هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
4_691174505531315696.mp3
4.23M
#حزب_پنجاه_و_پنجم
سوره نحل آیات 51 الی 89
🌸 صفحه 272 الی 277
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_بیست_وهفتم
#قسمت_آخر
💔 به امین حساسیت بالایی داشتم.
بعد از شهادتش یکی از دوستانش به خانه ما آمد و به من گفت مرا حلال کنید!
🔸 گفتم چرا؟
🔹گفت واقعیتش یکبار چند نفر از رفقا با هم شوخی میکردیم.
امین هم که پایه ثابت شیطنت جمع ما بود.
یکی از بچهها روی امین آب ریخت، امین هم چای دستش بود، چای را روی او ریخت.
🔹دوستش ادامه داد: «حلالم کنید! من ناخودآگاه به صورتش زدم و چون با ناخنم بلند بود، صورتش زخمی شد!»
🔸همان لحظه گفت «حالا جواب زنم را چه بدهم؟»
🔹 به او گفتیم «یعنی تو اینقدر زن ذلیلی؟» 🔸گفته بود «نه، اما همسرم خیلی حساس است. ناچار به همسرم میگویم شاخه درخت خورده وگرنه پدرتان را در میآورد!»
❌یادم آمد کدام خراشیدگی را میگفت.
از مأموریت زنجان برمیگشت.
از خوشحالی دیدنش داشتم میخندیدم که با دیدن صورتش، خنده از لبهایم رفت و با ناراحتی گفتم «صورتت چه شده؟»
🔹گفت «فکر کن شاخه درخت خورده اینقدر حساس نباش».
🔸گفتم «باشه. چمدانت را بگذار کفشهایت را در نیاور.چند لحظه منتظر بمانی آماده میشوم برویم داروخانه و برایت پماد بخریم تا جای خراش روی صورتت نماند.»
👌امین که میدانست من خیلی حساسم مقاومت نکرد.
🔹گفت «باشه، آماده شو»
و با خنده ادامه داد «من هم که اصلاً خسته نیستم!»
🔸گفتم «میدانم خستهای. خسته نباشی! اما تقصیر خودت است که مراقب خودت نبودی! باید برویم پماد بخریم.»
✔از آنجا که مردها زیاد به این مسائل توجه نمیکنند، هر شب خودم پماد را به صورتش میزدم و هر روز و شاید هر لحظه جای خراشیدگی را چک میکردم و با ناراحتی به او میگفتم «پس چرا خوب نشد؟»
اولین بار که از سوریه برگشت به او گفتم 🔸«امین جای خراش صورتت هنوز مانده. من خیلی ناراحتم.»
🔹 گفت «نگران نباش دفعه بعد که به سوریه بروم و برگردم جای خراشم خوب میشود خیالت راحت.»
🔸 گفتم «خدا کند زودتر خوب شود. خیلی غصه میخورم صورتت را میبینم.»
👌راست میگفت در معراج صورتش را دقت کردم خدا را شکر خراشیدگیاش محو شده بود...
💗یکی از دوستان امین بعد از شهادتش حرف جالبی میزد، میگفت «شما باید خیلی خوشحال باشید که دو سال و 8 ماه با یکی از اولیای خدا زندگی کردید و بهترین لذت را بردید.
👌 افراد زیادی هستند که 60-50 سال زندگی میکنند اما لذتهای 3 ساله شما را نمیبرند.» واقعاً شاید من به اندازه 300 سال شیرین زندگی کردم که تماماً لذت بود.
💕ما واقعاً مانند دو دوست بودیم.
با هم به پیادهروی و ... میرفتیم.
قول داده بود که بعد از بازگشت از سوریه، راپل را هم به من آموزش دهد.
🔸با تعجب به او میگفتم «فضایی نداریم که بخواهی به من آموزش بدهی!»
🔹 گفت «آن با من!»
ذوق و شوق داشت.
من مانند یکی از دوستانش بودم و او هم برای من.
نگاهش به خانم این نبود که مثلاً تنها وظیفه زن ماندن در خانه و انجام کارهای خانه است!
💞وقتی کار خیری انجام می داد، دلش نمیخواست کسی متوجه شود، حتی من! کارت سرپرستی ایتام را در جیباش دیده بودم.
✔بعد از شهادت امین، یکی از همکارانش تعریف میکرد در یکی از سفرهای استانی دختربچه سرایدار، نامهای به امین داد تا به آقای رئیس جمهور بدهد.
❌امین به همکاران گفت تا این نامه به دفتر و مراحل اداریاش برسد زمان می برد، بیایید خودمان پول بگذاریم و بگوییم رئیس جمهور فرستاده است!
همین کار را کردیم. البته بیشترین مبلغ را امین تقبل کرد و هدیه در پاکتی به پدر بچه اهدا شد. اشک شوق پدر دیدنی بود...
👌امین به درس، تندرستی، ورزش خیلی اهمیت میداد. همیشه برنامههایش را یادداشت میکرد.
ادامه برخی ورزشها و برنامه جدی برای تحصیلات تکمیلی در رشته الکترونیک داشت.
🍃البته با شوخی و خنده میگفت «چون همسرم حقوق خوانده، حتماً بعد از اتمام تحصیلاتم، این رشته را هم میخوانم. نمیشود که خانمم حقوقدان باشد و من بیاطلاع!»
💝بسیار به روز و مایه افتخار بود.
آنقدر از او حرف میزدم و به داشتنش مغرور بودم که برادرم سر به سرم میگذاشت و میگفت «انگار فقط زهرا شوهر دارد! از آسمان یک شوهر آمده فقط برای زهرا!»
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃🌸
شهید گرانقدر «امین کریمی چنبلو»،
سحرگاه هشتم محرم الحرام، مصادف با 30 مهر ماه 1394 در شهر حلب سوریه آسمانی شد.
✴پیکر مطهر این شهید والامقام، مجاهد و مدافع حرم مطهر عقیله بنی هاشم،
زینب کبری (سلام الله علیها) پس از انتقال به ایران اسلامی در ششم آبان سال 1394 تشییع و بنا به وصیت وی در حرم مطهر امام زاده علیاکبر (علیه السلام) چیذر تهران آرام گرفت
پایان ...
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
(۶۳) اى آن که خواهش خواهشمندان را مى داند، اى آن که از نهاد خاموشان آگاه است، اى آن که ناله درماندگان را مى شنود، اى آن که گریه هراسیدگان را مى بیند، اى آن که نیازهاى نیازمندان به دست اوست، اى آن بهانه توبه کاران را مى پذیرد، اى آن که عمل تبهکاران را صلاح نبخشد، اى آن که پاداش نیکوکاران را تباه نکند، اى آن که از دل عارفان دور نباشد اى بخشنده ترین بخشندگان
🤲🕊🥀
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
♨️پنج نفر که شیطان را بیچاره میکنند؟!
🌷امام صادق علیه السلام فرمودند:
شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند:
➊کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.
➋کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
➌ کسی که هرچه برای خویشتن میپسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
➍کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
➎و کسی که به آنچه #خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم و غصه نخورد.
📚جامع احادیث شیعه، ج14
بحارالانوار، ج63
🔻تنهامنجی موعود🔻
@t_sardar
✨❇️✨
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از تنها منجی موعود علیه السلام
امام علی(ع):
حرف مردم در برابر وجدان بی ارزش است.
#امام_علی_علیه_السلام :
《 اگر کسی به گونه ای رفتار کند که خداراضی باشد،
هرچند مردم از او ناراضی باشند،
خداوند تقدیری برایش پیش می آورد که از شر مردم در امان بماند. 》
🍃 ذڪر نٻڪ❤️
🔻تنهامنجی موعود🔻
@t_sardar
✨❇️✨
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
┄═﷽═┄
.☀️ تنفسصبح
📖 چهارصد و سی وهفتمین (۴۳۷) صفحه نورانی قرآن کریم .️
🔷🔹
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة فاطِـــر
✨✨
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
┄═﷽═┄
.☀️ تنفسصبح
📖 چهارصد و سی وهفتمین (۴۳۷) صفحه نورانی قرآن کریم .️
🔷🔹
️✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة فاطِـــر
✨✨
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
🌿بسیاری از مشکلات
در دنیا محو می شد
اگر
رو در روی همدیگر
حرف میزدیم
نه پشت سر یکدیگر🌿
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌧💗🌸
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🌼اِلهی🌼
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
┄┅─✵💖✵─┅┄
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - زیارتعاشورا(علیفانی).m4a
1.98M
🏝 زیارت عاشورا
🎙 با نواے علے فانی
64BitR📀1/4MB⏰Time=11:40
┄═🌼🌷🦋🌷🌼═┄
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
@zekrroozane زیارت عاشورا.pdf
56.4K
PDF
پی دی اف زیارت عاشورا باخط درشت
💠
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
4_691174505531315696.mp3
4.23M
#حزب_پنجاه_و_پنجم
سوره نحل آیات 51 الی 89
🌸 صفحه 272 الی 277
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌱 #شهید_پروری
#شهید #هسته_ای #مصطفی_احمدی_روشن
مادر شهید:
با سهچهار تا سنگک داغ از در آشپزخانه آمد تو و نانها را روی سفره پهن کرد. پشتسرش حاجی وارد آشپزخانه شد و چشمش به سفره افتاد. رفت سراغ نانها و یکییکی سنگها را از بینشان جدا کرد. مشتش که پر شد، مصطفی را صدا زد: دستت درد نکنه، چه نونهای خوبی گرفتی. فقط، بعدازظهر که خواستی بری بیرون، این سنگها رو هم ببر بده نونوایی.
_ اووو، برا چند تا سنگ این همه راه دوباره تا نونوایی برم؟ خب بدین همهشون رو همین الآن بریزم گوشه حیاط.
حاجی که خندهی مصطفی را دید و فهمید که او بیشتر قضیه را شوخی گرفته است، برای اینکه خوب شیرفهمش کند، با حوصله توضیح داد: نونوا برا دونهدونهی این سنگها پول میده. اینها رو گونیگونی میخره که بریزه کف تنور، نه اینکه ما با خودمون قاتی نونها برداریم بیاریمشون خونه.
چشمهای متعجب مصطفی نیاز به جواب کاملتری داشت. حاجی ادامه داد: ما پول نون رو میدیم. پول سنگهاش رو که نمیدیم. حیف نیست این همه زحمت کشیدی نون خریدی، به خاطر چهار تا تیکه سنگ مدیون نونوا بشی؟
حقالناس حتی در حد چند سنگریزه نباید میآمد سر سفرهمان.
به نقل از کتاب #منم_یه_مادرم
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از ##علی_رضا_محمدی_پور
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
رو زتون _شهدایی📿
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هروقت در سختی های جنگ فشارها بر ما حادث میشد و هیچ کاری از ما برنمیآمد پناهگاه ما زهرا سلام الله علیها بود 🕊🌷
🎙 #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_بیست_وهفتم
#قسمت_آخر
💔 به امین حساسیت بالایی داشتم.
بعد از شهادتش یکی از دوستانش به خانه ما آمد و به من گفت مرا حلال کنید!
🔸 گفتم چرا؟
🔹گفت واقعیتش یکبار چند نفر از رفقا با هم شوخی میکردیم.
امین هم که پایه ثابت شیطنت جمع ما بود.
یکی از بچهها روی امین آب ریخت، امین هم چای دستش بود، چای را روی او ریخت.
🔹دوستش ادامه داد: «حلالم کنید! من ناخودآگاه به صورتش زدم و چون با ناخنم بلند بود، صورتش زخمی شد!»
🔸همان لحظه گفت «حالا جواب زنم را چه بدهم؟»
🔹 به او گفتیم «یعنی تو اینقدر زن ذلیلی؟» 🔸گفته بود «نه، اما همسرم خیلی حساس است. ناچار به همسرم میگویم شاخه درخت خورده وگرنه پدرتان را در میآورد!»
❌یادم آمد کدام خراشیدگی را میگفت.
از مأموریت زنجان برمیگشت.
از خوشحالی دیدنش داشتم میخندیدم که با دیدن صورتش، خنده از لبهایم رفت و با ناراحتی گفتم «صورتت چه شده؟»
🔹گفت «فکر کن شاخه درخت خورده اینقدر حساس نباش».
🔸گفتم «باشه. چمدانت را بگذار کفشهایت را در نیاور.چند لحظه منتظر بمانی آماده میشوم برویم داروخانه و برایت پماد بخریم تا جای خراش روی صورتت نماند.»
👌امین که میدانست من خیلی حساسم مقاومت نکرد.
🔹گفت «باشه، آماده شو»
و با خنده ادامه داد «من هم که اصلاً خسته نیستم!»
🔸گفتم «میدانم خستهای. خسته نباشی! اما تقصیر خودت است که مراقب خودت نبودی! باید برویم پماد بخریم.»
