#روغن_فروش
فردی از راه فـروش روغـن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر طمعی کـه داشت همیشه به غلام خود میگفت وقت خرید #روغن ، هر دو انگشت سبـابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغـن بیشتـری برداشتـه شـود و برعکس در وقت فـروخـتن ، آن دوانگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود
هر چه #غلام او را از این کار بر حذر می داشت مـرد توجـه نمیکـرد تا ایـن کـه روزی هـزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد
وقتی کشتی به میـان دریا رسیـد ، دریا طوفانی شـد . ناخـدا فـرمان داد تمـام بارهـا را به #دریا بریزند تا کشتی سبک شـود و مسـافران از خطر غرق شدن برهند
آن مـرد از ترس جـان ، خیـک ها را یکی یکی بـه دریـا مـی انـداخـت . در ایــن حـال غــلام گـفـت #ارباب انگشت انگشت نَبَر تا خیک خیک نریزی
@hafezyounesi61
━━━━━━━━━━━━
هدایت شده از سپاه سربازان رهبر ( پاسداران انقلاب اسلامی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا