یاران چه غریبانه
رفتند از این خانه
یعنی همین لحظه ؛ همین عکس!
#اعزام_به_جبهه_محمودآباد
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
سخت بود ،
جلوی اون همه آدم
تو مراسم تشییع ،
تو یک لحظه
بخوای با جگر گوشه ت
دم گوشی حرف بزنی و
برای آخرین بار وداع کنی و
بعد مدام اطرافیان هم
هی صدات کنن ،
بسه دیگه پاشو!
مگر دل طاقت میگرفت...
هنوز هم مادران شهدا
دلتنگن !!!!!!
.
📷 #محمود_آباد _#زمستان ۱۳۶۵_#آخرین #وداع #مادر با #فرزندش ( #سردار #شهید ابوالحسن #محمدزاده #جانشین #گردان پیاده #عاشورا #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا) #شهادت : #عملیات #کربلای ۴ ...🇮🇷🌷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#امان_از_دل_زینب
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🏷 #گمنامان_هفت_تپه
.
▫️عده ای از عزیزان بهم نقد میکنن و
میگن چرا از شهدای شاخص کشور
( باکری ،همت ، خرازی ، هادی و ...
تو کانال مطلب نمیزارین و نمیگین ...؟!؟!
جوابم اینه : عبدالعظیم سی و هشت
سال پیش از یک روستای دورافتاده
در جنگل های شمال به نام رسکت
بعنوان بسیجی ، گمنام و بی نام و نشان
رفت جبهه تو عملیات کربلای ۴ شهید
شد و ۹ سال پیکر پاکش مفقود موند
اما حتی اهالی شهر و دیار خودش
بعد این همه سال نه میشناسنش ، نه نگاهی به وصیتنامه ش کردند ، نه عکسشو دیدند....امثال عبدالعظیم ها تو دیار
ما زیادن ، هفت تپهی گمنام به معرفی
همین گمنامان غریب میپردازد.شهدای شاخص و ملی هم تاج سر همهی ما هستند.والسلام.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🏷 #بیاد دانش آموز #شهید اصغر بذرافشان ( #محمودآباد) #سن : ۱۷ #سال #شهادت : خرمال #حلبچه ۲۸ #اسفند ۱۳۶۶ ...
.
💌 قسمتی از #وصیتنامه #شهید :
خدایا چه لذت بخش است در راه تو کشته شدن و چه آرام بخش است مرگ در راه تو و چه حیات بخش است شهادت در راه تو و شهادت تصادفی نیست بلکه لیاقت و سعادتی است بزرگ که نصیب هرکس نخواهد شد و شهادت همانند یک قله ای است بزرگ که هر کس بخواهد آن قله را فتح کند باید مشکلات و سختی ها را تحمل کند تا به آن نقطه برسد.واقعیت در این است که بنده خواستم از نفس دنیوی و قفس تن که روحم در آن زندانی بوده رها شوم با جهاد در راه خدا زنجیره ها را بگسلم و عروج کنم. و به معشوقم برسم و چه خوش است دیدار یار رفتن.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
❌ماهر عبدالرشید یکی از افسران بلند پایه ارتش عراق یک روز برای سرکشی به یکی از اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق رفت که .................
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🎓 #ثبت_نام_دانشگاه
#شهدا_حاضر_و_ناظرند
.
🦋#همسر #سردار #شهید سبزعلی #خداداد : دخترم فاطمه دانشگاه قبول شده بود و برای ثبت نامش رفته بوديم بابلسر. خب همه خانواده ها را می ديدم که برای بچه هاشون می آیند. در آنجا به من يه احساس ديگه ای دست داد كه الان اون اگه پدر داشت می آمد و دخترش را ثبت نام می كرد و من اينقدر دردسر نمی كشيدم. خواهرم در شهرستان گنبد زندگی می كند. خواب ديد كه ما همه توی يک جلسه خانوادگی هستيم و بعد همه داريم به سبزعلی می گویيم كه ما اين كار را كرديم و اون كار را كرديم و بعد دخترم زينب به بابا می گوید: می دونی بابا فاطمه دانشگاه قبول شد؟ و می گوید: آره اون روز اونجا بودم و ثبت نامش رو خودم انجام دادم.
.
🕊شادی روح سردار #شهید سبزعلی #خداداد ، #فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ کربلا صلوات 🌷🇮🇷
.
#سردار_پا_برهنه
#سبزعلی_خداداد
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🟪 @hafttapeh
🍽 #پسرم_ته_چین_خیلی_دوست_داشت
#بیاد_شهید_مجتبی_خدادادی 🇮🇷
#شهادت_خرداد_۱۳۶۱_خرمشهر
#تدفین_سال_۱۳۶۷_قائمشهر_سید_ملال
.
