eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
666 دنبال‌کننده
470 عکس
217 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر انتخابی سعید تاج‌محمدی در مرحله اول-شب هفتم رقابت شاعران 🔹 کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟ کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟ با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم چشم و چراغ خانه‌ام آخر می‌آید! گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت «دارد زمان انتظارت سر می‌آید...» سی سال پای قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید رفتی و در بخش شناسایی جوانی تبریک گویان با دو چشم تر می‌آید از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع: «اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...» از دشت حاصلخیز ایثار و شهادت عمری‌ست دارد لالۀ پرپر می‌آید از باغ حاصلخیز ایمان و رشادت عمریست دارد میوه‌ی نوبر می آید بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز با چشم‌ تر یک مادر دیگر می‌آید @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه درکاخ و نه درحجره نه پشت میزهاگم بود علی با کفش های وصله دارش بین مردم بود کسی که اخم او آیینه ی خشم خداوند است به روی مستمندان صورتش غرق تبسم بود زره بی پشت می پوشید،در میدان جنگ اما زره شبها به پشتت کیسه ی خرما و گندم بود علی آن آیت اللهی که در چشم خدابینش رخ مکاره ی دنیا شبیه خوک و کژدم بود علی حاکم شد و تنها برای آهن داغش، میان سایرین اقوام را حق تقدم بود شماگرد و غباری در بیابان عدم بودید خدا با صوت او در طور در حال تکلم بود شما اشترچران بودید و فرزند ابوطالب میان عرشیان سرگرم تعلیم و تعلم بود شبی در خواب دیدم قنبرش بین بهشتی ها تو گویی قرص ماه کاملی دربین انجم بود تمام دین همان انگور حک روی ضریح اوست که از ظهر غدیراین خوشه ی مستانه در خم بود @hafez_adabiyat