eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
1.2هزار دنبال‌کننده
610 عکس
288 ویدیو
4 فایل
اشعار حافظ و آشنایی با شعر کهن و معاصر با صوتهای متنوع راه ارتباطی و تبادل فقط با کانالهای ادبی @adab_doost
مشاهده در ایتا
دانلود
اقرا.mp3
زمان: حجم: 1.4M
اقرأ... بخوان هر آنچه که از او شنیده‌ای مهتاب رو! بگو که از آن سو، چه دیده‌ای؟ افسانه بود قبل تو، رویای عاشقان تو پای عشق را به حقیقت کشیده‌ای رویت سپیده‌ایی‌‌ست، که شب‌های مکه را... خالت پرنده‌ای‌‌ست، رها در سپیده‌ای راهب نگاه کرد... وَ آرام یک ترنج افتاد از شگفتی دست بریده‌ای باران گیسوان تو، بر شانه‌ات که ریخت هر حلقه، یک غزل شد و هر چین، قصیده‌ای آه ای نگار من! که به مکتب نرفته‌ای ای جوهر یقین! که مُرکّب ندیده‌ای عشقى و بى بلندى پرهای جبرئيل! تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای حق با تو، با صدای علی حرف می‌زند سبحان ربِّنا! چه صدایی چه ایده ای؟ بر شانه‌ی تو رفت و کجا می‌توان کِشد عالم، چنین که بار امانت کشیده‌ای؟ دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها، سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای حتی کنار این غزلت هم نشسته‌ای خط، روی واژه‌های خطایم کشیده‌ای گاهی هزار بیتِ نگفته، نهفته است محبوب من! در اشک به دفتر چکیده‌ای گفتند از جمال تو، اما خودت بگو از آن محمدی که در آیینه دیده ای @hafez_adabiyat
تمام حادثه.mp3
زمان: حجم: 1.34M
⚜️⚜️⚜️⚜️ تمـام حادثـه ، یک توده هیمه بود و شـرر و آنچه مانـد زمن ،خـاک بود و خاکستـر بدل به دود شد آن هم که بـود در ذهنم از آن تنـاور پـر میـوه ، سبـز بـار آور وز آن پـرنده ی آبـی که آشيـانش را گرفته بـود دو دستم _دوساقـه ام_ در بـر از آن حروف درخشان که بر زمرّد من شعاع سوزنی صبح می نـگاشت به زر بدل به دود شد آری هرآنچه بود به جا از آن درخت که من بودم _آن منِ دیگر _ و آن چه خاطره ی آخرین ِ من باشـد : همه کشاکش ارّه ، همه نهیب تبـر □ نه هیچ می نگرم دیگر و نه می شنوم نه بر گلم نظری هست و نز پرنده ، خبر مرا به گردش تقویم و راز فصل چه کار؟ که نز خزان خطرم هست و نز بهار، ثمر درخت های جوانتر! مـرا به یـاد آریـد در آن بهـار که گل می کنید ، رنگین تـر نسیم های جوان سر حرام تـان ! جز دوست به جـای خـالی من ، دیگـری نشیند اگـر □ به بـاد می روم و می روم ز یـاد شمـا وزان شـود چو به خاکسترم، نسیم سحـر @hafez_adabiyat
ضریح نورانی.mp3
زمان: حجم: 706.6K
کنون که آمده ام عشق را به مهمانی دخیل بسته دلم بر ضریح نورانی هلا اجابت سبز دعای خسته دلان شود که جرعه عشقی مرا بنوشانی به آب دیده بشویم غبار درگاهت مگر که پرتو مهری به ما بیفشانی کبوتر دل ما میل پر زدن دارد در آستان تو ای آسمان روحانی سرشک عشق فشانم به شوق دیدارت خوشم به یاد تو با این دو چشم بارانی تویی رئوف ، تویی مهربان، تویی جاوید منم فقیر ،منم ناتوان ، منم فانی شب است و شوق حضور تو در دلم جاری است الا که راز دلم را تو خوب می دانی @hafez_adabiyat
کبوتر مهتاب.mp3
زمان: حجم: 1.26M
