🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸زیتون؛ درخت شهرداری ها !🔸
🌳 بعضی ها عقیده دارند که در شهرها و بوستان ها باید #درخت_غیر_مثمر کاشت. شهرداری ها هم درخت های غیر مثمر مانند کاج و سرو و از این قبیل درختان می کارند. این #اشتباه_است. شما بروید کشورهای اروپایی را ببینید. مثلاً در ایتالیا، درختان زیتون با تنه های بسیار قطور و کُلُفت وسط خیابان ها کاشته اند. گاهی هم در آن جاها سرماهای بسیار سخت و چند درجه زیر صفر دارد که درخت های زیتون را خشک می کند، اما دوباره از پایین جوانه می زند و بالا می آید. اصلاً درخت زیتون #درخت_شهرداری هاست؛ علتش این است که مثلاً اگر درخت نارنج بکارند، تا نارنجش می رسد مردم می کَنَند و چیزی را که مالکش نیستند به خانۀ خودشان می برند. اما زیتون میوه ای نیست که از درخت بکَنَند و بخورند. هرکه میوۀ درخت زیتون را بکند، خودش پشیمان می شود! تلخ است و قابل خوردن نیست. عمل آوردن آن هم اینطور نیست که آدم بگوید اگر درون دیگ بپزد خوب می شود. اگر بخواهند روغنش را هم بکشند نیاز به یک کارخانه روغن کشی دارد.
به این دلایل است که میوۀ درخت زیتون را هیچ کس سراغش نمی رود. لذا برای شهرداری ها بسیار مفید است؛ چون هم #نگهداری اش آسان است، هم #بهره_های فراوانی دارد، مانند استفاده از #سایه، #درآمد_زایی و منافع بسیار دیگر. پس زیتون در واقع درخت شهرداری هاست.
🌳 زیتون درختی است که #عمرش بسیار زیاد است. درخت زیتون تا #هزار_سال عمر می کند! اصلاً درباره درخت زیتون این جمله درست است که زیتون مرگ ندارد، مگر این که او را بکشند. درختان زیتونی در عالم هستند که چند هزار ساله اند!
از جهت بازدارندگی باران، درخت زیتون، بهترین درخت برای #آبخیزداری است. درخت زیتون، برگ ریزان ندارد. در فصل زمستان، درختانی مثل انجیر و انگور که برگ ریزان دارند، وقتی باران به شاخه های آنها می خورد، سرعت و شدت باران را متوقف نمی کنند و این موجب صدمه به خاک می شود. اما درخت زیتون اجازه نمی دهد باران به زمین بخورد؛ یعنی زیتون می تواند اولویت اول برای آبخیزداری باشد؛ بلکه از انجیر هم برای این کار مناسب تر است و خاک سطحی را نیز حفظ می کند.
🌳 هر چه سن درخت بیشتر می شود، شاخه ها بالاتر و ریشه ها در اعماق زمین پایین تر می روند و این دو در جهت مخالف هم حرکت می کنند. مثلاً ما در طرح «فلاحت در فراغت»، در دشتکوه و هرجا که مُیَسّر بوده است، درخت زیتون کاشته ایم. هرجا که سیل آمده است، در آنجا درخت زیتون قطرش و بلندی اش دو برابر شده است؛ یعنی سیل برای درخت نعمت است و این درختان به نحوی #مانع_سیلاب شده اند.
به عکس، در جاهایی که سیل گیر نبوده است، درختان زیتون کوتاه قد مانده اند.
🌳 سیل را وقتی کنترل کنید #نعمت می شود. در جاهایی که باران می بارد، اگر درخت وجود داشته باشد و باران را مهار کند آب وحشی را اهلی می کند و باران به نعمت تبدیل می شود. لذا باید از این نعمت خدادادی استفادۀ بهینه کرد و در امر #آبخیزداری با استفاده از کاشت درخت زیتون حداکثر استفاده را از آب و باران و سیل نمود.
🌳 زیتون #شجرۀ_مبارکه است: قرآن می فرماید: «شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة یکاد زیتها یضییء»؛ گشایش کار ما در کاشت درختان زیتون است.
