eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
108 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
255 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠نامه انسان ساز(۵) امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه می فرماید: - یا بنی فإنی أوصیک بتقوی الله پسرکم! من تو را به تقوا توصیه می کنم امیرالمؤمنین علیه السلام "ابنی" نمی گوید و تعبیر "بنی" می آورد تا این مقصود را برساند که محبت و ارتباط عاطفی با فرزند موقعیت و سن نمی شناسد و اگر دهه ها از عمر فرزند بگذشته باشد در بَند آداب و تشریفات نمی شود: «تَسْقُطُ الْآدَابُ‏ُُِِّ بَیْنَ‏ الْأَحْبَابِ» و اما بسیاری از برخورد ها امروز همراه با تکلف و سختی ایست و همین باعث می شود که دیدار ها کم و کم تر شود - و لزوم أمره و اینکه اوامر خدا را لازم بدانی؛ یعنی باید تنها به فرمان یکی باشی - و عمارة قلبک بذکره من توصیه می کنم که قلب خود را با یاد خدا آباد و تعمیر کن؛ یعنی قلب ها دچار ویرانی و کهنگی می شوند و آن چیزی که قلب را آباد و نو می کند ذکر خداوند سبحان است - و الإعتصام بحبله و چنگ بزنی به ریسمان خداوند قرآن می فرماید بحبل الهی چنگ زنید و حبل یکی از جانب خداوند و یکی از جانب انسان ها است و حبل از جانب انسان همان ولایت است: «قالو:یا رسولَ اللهِ و من وصیُّکَ؟ قال؛هو الذی أَمَرَکُمُ اللهُ بالاِعتِصامِ بِهِ، فَقالَ :«وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ» فَقالُو:یا رسولَ اللهِ بَیٍّن لَنا هذَا الحَبْلُ؟ فَقالَ:هُوَ قَوْلُ اللهِ:«إِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنْ اللّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ» فالحَبلُ مِنَ اللهِ کتابُهُ وَ الحَبلُ مِنَ النَّاسِ وَصِیِّی. - و أي سبب أوثق من سبب بینک و بین الله إن أنت أخدت به چه اتصالی و سببی محکم تر و مورد اعتماد تر از آن سببی است که بین تو و خدا قرار دارد؟ البته اگر تو آن ریسمان و سبب را حفظ کنی و ائمه هدی علیهم السلام همان سببی هستند که بین انسان و خداوند قرار دارند: «نحن السبب بینکم و بین الله» و از این رو در دعای ندبه آمده است: «أین السبب المتصل بین الأرض و السماء» - أحی قلبک بالموعظة قلبت را توسط موعظه احیاء کن امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: قلب آدمی گاهی ویران و کهنه می شود که توسط ذکر خداوند متعال آباد می گرد و گاهی نیز می میرد و توسط موعظه احیاء می شود امام جواد علیه السلام می فرماید: المومن یَحتاج إلی ثلاث خصال: توفیق من الله، و واعظ من نفسه وَ قبول ممن ینصحه» مومن به سه چیز نیاز دارد: توفیق از جانب خداوند متعال و واعظ درونی و پند پذیر بودن. و بنابراین وعظ تنها وعظ دیگران نیست و انسان گاهی لازم دارد که با خودش خلوت کند و خود را موعظه دهد و خود را مورد خطاب قرار دهد، همان که حافظ می گفت: حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تَلْقَ من تهوی دَعِ الدنیا و اهملها ای حافظ! اگر انسان حضور خداوند را در زندگی خود طلب دارد، نباید بخاطر جایگاه و موقعیتی که به دست می آورد از ذکر خداوند غافل شود و باید همیشه به ریسمان الهی متصل باشد - و أمته بالزهادة و بمیران قلبت را با دل نبستن به دنیا - و قوه بالیقین و قلب خود را با یقین تقویت کن - و نوره بالحکمة و با یادگیری حکمت، نورانیت باطنی خود را زیاد کن - و ذلله بذکر الموت و ذلیل کن نفس اماره را با یاد خدا - و قرره بالفناء و اقرار بگیر که روزی نیست خواهی شد - و بصره فجائع الدنیا چشمانش را باز کن نسبت به فجائعی که در دنیا برایت اتفاق می افتد - و حذره صولة الدهر و برحذر بدار از تحولات روزگار - و فحش تقلب اللیالی و الأیام و بترسان او را زشتی گردش روزگار را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چگونه