امشب به ملک عاطفه تنها نشسته ام تنها به اوج سبز تمنا نشسته ام در هودجی به روشنی آب و آینه دور از عروس کولی دنیا نشسته ام برگردنم ز نور دعا بسته ام دخیل چون شمع داغدار گوهرزا نشسته ام امشب چنان کبوتر مهتاب دانه چین بر بام فیض زهره زهرا نشسته ام امشب به پای ساحل آرام اعتماد در انتظار معجز دریا نشسته ام امشب به باغ آینه با خنده های نور چون غنچه تا شکفتن فردا نشسته ام سرشار جلوه های جمال جمیل دوست حیرت زده به طور تجلی نشسته ام اینجا به پشت پنجره نور همچو مهر دل را به روشنی به تماشا نشسته ام در بارگاه قدس رضا زیر چلچراغ با داغ دل چو لاله ی حمرا نشسته ام ای در پناهت آمده آهوی خسته دل دست دلم بگیر که ازپا نشسته ام @hafez_adabiyat
شعرخوانی مصطفی جلیلیان مصلحی.mp3
زمان: حجم: 823.3K
چون کوه به یاری ات مصمم بودند پژواک زبان عشق آدم بودند یاران تو در حکایت کرب و بلا هفتادودو حرف اسم اعظم بودند نامحرمان راز قیامش را نفهمیدند رمز قیام و اوج نامش را نفهمیدند هفت آسمان در نای خود آوای غربت داشت مردی که معنای کلامش را نفهمیدند آزادگی را رنگ و رویی تازه می‌بخشید نامردمان لطف مرامش را نفهمیدند مقصودش از ترک حرم حفظ عدالت بود تفسیر حج ناتمامش را نفهمیدند کامی عطش پرور به عالم هدیه کرد اما تردامنان هرگز پیامش را نفهمیدند حتی شب آخر شب نجواگران عشق آهنگ زیبای خیامش را نفهمیدند از مشرق نی سر زد آن خورشید روشنگر سنگین دلان اوج مقامش را نفهمیدند @hafez_adabiyat
یکایک.mp3
زمان: حجم: 1.51M
یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه سراسر صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان به سمت ما بیندازید تیر اما به ایوان نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می‌بیند تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه... دیانت بر سیاست چیره شد آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران رضاخان نه کلاه پهلوی هم کم‌کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن‌ها کلاه زورگویان، نه به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم آری به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه! کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تل‌آویو است، تهران نه! @hafez_adabiyat
دمی با آه خلوت کن.mp3
زمان: حجم: 493.8K
دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا بیا سبقت بگیر از خلق، با رنگ خدا اینجا گواهم آیت «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله» است به استقبالِ استغفار می‌آید، رجا اینجا ریاض الجنة است اینجا نیازی بر ریاضت نیست رضایت‌نامه‌ای کافی‌ست با مهر رضا اینجا حرم هرگاه مهمانم، امین الله می‌خوانم نمی‌بینم کسی غیر از علیّ مرتضی اینجا از آن حج وداعی که حجر در هجر او مانده است هنوز از مروه تا مروند در سعی و صفا اینجا به رسم دعبل ای دل دم بزن از آه اهل‌البیت مصیبت‌خوان شده «قبرٌ بطوس یالها» اینجا @hafez_adabiyat
دردم.mp3
زمان: حجم: 392.4K
دردم این نیست ولی دردم این است که من بی تو دگر از جهان دورم و بی خویشتنم پوپکم ! آهوکم! تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم مگرم سوی تو راهی باشد چون فروغ نگهت ورنه دیگر به چه کار آیم من بی تو ؟ چون مرده ی چشم سیهت منشین اما با من ، منشین تکیه بر من مکن ، ای پرده ی طناز حریر که شراری شده ام پوپکم ! آهوکم! گرگ هاری شده ام @hafez_adabiyat