✔از آنجا که مردها زیاد به این مسائل توجه نمیکنند، هر شب خودم پماد را به صورتش میزدم و هر روز و شاید هر لحظه جای خراشیدگی را چک میکردم و با ناراحتی به او میگفتم «پس چرا خوب نشد؟»
اولین بار که از سوریه برگشت به او گفتم 🔸«امین جای خراش صورتت هنوز مانده. من خیلی ناراحتم.»
🔹 گفت «نگران نباش دفعه بعد که به سوریه بروم و برگردم جای خراشم خوب میشود خیالت راحت.»
🔸 گفتم «خدا کند زودتر خوب شود. خیلی غصه میخورم صورتت را میبینم.»
👌راست میگفت در معراج صورتش را دقت کردم خدا را شکر خراشیدگیاش محو شده بود...
💗یکی از دوستان امین بعد از شهادتش حرف جالبی میزد، میگفت «شما باید خیلی خوشحال باشید که دو سال و 8 ماه با یکی از اولیای خدا زندگی کردید و بهترین لذت را بردید.
👌 افراد زیادی هستند که 60-50 سال زندگی میکنند اما لذتهای 3 ساله شما را نمیبرند.» واقعاً شاید من به اندازه 300 سال شیرین زندگی کردم که تماماً لذت بود.
💕ما واقعاً مانند دو دوست بودیم.
با هم به پیادهروی و ... میرفتیم.
قول داده بود که بعد از بازگشت از سوریه، راپل را هم به من آموزش دهد.
🔸با تعجب به او میگفتم «فضایی نداریم که بخواهی به من آموزش بدهی!»
🔹 گفت «آن با من!»
ذوق و شوق داشت.
من مانند یکی از دوستانش بودم و او هم برای من.
نگاهش به خانم این نبود که مثلاً تنها وظیفه زن ماندن در خانه و انجام کارهای خانه است!
💞وقتی کار خیری انجام می داد، دلش نمیخواست کسی متوجه شود، حتی من! کارت سرپرستی ایتام را در جیباش دیده بودم.
✔بعد از شهادت امین، یکی از همکارانش تعریف میکرد در یکی از سفرهای استانی دختربچه سرایدار، نامهای به امین داد تا به آقای رئیس جمهور بدهد.
❌امین به همکاران گفت تا این نامه به دفتر و مراحل اداریاش برسد زمان می برد، بیایید خودمان پول بگذاریم و بگوییم رئیس جمهور فرستاده است!
همین کار را کردیم. البته بیشترین مبلغ را امین تقبل کرد و هدیه در پاکتی به پدر بچه اهدا شد. اشک شوق پدر دیدنی بود...
👌امین به درس، تندرستی، ورزش خیلی اهمیت میداد. همیشه برنامههایش را یادداشت میکرد.
ادامه برخی ورزشها و برنامه جدی برای تحصیلات تکمیلی در رشته الکترونیک داشت.
🍃البته با شوخی و خنده میگفت «چون همسرم حقوق خوانده، حتماً بعد از اتمام تحصیلاتم، این رشته را هم میخوانم. نمیشود که خانمم حقوقدان باشد و من بیاطلاع!»
💝بسیار به روز و مایه افتخار بود.
آنقدر از او حرف میزدم و به داشتنش مغرور بودم که برادرم سر به سرم میگذاشت و میگفت «انگار فقط زهرا شوهر دارد! از آسمان یک شوهر آمده فقط برای زهرا!»
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃🌸
شهید گرانقدر «امین کریمی چنبلو»،
سحرگاه هشتم محرم الحرام، مصادف با 30 مهر ماه 1394 در شهر حلب سوریه آسمانی شد.
✴پیکر مطهر این شهید والامقام، مجاهد و مدافع حرم مطهر عقیله بنی هاشم،
زینب کبری (سلام الله علیها) پس از انتقال به ایران اسلامی در ششم آبان سال 1394 تشییع و بنا به وصیت وی در حرم مطهر امام زاده علیاکبر (علیه السلام) چیذر تهران آرام گرفت
پایان ...
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
#شهید_محمد_علی_جهان_آرا
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دوربین مداربسته بیمارستان از روایت بغضآلود رهبر انقلاب از انتظار شهید حاجقاسم سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#آخرین_عکس_آخرین_وضعیت!!