از جایگاه خودمان نزد امام زمان ارواحنا فداه مطلع شویم ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌼گفتم به خرد 💫که چیست اسباب نجات 🌼در سختی روزگار و وقت خطرات 🌼در وادی عشق 💫گشتی زد و گفت 🌼بر طلعت نورانی مهدی صلوات 🌼 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼 🌷بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 🔘💛🔘 السَّلامُ علیکَ یا اباصالحَ المهدی 🔘💛🔘 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 🔘💛🔘 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔘💛🔘 ظهور نزدیک است 🔘💛🔘 تنهامنجی موعود https://eitaa.com/t_sardar خانه قرآن🌸💫 خانه نور 🌸💫 ❇️✨❇️✨❇️ خانه قرآن 🌸💫🏠 نور🌸💫 محمد رسول الله والذین مع اشداء علی الکفار رحماء بینهم.🌸💫
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - زیارت‌عاشورا(علی‌فانی).m4a
1.98M
🏝 زیارت عاشورا 🎙 با نواے علے فانی 64BitR📀1/4MB⏰Time=11:40 ┄═🌼🌷🦋🌷🌼═┄
🍂 🔻 گلستان یازدهم / ۲۶ زهرا پناهی / شهید چیت سازیان نوشته بهناز ضرابی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔸 علی آقا و دایی محمود ساکهایمان را بردند و گذاشتند توی اتاقها. ما توی لابی منتظر ماندیم. قصد داشتیم اول به حرم برویم. زن دایی و دایی با هم تعریف کنان از جلو می‌رفتند و من و علی آقا در سکوت همراه شده بودیم. یاد حرفش افتادم و چند قدم از او فاصله گرفتم جلو افتاد و منتظر شد تا به او برسم. اما من مرتب عقب می‌ماندم. آخرش کاسه صبرش لبریز شد و پرسید: «خسته ای؟!» جواب دادم "نه خودتون گفتید تو خیابون با هم راه نریم. خانواده شهدا یادتونه؟!" علی آقا لبخندی زد و دستم را کشید و گفت: «ای موضوع مربوط به همدان بود اینجا که کسی ما رو نمی‌شناسه.» نیمه شب به هتل برگشتیم. اتاقها در طبقه دوم بود. دایی کلیدی از جیبش درآورد و در اتاقی را باز کرد و به زندایی تعارف کرد که برود تو من مانده بودم کجا بروم. على آقا در اتاق کناری را باز کرد و گفت: «بفرمایید.» احساس دوگانه ای داشتم. هم خجالت می‌کشیدم هم احساس بی پناهی می‌کردم. بین دوراهی مانده بودم. نگاهی به زندایی کردم. با چشمهایم التماس می‌کردم مرا پیش خودشان ببرند، اما زندایی خداحافظی کرد و شب به خیر گفت. به ناچار وارد اتاق شدم. احساس ناامنی می‌کردم. اتاق و فضا برایم سنگین بود. روی یکی از دو مبلی که کنار پنجره بود نشستم. علی آقا توی اتاق قدم می‌زد و خودش را الکی با وسایلی که در اتاق بود مشغول می کرد. دو تخت جدا از هم توی اتاق بود و مابین‌شان میز کوچکی فاصله انداخته بود. داخل اتاق یک یخچال کوچک، یک تلویزیون و دو مبل و میز کنار مبلی هم وجود داشت. علی آقا پرسید: «خوابت نمی آد؟ خسته نیستی؟» دستپاچه گفتم: «نه.» انگار متوجه اوضاع روحی ام شده بود. آستین هایش را بالا زد و رفت داخل دست شویی. مدتی گذشت و نیامد. بلند شدم پشت پنجره ایستادم. گنبد و گلدسته های حرم حضرت معصومه (س) پیدا بود. منظره قشنگ و چشم نوازی داشت که دوست نداشتم از آن چشم بردارم. با اینکه دیر وقت بود ماشین‌ها چراغ روشن از خیابان می‌گذشتند. چراغ های نئون و رنگارنگ و چشمک زن مغازه های سوهان و تسبیح و سوغات فروشی هنوز روشن بود. مردم زیادی در پیاده روهایی که به حرم ختم می‌شد در رفت و آمد بودند. ادامه دارد.... https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
«خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شـده ام و خـواسته باشم خود را از دستِ این سختی‌ها و ناملایمات دنیوی خلاص کنم. بلکه می خواهم شهید شوم تا اگر زنده‌ام موجودی نباشم که سببِ جلوگیری از رشد دیگران شوم. تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران کند و نهال کوچکی از جنگلِ انبوه انقلاب را آبیاری کند..» https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