🐪شتر وفادار امام زینالعابدین
🌿...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: «كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع نَاقَةٌ حَجَّ عَلَيْهَا اثْنَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ حَجَّةً مَا قَرَعَهَا قَرْعَةً قَطُّ.» قَالَ: «فَجَاءَتْ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ مَا شَعَرْنَا بِهَا إِلَّا وَ قَدْ جَاءَنِي بَعْضُ خَدَمِنَا أَوْ بَعْضُ الْمَوَالِي فَقَالَ إِنَّ النَّاقَةَ قَدْ خَرَجَتْ فَأَتَتْ قَبْرَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فَانْبَرَكَتْ عَلَيْهِ فَدَلَكَتْ بِجِرَانِهَا الْقَبْرَ وَ هِيَ تَرْغُو فَقُلْتُ: «أَدْرِكُوهَا أَدْرِكُوهَا وَ جِيئُونِي بِهَا قَبْلَ أَنْ يَعْلَمُوا بِهَا أَوْ يَرَوْهَا.»» قَالَ: «وَ مَا كَانَتْ رَأَتِ الْقَبْرَ قَطُّ.»
📚الكافي، ج۱، ص۴۶۷
🌿از زرارة بن أعیَن نقل شده است:
🔶از امام باقر (علیهالسلام) شنیدم که میفرمودند:
🔸«[پدرم] علیبنالحسین (علیهماالسلام) مادهشتری داشت که سوار بر آن، بیست و دو حج رفته بود و هرگز تازیانهای به او نزده بود.»
🔶امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
🔸«آن شتر بعد از مرگ ایشان، بدون اینکه متوجهش شویم، آمد. یکی از خدمتکاران یا غلامان نزد من آمد و گفت: آن مادهشتر [از چراگاهش] خارج شده، کنار قبر امام سجاد رفته، بر آن نشسته، گردنش را به قبر میمالد و ناله میکند.
🔸من گفتم: «او را دریابید! او را دریابید و پیش از آنکه [مخالفین] آگاه شوند و او را ببینند، او را نزد من آورید.»»
🔶آنگاه امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
🔸«و این در حالی بود که آن شتر [قبلاً مکانِ] قبر را هرگز ندیده بود.»
#امام_سجاد_علیه_السلام #امام_باقر_علیه_السلام #مهربانی #وفاداری #حج #حیوان #شتر #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
👌ولایتمداری، بصیرت و قناعت فوقالعاده جناب ابوذر
🌿…عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَقُولُ: «أَرْسَلَ عُثْمَانُ إِلَى أَبِي ذَرٍّ مَوْلَيَيْنِ لَهُ وَ مَعَهُمَا مِائَتَا دِينَارٍ، فَقَالَ لَهُمَا: اِنْطَلِقَا بِهَا إِلَى أَبِي ذَرٍّ فَقُولا لَهُ: عُثْمَانُ يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ: هَذِهِ مِائَتَا دِينَارٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى مَا نَابَكَ، فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ: هَلْ أَعْطَى أَحَداً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ مِثْلَ مَا أَعْطَانِي؟ قَالاَ: لاَ. قَالَ: فَإِنَّمَا أَنَا رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ قَالاَ لَهُ: إِنَّهُ يَقُولُ: هَذَا مِنْ صُلْبِ مَالِي وَ بِاللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ مَا خَالَطَهَا حَرَامٌ وَ لاَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَيْكَ إِلاَّ مِنْ حَلاَلٍ. فَقَالَ: لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ قَدْ أَصْبَحْتُ يَوْمِي هَذَا وَ أَنَا مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ. فَقَالاَ لَهُ: عَافَاكَ اَللَّهُ وَ أَصْلَحَكَ! مَا نَرَى فِي بَيْتِكَ قَلِيلاً وَ لاَ كَثِيراً مِمَّا يُسْتَمْتَعُ بِهِ فَقَالَ: بَلَى تَحْتَ هَذِهِ اَلْإِكَافِ اَلَّتِي تَرَوْنَ رَغِيفَا شَعِيرٍ قَدْ أُتِيَ عَلَيْهِمَا أَيَّامٌ فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ اَلدَّنَانِيرِ، لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَعْلَمَ اَللَّهُ أَنِّي لاَ أَقْدِرُ عَلَى قَلِيلٍ وَ لاَ كَثِيرٍ، وَ قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) وَ عِتْرَتِهِ اَلْهَادِينَ اَلْمَهْدِيِّينَ اَلرَّاضِينَ اَلْمَرْضِيِّينَ اَلَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ، وَ كَذَلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: «فَإِنَّهُ لَقَبِيحٌ بِالشَّيْخِ أَنْ يَكُونَ كَذَّاباً»، فَرَدَّاهَا عَلَيْهِ وَ أَعْلَمَاهُ أَنَّهُ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ لاَ فِيمَا عِنْدَهُ، حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ رَبِّي فَيَكُونَ هُوَ اَلْحَاكِمُ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ.»