@haerishirazi
🔸این عَلَمی که بلند شده، نباید بیفتد🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری از ملاقات #آیت_الله_حائری_شیرازی با #آیت_الله_سیستانی
🕌 پس از استقرارمان در هتل نجف، پدر غسل زیارت کرد و دشداشۀ سفیدِ بلندی پوشید و به جای عمامه یک دستار سفید به سر کشید. عصا به دست، با آن محاسن سفید، هیبت دلربایی پیدا کرده بودند. به مزاح گفتم: بسان حضرت موسی شدید! لبخند زدند و گفتند: با این هیبت قابل شناسایی ام؟
سری به انکار و لبخند تکان دادم و به سمت حرم راه افتادیم.
🕌 به محض ورود در حرم، پاها را برهنه کردند. سرشان کاملاً پایین بود. چیزی را با صدای بی جوهری تند تند زمزمه میکردند و اشکشان متصل جاری بود. حال عجیبی پیدا کرده بودند. این حال و این حجم از تواضع را نه در حرم رضوی و نه حتی در کربلای معلی ندیده بودم. گویی هیبت امیر مؤمنان را به تمامه درک میکردند. گوشۀ حیاط حرم در آفتاب سوزان نشستند و شروع به خواندن زیارت کردند. به نظرم زیارت جامعه کبیره بود. نمیدانم، هرچه بود، طولانی بود. زیارت که تمام شد، باز با تواضعی زائدالوصف به سمت حرم راه افتادیم. هر دیوار یا دری را که میدیدند گونه ها را متواضعانه به آن می مالیدند. صورت یکسره تَر بود و اشک، دائم سرازیر. سرشان پایین بود و یک لحظه هم سر را بلند نکردند. بوسه ای کوتاه به گوشه ضریح و زیارتی مختصر. بدون آنکه روی برگردانند، سر به زیر و آرام آرام عقب رفتند. حالشان طبیعی نبود. گویا اتفاقی رخ داده بود که من از درک آن عاجز بودم. نماز ظهر را هم همانجا خواندیم.
🕌 در مسیر بازگشت، درست در ورودی، یک فردی که روی ولیچر بود -یک انسان هیکل مندِ نورانی، با جای مهر روی پیشانی بلندش و یک لباس سفید - حال معنوی پدر را که دید، دست پدر را محکم گرفت و بصورت چسباند. میبوسد و می گریست و فریاد میزد: یا ابا صالح مددی! ... یا انصار دین الله مددی! پدر که متوجه حال غریب او شده بودند، آرام دستشان به قلبش کشیدند و پیشانی اش را بوسیدند و گفتند: «یا اخی! سیأتی قريباً، اطمئن، اطمئن، نحن أيضاً ننتظره ...»
آرام شد و دست پدر را بوسید و رها کرد. این مواجهه توجه برخی را به ما جلب کرد؛ مِن جمله، سید جوانی که متوجه شدم دارد پشت سر ما به سمت هتل میآید. در ورودی هتل، خودش را به ما رساند. به من با ته لهجۀ عربی گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» بدون آنکه جواب مشخصی بدهم گفتم: «مطلبی هست؟»
گفت از طرف آیت الله سیستانی است و برای ترتیب ملاقات آمده. یکه خوردیم، گویا پس از دیدار پدر با عبدالمهدی کربلایی (امام جمعۀ کربلا)، ایشان زمان مراجعت ما را به نجف، به دفتر آیت الله اطلاع داده و ایشان آمادگی این دیدار را داشتند. البته شاید کسی از همراهان ما این تقاضا را از عبدالمهدی کرده باشد که من مطلع نبودم.
