#آبلیموی_تقلبی_وَبالِ_عطار_باشی
نقل اسـت عطاری که مشهور به تقـوا بود مریض و مرضش طولانـی شـد . یک نفـر از دوستـان به عیادتش رفـت و دید از وسائل #زندگی و خــانه چیزی برایش نمانده
حصیری زیر پایش و متکائی زیر سرش هست و این آقای #تاجـر به چنین روزی افتاده . پسـرش وارد شد گفت پدر برای نسخه امروز پول نیست تا دوا بخـرم ، متکای زیـر سـرش را بــه او داد و گفــت این را هم ببر و بفــروش ببینم راحت می شوم یا نه؟
دوستش پرسیــد مطلب چیســت؟ گفــت من در کربلا نماینـدگی فروش آبلمیوی #شیــراز داشتم آبلیمو وارد میکردم به مبلــغ گزاف می فروختم. ناگهان در کربلا تب حصبه عمومی شـد و طبیبها مداوای عام کردند که آبلیمو نافع است
مردم برای خریــد آمدند ، از فردا به خـودم گفتم چرا #آبلیمــو را ارزان بفروشــم حالا که خریـدار فــراوان دارد دو برابــر و بعــد چنـــد برابـر کردم مردم بیچاره هم ناچــار می خریدند بعــد دیــدم آبلیمو دارد کم می شود و هر چه #گران می کنم می خرند ولی تمام می شود
شروع کردم آب در آبلیمو کردن و سپس آبلیموی مصنوعی و تقلبی درست کردم ، مال فراوانی به دســت آوردم ، مدتــی بعد در اثر ایــن #بیمـاری بستری شدم
آنچه پــول آبلیمو به دســت آوردم دادم تا امروز که دیدی همین #مُتَکا باقی مانده بود این را نیز دادم ببینم راحــت می شـوم یا نه؟
فاعتبــروا یا اولی الابصــار
پـس عبـرت گیریـد ای دارنـدگان #چـشـم
@hafezyounesi61