دريا.mp3
زمان: حجم: 1.29M
دریا شده است خواهر و من هم برادرش شاعرتر از همیشه نشستم برابرش خواهر سلام! با غزلی نیمه آمدم تا با شما قشنگ شود نیمِ دیگرش می خواهم اعتراف کنم: هر غزل که ما با هم سروده ایم، جهان کرده از بَرَش خواهر! زمان زمانِ برادرکُشی است باز شاید به گوش ها نرسد بیتِ آخرش با خود مرا بِبَر که نپوسد در این سکون شعری که دوست داشتی از خود رهاترش دریا سکوت کرده و من حرف می زنم حس می کنم که راه نبردم به باورش دریا! منم، همو که به تعداد موج هات با هر غروب خورده بر این صخره ها سرش هم او که دل زده است به اعماق و کوسه ها خون می خورند از رگِ در خون شناورش خواهر! برادر تو کم از ماهیان که نیست خرچنگ ها مخواه بریسند پیکرش دریا سکوت کرده و من بُغض کرده ام بُغض برادرانه ای از قهر خواهرش @hafez_adabiyat
اول به نام عشق به نامت.mp3
زمان: حجم: 1.61M
اول به نام عشق به نامت به نام حُسن ما که تحیریم همه در مقام حُسن روی تو حسن خوی تو حسن ای تمام حُسن نامت حَسن شده است که باشی امام حُسن دلدادگان نام توییم از قدیم ها این نام مجتباست کریم کریم ها ای ذوالفقار منتظر در نیام تو ای قبله نرفته به بیت الحرام تو آیینه ی تمام قد ده امام تو روز ظهور آید و رکن قیام تو آری جهاد معنی ذکر قنوت توست فریاد مهدی ات ز حدیث سکوت توست آه ای غریب از وطنت دور بوده ای در بند حقه های زر و زور بوده ای در خانه ات اگر چه که محصور بوده ای خورشید اسیر بند نشد نور بوده ای زندان تنگ خانه ات آری حرای توست دیدیم سامرا همه اش کربلای توست ای دل ز داغ غربت آقا چه می کنی آتش میان سینه ی مولا چه می کنی دنیای بی امام تو حالا چه می کنی ای سَم به جان زاده ی زهرا چه می کنی آه ای غریب داغ تو تا بی کرانه رفت دشمن به زهر خود جگرت را نشانه رفت ای باغ حُسن دست خزان کرد پرپرت هر آنچه داشت دشمنت آورد بر سرت از زهر کینه آب شده جسم اطهرت گفتند تشنه لب شده ای روز آخرت گفتی به زیر لب تو در آن لحظه ها حسین ای تشنه لب تر از همه تشنه ها حسین @hafez_adabiyat
شانه ات را دیرآوردی.mp3
زمان: حجم: 713.5K
شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه همین معمولی ساده بساز دیــــر کردی نیمـه ی عاشق ترم را باد برد آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد @hafez_adabiyat
کجای باغچه قایم شده کجا گنجشگ.mp3
زمان: حجم: 710.4K
کجای باغچه قایم شده، کجا گنجشک؟ نمی‌شد از من و این آسمان جدا گنجشک دوباره گفته به او سنگ‌ریزه‌ای شاید که هیس.. جیک نزن.. بی سر و صدا.. گنجشک! نمی‌گذاشت که حرفم به شاخه بنشیند... نمی‌پرد وسط حرف من چرا گنجشک نمی‌پرید از این باغ در زمستان هم نبود مثل پرستو که بی‌وفا گنجشک چه فصلی است که پرپر به خاک می‌ریزند هزار برگ جوان و هزارها گنجشک شده است یک گل سرخ هزار پر، داده است ببین چگونه جواب گلوله را گنجشک نپرس اینکه کجا رفته‌است گنجشکت بپرس اینکه چه کرده است بمب با گنجشک :: دوباره می‌رسد آن روزها که خواهد بود میان مستی نارنج‌ها، رها گنجشک ؟ @hafez_adabiyat