🕌 بگذریم. به پدر در راه گفتم. ایشان هم کمی غافلگیر شدند. ... بنا شد کسی از دفتر برای راهنمایی بیاید. یک پیرمرد سیه چرده عینکی آمد. فاصلۀ هتل و دفتر آیت الله را پیاده راه افتادیم. جلو کوچه، گیت بازرسی بود. چیزی به عربی گفت، زنجیر را برداشتند و وارد دفتر شدیم. ما که چند نفری بودیم را در اتاق انتظار جای دادند و پدر را بردند. چند دقیقه بعد، دنبال من هم آمدند. گویا پدر سفارش کرده بود. قبل از ورود، کسی به من فهماند که فقط مصافحه کنم. اینجا دست بوسی قدغن است. خیلی ساده، دو زانو در اتاق بزرگی که با موکت پوشیده شده بود، کنار میزی کوچک روی ملحفه ای سفید نشسته بودند. خیلی لاغرتر از آن چیزی که تصور میکردم. پیشانی را بوسیدم و سلام کردم. گویا در خلال صحبت با پدر بودند. پاسخ سلام را دادند. فارسی را روان صحبت میکردند اما با ته لهجۀ غلیظ عربی.
🕌 از مرحوم پدر بزرگ ما -شیخ عبدالحسین حائری- گفتند که ایشان را ندیده بودند، اما به عنوان یک فقیه زاهد متقی در کربلا معروف بودند. بعد، از پدر گفت که مطالب شما را مدتیست پیگیری می کنم. از طرح «فلاحت در فراغت» خبر داشت. می گفت ورود در اینگونه مسائل، روحانیت را واقع بین میکند. از نظریات اقتصادی پدر مطلع بود و میگفت هر چند شاید قابلیت اجرا نداشته باشد اما تحقیقات در این رابطه را برای اسلام مفید می دانم و قائلم از وجوهات میتوان در آن خرج کرد و حمایت خواهند کرد. بعد گفتند: «با این همه، #احترامی که برای شما قائلم، بیشتر به خاطر #مواضعتان و حضور فعالتان در #قضایای_سال_گذشته است (این دیدار در سال 89 واقع شده بود [و منظور ایشان، فتنۀ سال 88 است]).
اندکی تأمل کردند، بعد ادامه دادند:
«این #عَلَم، حالا که بلند شده، #نباید_بیفتد. اگر افتاد دیگر هیچ کس نمیتواند آنرا بلند کند. البته که مسائلی هست که باید بیان شود که حفظ این عَلَم و بیان آن مسائل، مانعة الجمع نیست. شما در شرایطی که مسئولیتی نداشتید و شاید بی مهری هایی دیده باشید، نقش ممتازی ایفا کردید»
(ادامه دارد) ...
@haerishirazi
ادامه ...
🕌 پدر که گویا یکّه خورده باشد، سرش را بلند کرد. نگاهی به آیت الله انداخت و بعد نگاهی به من کرد. گویا مایل نبودند برخی مسائل را در حضور من بیان کنند. گفتند چند نفری میهمان داریم. با اجازۀ شما، علی برود ایشان را بیاورد تا از زیارت شما محروم نباشند. به اتفاق یکی از اعضای دفتر، به اتاق انتظار رفتیم و بعد از چند دقیقه به سالن برگشتیم. همان شخص این بار بالای سر آیت الله ایستاده بود و تکرار میکرد: «فقط مصافحه، دستبوسی ممنوع». گرد ایشان نشستیم. گفتند: «عزیزان همه شیرازی هستید؟» همه پاسخ دادند.
گفتند: «اولاً قدر این حاج آقا که همراهش به دیدن من آمدید را بدانید. انسان وارسته ای است و برخی اوصافش کم نظیر است». بعد گفتند: «دو گوهر در شهر شما زندگی میکنند که تا هستند، از وجودشان مستفیض شوید. اینها نورند! یکی آیت الله آشیخ محمد رضا حدائق و دیگری آیت الله پاکدل». بعد نگاهی به من کردند و گفتند: «اهل زیارت قبر حافظ هستی؟» گفتم بله.