▫️#مادر #شهید مجتبی #خدادادی :
ما فیروزکوهی ها خیلی به غذای ته چین علاقه داریم.بعد از مدت ها اومده بود مرخصی، براش ته چین درست کردم، موقع غذا خوردن دیدم دوسه تا قاشق بیش تر نخورد. خیلی زودکشید کنار. گفتم: چرا غذا نمی خوری؟ تو که این غذا رو خیلی دوست داشتی؟ گفت:اون زمان که من این غذاها رودوست داشتم دیگه گذشت، امروز رزمنده ها تو جبهه ها با شکم خالی دارند می جنگند. برادران من تو جبهه یک ذره غذا رو با هم می خورن. دلم نمیاد همرزمام گشنه بخوابن و من شکمم سیر باشه...!
.
🏍 #پسرم تو این #دنیا فقط یه #موتور داشت اونو هم تو #وصیت نامه اش نوشت بدید به #فلانی که به لحاظ #مادی #وضعیت خوبی نداشت.
.
▫️ اولین باری که می خواست بره جبهه ، بااینکه سن و سال کمی داشت گفت: بابا! مامان! می خوام برم جبهه! پدرش گفت : تو که سنی نداری کجا میخوای بری؟ گفت : الان کشور در حال جنگه، اگه منو امثال من نریم پس کی بره؟ ما تو خونه بشینیم دشمن بیاد تو خونه ما، همون لحظه بهش گفتم: برومادر؛ تورو به خدا می سپارم.فقط هر زمانی که رفتی ما رو هم به یاد داشته باش ، نامه برامون بنویس، ما رو از حال و روزت باخبر کن؛ مادر بودم، بچمو دوست داشتم ، اما باور کنید گفتم : سری که در راه خدا دادم هیچ وقت پس نمی گیرم.من مجتبی رو به عنوان ذخیره قیامتم تقدیم اسلام کردم! مجتبي ذخيره قبر و قيامت من است...!
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🦋 هر روز که بیدار میشی
به این فکر کن که چه نعمت بزرگیه زنده بودن ، نفس کشیدن، فکر کردن لذت بردن و عشق ورزیدن ...آری عشق ورزیدن به #شهدا و درگیرشان شدن خود نعمتیست ...
.
🔆 #عکس : #رزمندگان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🟪 @hafttapeh
🏷 #شهید شعبان ابراهیمی (#بابلسر) #شهادت : ۱ #اسفند ۱۳۶۴ _#فاو_#عملیات #والفجر ۸
.
📩 قسمتی از وصیتنامه شهید : هیجده هزار تومان پول دارم در بانک می باشد که خمسش داده نیست، خمسش را بدهید و در راه جبهه خرج شود.
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🏷 #مالک_اشتر_گردان_مالک
.
🩸بیاد #سردار #شهید علی اکبر #آویش ( #آمل) #فرمانده #گردان #زرهی #قرارگاه #خاتم_الأنبیاء، #جانشین #گردان #مالک #لشکر #ویژه ۲۵ #کربلا.(🌷 شهادت ۴ دی ۶۵ کربلای ۴)
.
▫️در ۲۶ مهر ماه 1334 در روستای « ترا» از بخش لاريجان شهرستان آمل بدنیا اومد.#مادر_شهید: شبی خواب دیدم، فردی نورانی، قنداقه ای را به من هديه می دهد و می گوید: اين فرزند شماست، بايد نام او را "علی اكبر" بگذاريد، اين فرزند پاک است و در آينده دارای مقامی والا می شود. با ديدن اين خواب تا تولد علی اكبر، شبی را بدون وضو سر بر بالين نگذاشتم.
.
🔖 #خواهر_شهید : یه روز بهم گفت خواهر جان! همیشه قبر گمنام و بی شمع و چراغ حضرت فاطمه زهرا (س) در نظرم می آید؛ دوست دارم روزی بشود که من هم جسدی نداشته باشم و گمنام بمانم. اگرهم دارم، يک مشت خاک بیشتر برای شما سوغات نیايد.۳۱ سال مفقود بود و یک مشت خاک از برادرم برگشت.
.
🔖 #همسر_شهید : شبی که علی اکبر شهید شد ، من تو بیمارستان بودم و پسرم اکبر بدنیا اومد.بعد از شهادت علی اکبر شبی اکبر خیلی گریه می کرد به همراه اکبر بقیه بچه ها هم گریه می کردند منم خیلی خسته شده بودم بچه را زدم گفتم: من که مردم، بابات هم که رفت تو چرا داری جون منو می گیری؟ خوابیدم. در عالم خواب دیدم علی اکبر به من می گه: من نرفتم، بلکه همیشه پیش شما هستم. دل بچه درد می کنه. پاشو یه نبات درست کن تا بچه بخوره. در همین حین احساس کردم بلند شدم و نبات درست کردم و دارم به بچه می دم ولی به خودم آمدم دیدم دارم به بچه شیر میدم لحظاتی نگذشت که بچه آروم شد.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🟪 @hafttapeh