eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
9 فایل
اینجا از لشکری خط شکن گفته میشود از دلاوران لشکر ویژه ۲۵ کربلاااا... از گمنامان چادرنشینان خاکی هفت تپه .‌‌.. 👤ارتباط با ادمین کانال . ارسال مطالب ، عکس فیلم و خاطرات و ..‌. @ahmadiatouei
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷 . ▫️مرتضی قربانی،دلتنگ یوسف شده بود.یه روز گفت: «یه سر می رم لشکر 17؛ هم زین الدین را می بینم و هم یوسف را.رسید پیش مهدی.بعد از سلام و احوالپرسی سراغ سجودی را گرفت‌.مهدی گفت:اسمش آشنا نیست؟ مرتضی با تعجب گفت:- «یعنی یوسف را نمی شناسی؟»آقا مهدی: - «نه! تا حالا نشنیدم اسمشو» . ▫️حاج مرتضی به شک افتاد و به مهدی گفت: «راستش، آقا یوسف یکی از فرمانده( گردان حمزه لشکر ویژه 25 کربلا) بود. چند ماه پیش به من گفت می خوام به لشکر 17 برم.مهدی بدون هیچ معطلی، گوشی تلفن را برداشت . بعد از کلی پرس و جو از پرسنلی فهمید سجودی یکی از آرپی جی زن های گردان قائم.مهدی متعجب شده بود گوشی را گذاشت و به مرتضی گفت:- «سجودی آرپی جی زن یکی از گردان های ماست.»حاجی پاشو بریم این آقا یوسف رو ببینیم.» . ▫️یوسف داخل سنگر دو زانو نشسته بود و مشغول قرائت قرآن بود .پتویی که به جای در از آن استفاده می شد بالا رفت ،یوسف با دیدن مرتضی هیجان زده شد.همدیگر را در آغوش گرفتند- مرتضی: - «خوب آقا یوسف! از مسئولیت فرار می کنی؟»یوسف گفت: «مگه آدم باید حتماً مسئولیت داشته باشه تا خدمت کنه؟»زین الدین : «آقا یوسف! درسته براتون فرق نمی کنه، اما ما به امثال شما و تجربیات شما نیاز داریم.یوسف : «راستش همین طور که آقا مرتضی می دونه برای من فرقی نمی کنه. هرچی تکلیف باشه من همون رو انجام می دم. حالا شما هم هرچه امر بفرمایید بنده به عنوان سرباز در خدمتم.»سخنان یوسف چون آب زلال و شفاف بر جان آقا مهدی نشست.به یوسف خیره شده بود و بر این متانت، بی ریایی،او غبطه می خورد. . 🆔 @hafttapeh