گفتند: «از جانب من برو و بالای سر قبر حافظ فاتحه بخوان». بعد اندکی سکوت کردند و گفتند: «به مسئولین سلام مرا برسان و بگو: حافظ، سینه سوخته بوده. اهل معنا بوده. وصیت کرده قبرش زیارتگاه باشد. ترتیبی دهند از این حالت که هرکس تفریحی که جای دیگری نمیتواند بکند، می رود آنجا انجام می دهد، در بیاید! زیارتگاه، جای قلیان و قهوه خانه نیست. جای ادب است. آدم باید آنجا به یاد خدا بیفتد، نه به یاد خلق خدا که دخترها و پسرها قرارشان را آنجا میگذارند [با خنده].»
🕌 همه از اشراف آیت الله به جزئیات امور شهرمان مبهوت بودیم. کسی را صدا زدند که برای میهمان ها دُرّ نجف بیاورید. با دستشان هدیه ها را بدستمان کردند و گفتند تا هر وقت که مایل بودید در نجف بمانید، اسبابش را فراهم میکنند و متواضعانه جمع را ترک کردند و من هنوز در فکر اِشراف آیت الله به امور بودم.
منبع: (@dralihaeri در تلگرام)
@haerishirazi
🎉 مژده
📚به حول و قوه الهی، چهارمین جلد از مجموعۀ تمثیلات، با عنوان #تمثیلات_سیاسی_اجتماعی، به چاپ رسید.
📚 چاپ اول کتاب را می توانید با ۱۵ درصد #تخفیف از کانال حکمت ناب تهیه کنید.
📌 آدرس کانال فروش مجازی آثار آیت الله حائری شیرازی (حکمت ناب) 👈
@hekmat_books
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸قدرت و حرکت🔸
خداوند به بنیاسرائیل دستور میدهد: «وارد شهر شوید تا پیروز گردید». اما آنها میگویند: «اول فرعونیان از شهر خارج شوند، تا ما وارد شویم»!
نفس میگوید اول باید شهر از کافران پاکسازی شود، تا من داخل شوم! اما خدا دستور میدهد تو برو تا آنجا پاک شود.
این دو مسئله است. همیشه انبیاء میگفتند حرکت کنید تا خدا به شما مدد کند اما نفسانیها میگویند ابتدا خدا ما را مسلط کند، تا بعد ما حرکت کنیم!
امام راحل به ائمه جمعه و جماعات سراسر دنیا که خدمت ایشان آمده بودند گفتند: ننشینید تا قدرت پیدا کنید و بعد مقابله کنید؛ بلکه مبارزه کنید تا قدرت پیدا کنید! این نمایانگر تفاوت راه خدا و راه شیطان است.
@haerishirazi
استاتوس-44.jpg
538.9K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اگر بعثت نبود و مردم در عهد جاهلیت باقی مانده بودند، اینقدر صدمه نمیدیدند🔸
نگرانی فاطمه علیها السلام این است که اگر بعثت نبود و مردم در عهد جاهلیت خودشان مانده بودند، اینقدر صدمه نمی دیدند که با اتفاقات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله صدمه دیدند.
زمانی که در عهد جاهلیت بودند و بالا نیامده بودند، افتادنشان به معنای شکستن استخوان هایشان بود، اما حالا اگر ارتباطشان با اسلام قطع شود و بیفتند، هیچ جای سالمی برایشان نمی ماند و از دورۀ جاهلیت هم بدتر میشوند.
اگر سنگی را بشکنید، اتفاقی برای آن نمی افتد؛ چون مراتبی از حیات ندارد که از آن گرفته شود. آن سنگ قیمتی دارد و وقتی بشکند، قیمتش کم میشود، اما درخت وقتی حیاتش را از دست می دهد، وضعیت دیگری پیدا میکند؛ به خاطر اینکه مرتبه ای از حیات دارد که از آن گرفته میشود.
خسارت زمین خوردن آن بیشتر از خسارت زمین خوردن سنگ است.
جانوران مرتبۀ بالاتری از حیات را دارند و وقتی این مرتبه از آنها گرفته مشود، سقوط بیشتری پیدا میکنند.
انسان در مرتبه ای بالاتر از تمام جانوران قرار دارد و در مرتبۀ حیات، بالاتر آمده است.
وقتی انسان سقوط میکند، نابودی اش سخت تر است و خوبی اش به بدی و تعفّن تبدیل میشود و این عفونت در اخلاقش ظاهر میشود.
