eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
10 فایل
اینجا از لشکری خط شکن گفته میشود از دلاوران لشکر ویژه ۲۵ کربلاااا... از گمنامان هفت تپه .‌‌.. 🩸ارتباط با ادمین کانال . ارسال مطالب ، عکس فیلم و خاطرات و ..‌. @ahmadiatouei
مشاهده در ایتا
دانلود
💢احساس مسئولیت در مکتب حسین علیه‌السلام از شش ماهگی شروع می‌شود 💠 @hafttapeh
💢 👬 . ⚜اهل ساری بودند و بزرگ شده‌ی تهران.سال ۱۳۴۲ مهدی بدنیا اومد.سال ۴۳ مهرداد.اسم اصلی حسین، «مهرداد» بود؛ اما همیشه دلش می‌خواست اسمش را عوض کند. 19 روز قبل از شهادتش خواب میبینم که خانم حضرت زهرا (ص) میان من و او ایستاده‌اند و رو به من می‌فرمایند که «مادر! اسم این آقا پسر شما «حسین» شده و 19 روز دیگر هم پیش ماست». بعد این خواب دیگه حسین صداش میکردیم. . ⚜مهدی فرمانده توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و حسین فرمانده دیده بانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله.آقا مهدی همیشه می‌گفت «خدایا دوست دارم با دستی جدا شده از بدن و فرقی شکافته مثل امیرالمومنین به شهادت برسم» و حسین جان هم می‌گفت «من دوست دارم با اصابت تیری در قلبم به شهادت برسم»همین هم شد. . ⚜اول حسین تو جزیره مجنون سال ۱۳۶۳ تیر به قلبش خورد.سال بعدش سال ۱۳۶۴ مهدی همونطور که دلش می‌خواست بشهادت رسید.حسین جان وصیت کرده بود که مادرم باید مرا غسل دهد، کفن کند و در قبر بگذارد. من هم این کار را برایش کردم. وقتی حسین را در قبر می‌گذاشتم واقعا احساس کردم خداوند به من صبر عجیبی داده است، حتی برادرم گفت سنگ لحد را نگذارید تا مادرش بیشتر او را ببیند، گفتم «نه سنگ رابگذارید تا پسرم زودتر به خدای خودش برسد».  . 💠 @hafttapeh
🏷 👬 . ⚜اهل ساری بودند و بزرگ شده‌ی تهران.سال ۱۳۴۲ مهدی بدنیا اومد.سال ۴۳ مهرداد.اسم اصلی حسین، «مهرداد» بود؛ اما همیشه دلش می‌خواست اسمش را عوض کند. 19 روز قبل از شهادتش خواب میبینم که خانم حضرت زهرا (ص) میان من و او ایستاده‌اند و رو به من می‌فرمایند که «مادر! اسم این آقا پسر شما «حسین» شده و 19 روز دیگر هم پیش ماست». بعد این خواب دیگه حسین صداش میکردیم. . ⚜مهدی فرمانده توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و حسین فرمانده دیده بانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله.آقا مهدی همیشه می‌گفت «خدایا دوست دارم با دستی جدا شده از بدن و فرقی شکافته مثل امیرالمومنین به شهادت برسم» و حسین جان هم می‌گفت «من دوست دارم با اصابت تیری در قلبم به شهادت برسم»همین هم شد. . ⚜اول حسین تو جزیره مجنون سال ۱۳۶۳ تیر به قلبش خورد.سال بعدش سال ۱۳۶۴ مهدی همونطور که دلش می‌خواست بشهادت رسید.حسین جان وصیت کرده بود که مادرم باید مرا غسل دهد، کفن کند و در قبر بگذارد. من هم این کار را برایش کردم. وقتی حسین را در قبر می‌گذاشتم واقعا احساس کردم خداوند به من صبر عجیبی داده است، حتی برادرم گفت سنگ لحد را نگذارید تا مادرش بیشتر او را ببیند، گفتم «نه سنگ رابگذارید تا پسرم زودتر به خدای خودش برسد».  . 🟪 @hafttapeh