📚اختیارمعرفةالرجال(رجالالکشی)، ج۱، ص۲۷
🌿از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است:
🔹«عثمان دو نفر از غلامان خود را بههمراه دویست دینار (سکه طلا) نزد ابوذر فرستاد و به آندو گفت: اینها را نزد ابوذر ببرید و به او بگویید: عثمان به تو سلام میرساند و میگوید: "این، دویست دینار است. از آن برای مخارجی که برایت پیش میآید کمک بگیر."
🔸[وقتی آن را به ابوذر دادند،] ابوذر گفت: آیا همین مقدار پولی که به من داده را به احدی از مسلمانان هم داده است؟
🔹گفتند: خیر.
🔸ابوذر گفت: من هم یکی از مسلمانان هستم.
🔹آندو به ابوذر گفتند: عثمان میگوید: این پول، از اصل مالِ [شخصیِ] خودم است و به خدایی که هیچ خدایی جز او نیست، مال حرامی با آن مخلوط نشده و هرچه برایت فرستادهام از حلال است.
🔸ابوذر گفت: من به آن نیازی ندارم. امروز را در حالی صبح کردم که از بینیازترین مردم بودم.
🔹آندو به او گفتند: خدا به تو صحت و سلامتی دهد! ما در خانهی تو چیزی - نه کم و نه زیاد - نمیبینیم که از آن بهرهای ببری!
🔸ابوذر گفت: زیر این پالان، دو چانه خمیر نان جو است که چند روز است آنجاست. حال مرا با این دینارها چه کار؟! نه به خدا قسم، نمیگیرم؛ تا خداوند بداند که من بر کم و زیاد توانایی ندارم.
🔸[اینکه گفتم امروز را صبح کردم درحالیکه بینیازترین مردم بودم؛] امروز را صبح کردم، درحالیکه [از دیگران] بینیاز بودم؛ با ولایت علیبنابیطالب (علیهالسلام) و ولایت خاندان او که هدایتگرِ (مخلوقات) و هدایتشده (توسط خدا) و راضی (از خدا) و مورد رضایت (نزد خدا) هستند؛ همانها که بهسوی حق هدایت میکنند و بهحق عدالت میورزند.
🔸همچنین از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم که میفرمودند: «بهراستی برای یک پیرمرد خیلی زشت است که دروغگو باشد.» [اشاره به دروغ عثمان]
🔸پس این پول را به عثمان برگردانید و به او بفهمانید که من نیازی به این پول و تمام ثروتی که نزد اوست ندارم، تا زمانی که پروردگارم را ملاقات کنم و اوست که میان من و او قضاوت خواهد کرد.»
#رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله #امام_صادق_علیه_السلام #اهل_بیت_علیهم_السلام #ولایت_اهل_بیت #ولایت #شیعه #ویژگی_شیعه #ابوذر #قناعت #امام #وفاداری #ایمان #دروغ #عثمان #بنی_امیه #حدیث
💠 جرعهای از احادیث کمترشنیدهشده اهلبیت ﴿علیهمالسلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona
💠 @hadithona