حسین ابن علی علیه السلام در عاشورا در آخرین لحظات به بنی امیه فرمود: «وَيْلَكُمْ يَا شِيعَةَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ هَذِهِ وَ ارْجِعُوا إِلَى أَحْسَابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَباً كَمَا تَزْعُمُونَ» (واى بر شما اى پيروان خاندان ابى سفيان، اگر دينى نداريد و از روز معاد نمی ترسید، دستِکم در دنياى خود آزادمرد باشيد و اگر به گمان خود عرب نژاديد، به شئون نژادى خود بازگرديد).
بیایید جاهلی بشوید؛ بیایید با من مانند اهل جاهلیت رفتار کنید؛ بیایید از اجداد جاهلیتان یاد بگیرید؛ صفات عهد جاهلیتان را از دست ندهید.
یعنی صد رحمت به اجداد جاهلیت! شما به مراتب چیزی پَست تر از آنها شدید.
او میفرماید کدام یک از اجداد شما در جنگهای جاهلی قبل از اینکه کار مَرد را تمام کند، به سمت خیمه هایش حمله میکند؟! ابن سعد وقتی این را شنید تصدیق کرد و گفت راست میگویی و دستور داد برگردند.
کتاب آئینه تمام نما/ صفحه 132
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
امروز دشمن با تمام اطلاعاتش
بصیرت ما را نشانه رفته است.
«جنگ نرم» برای شکار بصیرت است
و «جنگ سخت» برای شکار صبر .
@haerishirazi
استاتوس-45.jpg
308.4K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸با همدیگر، گروه تواصی تشکیل دهید🔸
با همدیگر گروهی تشکیل بدهید و اسم گروهتان را بگذارید #گروه_تواصی. بگویید بیایید ما با هم برادر بشویم. هر وقت من در صبر، کم می آورم، تو کمی به من قرض بده. هر وقت من در بصیرت کم آوردم، کمی بصیرت در جیبم بریز. به من بصیرت بده.
من هم هر وقت تو کم بیاوری هرچه بلد هستم به تو می گویم. یعنی ما به همدیگر، توصیه به حق و توصیه به صبر می کنیم.
دیگران هم به شما ملحق بشوند. بعد برای #بچه_هایتان هم گروه تواصی درست کنید.
@haerishirazi
استاتوس-47.jpg
668.3K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
🔸 پیرو فرمایشات رهبر معظم انقلاب در خصوص تواصی به حق و صبر، سلسله نکاتی از مرحوم آیت الله حائری شیرازی در این خصوص منتشر خواهد شد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اگر گروه تواصی نداشتید، در خسران هستید🔸
قرآن میفرماید: «والعصران الانسان لفی خسر»: انسان در حال #زیانکاری است. یعنی عمرش دارد میرود؛ اما جای عمرِ به این عزیزی، چیزی نمیآید. بعد میگوید: «الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات» یعنی ایمان، تو را از خسران تطهیر میکند. اساسِ خسران تو، در شرک است. حالا که ایمان آوردی، باید «عملوا الصالحات» انجام دهی. «عملوا الصالحات» یعنی: «خدایا، خودم را خرج تو میکنم».
بعد میگوید: باز هم ضرر میکنی! ایمان آوردی، عمل صالح هم بجا آوردی، اما باز هم در خطری! خطرت چیست؟ خطرت این است که تنها تنها #نمیتوانی راه بروی. «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» یعنی باید با یک گروهی متحد شوید؛ با همدیگر قرار بگذارید، همدیگر را به #حق و #صبر توصیه کنید.
چرا اگر بدون اینها باشد، خسران است؟ #حبۀ_آتش را از منقل بردار و بگذار در خاکستر و بادش هم بزن؛ زغال میشود. هزار تا حبۀ آتش بگذار در هزار تا خاکستر و هزار نفر هم باد بزنند؛ هیچ فایده ندارد! آخرش زغال میشوند! حالا این هزار تا را کنار هم بگذار در منقل، هیچکس هم باد نزند. خودش شعله میکشد! «تواصوا بالحق» یعنی اگر با هم شدید #شعله_میکشید.
