: علم و عمل جوهر و انسان‌ساز هستند. گمان نرود که علم از مقوله کيف است و عمل هم يک امر عرضی و باد هوا است، خير علم و عمل جوهر هستند و انسان‌ساز. وزان علم و عمل در مقايسه با انسان وزان مصالح ساختمانی است در مقايسه با ساختمان. همانطور که اين ساختمان با آجر، آهن، سنگ، سيمان و بقيه مصالح ساختمانی تشکل يافته است، اگر آنها نبودند اين بنا صورت نمی گرفت و تشکل نمی يافت، شخصيت انسانی هم با علم و عمل تشکل پيدا می کند. شخصِ انسان يک حيثيت بدنی است و جنبه ظاهری و ملکی دارد؛ و با اموری چون خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و مراعات بهداشت و درمان تقوّم می‌یابد. اما شخصيت انسان يک امر معنوی و ملکوتی است که با علم و عمل تشکل یافته و صورت می گيرد. و همانطور که اگر مصالح ساختمانی مرغوب، درجه يک، درست و استاندار باشد ساختمان خوب و قابل اعتماد خواهد بود، علم و عمل هم اگر صحيح و مطابق با واقع باشد و عمل نیز صالح باشد، شخصيت انسان درست پا می گيرد و واقعاً انسان انسان می شود. (حدیث سهر، ص ۲۸۵) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔰موسسه علمی تربیتی آوای توحید 🔅فراخوان مقاله هفت شهر عشق 👤به مناسبت سالگرد ارتحال علامه ذوفنون حسن‌زاده آملی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه، فراخوان مقاله با محوریت ابداعات و نوآوری‌های علمی مرحوم علامه برگزار می شود. ⌛️مهلت ارسال آثار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ⏱زمان نتایج داوری : ۱۰ مهر ۱۴۰۳ علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر و ارسال مقالات می‌توانند به سامانه ارسال مقاله آوای توحید مراجعه کنند . https://lms.avayetowheed.com/cont/2196 ▫️به مقالات برتر همایش علاوه بر چاپ و انتشار ، جوایز ارزنده تقدیم می شود. 🔘کانال رسمی https://eitaa.com/joinchat/3576430603Cf4a92fc96a
🔶 قربان مسیح و عیسی اش 🔹استاد حسن رمضانی: در خدمت حضرت استاد علامه حسن زاده آملی (رحمة الله علیه) صحبت از حضرت مریم (سلام الله علیها) شد. حالشان منقلب شد! فرمود: قربانش، قربان مسیحش، قربان عیسی اش، قربان دامن پاکش! آنقدر گفت و گفت تا آنکه خود آتش گرفت و شعله ور شد! حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) @hadisesahar
🔶 علامه حسـن زاده آملـی خانم من هسـتند نـه مـن! 🔹استاد حسن رمضانی: آیت الله حسن زاده (ره) برای همسرشان خیلی احترام قائـل می شـدند و بارهـا می فرمودنـد کـه آیت الله علامه حسن زاده آملـی خانم من هسـتند نـه مـن! اگـر تحمل ایشـان نبـود و اداره بچـه ها را بـه عهده نمی گرفـت، مگر مـا می توانسـتیم بـا خیال راحت بـه درس و بحث و تدریس و تألیف برسـیم! ایشـان بودنـد کـه فـداکاری کردند و شـرایط را فراهم نمودند تا ما توانسـتیم به کارها برسـیم. (حدیث سهر، ص ۳۱۵) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 من فقیر نیستم! 🔹استاد حسن رمضانی: علامه حسن زاده آملی(ره)نیز همانند دیگر طلاب شهریه می گرفت و از نظر مالی و مادی زمانی که ما در خدمتشان بودیم، دستشان بسیار بسته بود.من دلم سوخت و روزی بدون آنکه به ایشان چیزی بگوئیم،نزد مقسم حضرت امام (ره) رفتم و به ایشان گفتم:«آقای حسن زاده با آن کوه علم و دو درس سنگین که یکی صبح و یکی بعد از ظهر دارد،چرا به ایشان همانند یک طلبه معمولی شهریه می دهید؟». ایشان در پاسخ گفتند:«ما بارها به ایشان نامه داده ایم که تشریف بیاورند و ما از این بابت در خدمت ایشان هستیم، منتهی ایشان خودشان تشریف نمی آورند!». گفتم:«ایشان بزرگوار و قانع اند و تشریف نمی آورند، شما خدمت ایشان برسید و درِ منزلشان بروید. ما خود باید شخصیت ها و مفاخرمان را ارج گذاشته و غنیمت بشماریم».نهایتاً ایشان قبول کردند و وعده دادند که خدمت استاد رسیده و شهریه ای مازاد بر شهریه معمولی طلاب برای ایشان در نظر بگیرند. بعد از این داستان، خدمت علامه رسیدم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم و گفتم که بدون اطلاع شما چنین کاری کرده ام.ایشان با شنیدن این سخن شدیداً با من دعوا کردند و فرمودند:«آقا من فقیر نیستم! من تهی دست نیستم! ثروت دارم،ثروت من چشم من است،ثروت من دست من است که می توانم بخوانم،می توانم بنویسم،این ثروت من است!». یعنی با وجود دشواری های مالی،اما مناعت طبع ایشان مانع می شد که برای مقداری ثروت و پول خود را به زحمت اندازد! البته هرچند که ما بدون اجازه ایشان آن کار را کردیم،اما الحمد لله خوب شد!وضعیت کمی بهتر شد! حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) @hadisesahar