eitaa logo
افسران جنگ نرم
491 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
8.5هزار ویدیو
99 فایل
🌹مباحث مهدویت وسیره اهل بیت «ع» 🍁 خبرهای سیاسی؛ فرهنگی؛ ورزشی 🌹حکایات و داستانهای آموزنده 🌹 پرسش و پاسخ دینی و مذهبی 🌹 سیره علما 🌹مباحث اخلاقی 🌹احکام مورد نیاز 🌹شایعات وشبهات 🌹قرآن؛ نهج البلاغه؛ صحیفه سجادیه 🌟 @hafezyounesi61
مشاهده در ایتا
دانلود
، غلام شاه محمود غزنوی پادشاه ایران در آغاز چوپان بود . وقتی در دربار سلطان مـحمود به مقام و منصب دولتی رسید ، چارق و پوستین دوران فقر و غلامی خـود را به دیـوار اتاقش آویـزان کـرده بـود و هر روز صبح اول به آن اتاق می‌ رفت و به آنها نگاه می ‌کرد و از بدبختی و خود یاد می ‌‌آورد و سپس به دربار می‌ رفت . او قفل بزرگی در اتاق می ‌بست درباریـان حـسود کـه بـه او بـدبین بـودند خـیال کردنـد که ایاز در اتاق گنج و پول پنهان کرده و به هیچ کس نشـان نمی ‌دهد . به خبر دادنـد که او طلاهای دربار را در اتاقی برای خودش جمع و پنهان می ‌کند سلطان میدانست ایاز مـرد درستکاری است . اما گفـت وقتی ایـاز در اتاقش نیـست برویـد و همه طلاها و پول ها را برای خود بردارید نیمه شب ، چنـد نفر به اتاق ایاز رفتند . با شتاب را شکستـند و وارد اتاق شـدند . اما هرچه گشتـنـد چیـزی نیافتنـد . فقط یـک جـفت چـارق کهنه و یک دست لباس پاره آنجا از دیوار آویزان بود! سرافکنده پیش شاه آمـدند شاه گفت چرا دست خالی آمدید؟ گنج ها کجاست؟ آنها سرهای خود را پایین انداختند و معذرت خواهی کردند سلطان گفت من ایاز را خوب می ‌شناسم او مرد راسـت و درستـی اسـت . آن چـارق و کهنه را هرروز نگاه میکند تا به مقام خود مغرور نشود و گذشته اش را همیشه به یاد بیاورد @hafezyounesi61 ━━━━━━━━━━━━