با همدیگر #گروه_تواصی تشکیل دهید و بگویید ما میخواهیم با هم قرار بگذاریم؛ به هم توصیۀ به حق و به صبر کنیم. تو هوای من را داشته باش، من هوای تو را دارم. «هوایم را داشته باش» معنایش این نیست که اگر ناحق گفتم بیا به نفع من شهادت بده. خیر. اگر ناحق گفتم بیا به من بگو حیا کن، چرا حرف ناحق میزنی؟ برای این دنیای دو روزه چرا این کار را میکنی؟
@haerishirazi
استاتوس-48.jpg
1.04M
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
هدایت شده از آثار صوتی آیت الله حائری شیرازی
گروه تواصی 1.MP3
12.47M
🎙 سخنرانی
ضرورت تشکیل گروه تواصی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
در جمع یکی از هیئات حسینی(ع)
#تواصی #صبر #بصیرت
@haerishirazi_mp3
🔸تشکیل گروه واتسآپی برای بازنشر مطالب🔸
ضمن تشکر از همراهی شما عزیزان
با توجه به درخواست برخی از اعضای محترم کانال به منظور تشکیل گروه واتسآپی و انتشار پستهای کانال در آن و بازنشر سریعتر و راحتتر در دیگر گروههای واتسآپی (برای کسانی که در غیر از واتساپ فعال نیستند) گروههای زیر تشکیل شد. چنانچه تمایل دارید مطالب منتشر شده در کانال @haerishirazi را در گروههای واتسآپی منتشر کنید، لطفا تنها در یکی از گروههای زیر عضو شوید.
لازم به یادآوری است که در این گروهها پست جدیدی غیر از آنچه در اینجا منتشر میشود، ارسال نمیگردد و تشکیل آن صرفا جهت بازنشر مطالب در #واتسآپ است.
5. https://chat.whatsapp.com/IQXun4snnNG5WmKNz2FKgB
6. https://chat.whatsapp.com/BrqvPUlajoJ498aj8FxewI
7. https://chat.whatsapp.com/Fe8QPJgm3krH6hH63VL2mt
8. https://chat.whatsapp.com/LixaxgDm8ZgGTLlEFe1MZc
9. https://chat.whatsapp.com/EcA38cjVjFG63sRlowAHqy
10. https://chat.whatsapp.com/KviueU3f6h74zz9iGWpTff
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸هیئت باید به منزلۀ گروه تواصی باشد🔸
سورۀ «والعصر»، #شناسنامۀ_هیئت است. هیئت، کارخانۀ «سورۀ والعصر» است. این چهار کار را باید روی اعضای خودش بکند. «ایمان»، «عمل صالح»، «توصیه به حق» و «توصیه به صبر». «ایمان» و «عمل صالح»، حالات انفرادی و تک تکی شما است. عیبی هم ندارد. به تنهایی ایمان داشته باشید و عمل صالح انجام دهید. اما هنوز در خسران هستید!!
یک کار دیگر لازم است. با هم ترکیب شوید. یک مجموعه درست کنید. «گروه تواصی» درست کنید. به همدیگر توصیه به حق و صبر کنید. یعنی ایمان و عمل صالح لازم است، اما کافی نیست. اگر با هم متحد شدید، آن موقع دیگر در خسران و زیان نیستید. اهل نجات هستید.
پس برای اهل نجات شدن، آدم باید عضو یک #کاروان باشد. هیچ کس نمی تواند بدون عضویت در یک گروه صالح، اهل نجات شود.
پس اینکه شما هیئتی بشوید، مستحب نبود؛ واجب بود که بیایید! هرکه هیئتی نیست به او بگویید: کو گروه تواصی تو؟ عضو کدام گروه تواصی هستی؟ اگر گفت، هیچ چیز، بگویید پس طبق سورۀ والعصر، شما در زیانکاری هستید.
@haerishirazi
استاتوس-46.jpg
979.9K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
جرعهای از مناجات شعبانیه1.mp3
812K
🔊 بشنوید | چرا مناجات شعبانیه با صلوات شروع میشود؟
🔸جرعهای از مناجات شعبانیه1🔸
🔹دلیل آن را از قرآن میگویم:
«ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبِيكُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ»؛
(برادران از یوسف در مقابل متاعی که آورده بودند طعام خواستند و یوسف چون بار غلّه آنها را بست گفت: میخواهم در سفر دیگر برادر پدری خود (بنیامین) را نزد من بیاورید، نمیبینید که من پیمانه را تمام میدهم و بهترین میزبانم؟)
این قانونش است؛ گناهکار باید بیگناه را بیاورد، درب را روی او باز میکنند، او هم از این درب باز شده بیاید داخل. خداوند درب را روی صلوات نمیبندد، شما هم خودتان همین کار را میکنید.
مغازهدارها جنسهایشان را چگونه میفروشند؟ چکار می کنند؟
چند تا جنس خوب و مرغوب میگذارد رو، اینها مشتری جمع کن است، بقیه به وسیلۀ اینها میآیند داخل.
جهت شنیدن صوت کامل جلسۀ اول شرح مناجات شعبانیه روی این لینک کلیک نمایید.
جلسۀاول
#شعبان
#شعبانیه
#مناجات_شعبانیه
@haerishirazi
هدایت شده از آثار صوتی آیت الله حائری شیرازی
مناجات شعبانیه 1.mp3
10.01M
🔊 بشنوید | شرح مناجات شعبانیه جلسه1 توسط مرحوم آیت الله حائری شیرازی
#شعبان
#شعبانیه
#مناجات_شعبانیه
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اگر تنها باشی، شیطان تو را میخورد🔸
چرا باید انسان عضو یک مجموعه شود؟ به خاطر اینکه شیطان متشکل است. شیطان لشکر دارد.
تو اگر تنها باشی، تو را میخورد! یک انسان در مقابل یک لشکر شکست میخورد. چون شیاطین متشکل هستند و شما باید در مقابل شیاطین، تشکیلات داشته باشید.
هیئت، تشکیلات مقاومت در مقابل شیاطین است. مگر میشود شما عضو هیئت باشید و حق عضویت ندهید؟ اگر ندادی بیرونت میکنند.
خب حق عضویت چیست؟ اینکه یکی دیگر را هم بیاوری در هیئت. این حق عضویت تو است. یکی تو را آورده، تو هم یکی را بیاور. یکی به تو آنقدر گفت، تا تو را آورد اینجا. تو هم باید آنقدر بگویی تا یکی دیگر را اینجا بیاوری.
@haerishirazi
IMG_20240225_075400_948.jpg
342.2K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام
@haerishirazi
هدایت شده از آثار صوتی آیت الله حائری شیرازی
شرح مناجات شعبانیه 2.mp3
11.3M
🔊 بشنوید | شرح مناجات شعبانیه جلسه2 توسط مرحوم آیت الله حائری شیرازی
#شعبان
#شعبانیه
#مناجات_شعبانیه
@haerishirazi
هدایت شده از حکمت ناب | پخش آثار آیت الله حائری شیرازی - پشتیبان
📚 حضرت #حسینبنعلی (ع) در شب #عاشورا به یک صورت سخن گفت و در روز عاشورا به گونه دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» میگوید، ولی روز عاشورا میفرماید: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُني» (آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟)
شب آنطور گفت تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد و روز آنگونه درخواست یاری کرد تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد. شب، غربال میکند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال میکند تا فقط اشقیا در مقابل او ایستاده باشند.
شب برای پس زدن نااهلها بود و روز برای جذب خودیهایی که از بدِ روزگار و بدِ خودشان به خودشان، در لشکر عمر سعد ایستاده بودند؛ اندرونیهایی که به ظاهر بیرونی بودند.
#آیینهتمامنما صفحه ۲۴
------------------------------------
سفارش خرید👇
@hekmat1398
شماره تماس👇
۰۹۳۶۰۳۲۳۷۶۶
@hekmat_books