🌷موقع عقبنشینی، موقعیت نیروها عوض شده بود، از راه دیگری آمدند. تو را توی آن خاکریز بین کانال ماهی و جاده بصره گم کردند. خیلی از جنازهها جا ماندند. بچهها توی مسیر برگشت گریه میکردند. یکی از بچهها توی راه گفت «مهدی بخشی هم جا موند. ترکش خورده بود، لای پتو پیچیده بودن و پشت دژ گذاشته بودنش.» نادعلی، عکاس و مسئول تبلیغات گردان، از سمتی عقب میآمد که تو افتاده بودی. ظهر به تو رسید، بدنت را بلند کرد، هنوز سرد نشده بود. به خاکریز تکیهات داد، دوربینش را آماده کرد و عکست را گرفت تا معلوم شود آخرین وضعیتی که داشتی چطور بوده. آنقدر آتش زیاد بود که خودشان را هم به زحمت عقب میکشیدند. در مسیر از چند شهید دیگر هم عکس گرفت. گویا بعد از اینکه تو را میگذارند سینه خاکریز، یک ترکش....
🌷یک ترکش دیگر میخورد پشت سرت. هنوز کسی نمیدانست شهید شدهای. بعد از عقب نشینی، نیروها را جمع کردند و بردند کارون. دنبال تو میگشتند. کسی خبر درستی نداشت. هنوز معلوم نبود کی شهید شده و کی مجروح. حرفها زیاد مطمئن نبود. یکی میگفت: «من دیدمش. سالمه.» یکی دیگر میگفت: «شهید شده.» آن یکی هم میگفت: «وقتی دیدمش مجروح شده بود.» جنازهای از تو نیامد، نمیدانستم شهادتت را باور کنم. آنقدر آتش دشمن سنگین بود که جنازهی خیلیهای دیگر هم نیامد مثل علی لشکری، محمود صانعی، ادریس سلیمانی، سلطانی و... موقع عقب نشینی، توی دشتی که از دو سه طرف گلوله و ترکش میریخت، همین که میتوانستند خودشان را نجات بدهند، معجزه بود.
🌷پیکر شهید «مهدی بخشی» بعد از ۱۰ سال چشم انتظاری پدر و مادر و خانواده به وطن بازگشت....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فرمانده مهدی بخشی
📚 کتاب "دیدار جان"
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت. رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد.
امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران، وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود.
✍🏻به روایت همسر
#شهید_امیر_سیاوشی
https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78
شهید جاوید الاثر
ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
#امام_رضا_علیه_السلام
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
🍃❤️🍃
اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ
تعجیل در فرج،هدیه به امام رضا علیه السلام صلوات
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
♻️ پیدا کردن شغل ♻️
💠 از آیـت الله بهـجـت (ره) پرسیدند:
برای پیدا کردن شغل چه دعایی خوب
است؟ فرمودند: بعد از نماز صـبـح این
دعـا را زیـاد تکرار کنید «الـلَّـهُـمَ أَغْـنِـنِـی
بِـحَـلَالِـکَ عَنْ حَـرَامِـکَ وَ بِفَضْلِکَ عَـمَّنْ
سِوَاکَ» و بعد از آن صـلـوات بفرستید؛
ان شاء الله فرج حاصل گردد.
---✿❀🍃🌼🍃❀✿---
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
.
✍ توصیههایی از علامۀ طباطبائی به سالکان راهِ خدا
.
❓سؤال : آقا ، نصیحتی بفرمایید.
.
🌷 حضرت علاّمه طباطبائی (ره) فرمودند:
.
👌 فرشِ هر مجلس نشوید. هرکه هر صحبتی کرد ، گوشهاش را نگیرید ادامه بدهید. با رفیقی که مثل خودتان است ، رفیق بشوید.
.
👌 غذاتان متوسط باشد. صحبتتان متوسط ، نه آنقدر که لال بشوید. رفاقتتان متوسّط.
.
👌 ذکر خدا بکنید تا توجّه مخصوصی به شما بکند.
.
👌 توجّه مخصوص کردن خداوند به بندهای از بندگان، همان مفاد «أذکُرکُم» است ؛ اگر انسان مفاد «فَاذکُرُونی» را تحقّق داد به توفیق خداوند (سبحانهوتعالی)، توجّه مخصوص که مفاد «أذکُرکُم» است محقّق میشود.
.
📒 اقیانوس علم و معرفت ، ص ۲۵۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه شهید پلیس حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
🌿🌺﷽🌿🌺
.میرزا اسماعیل دولابی(ره)
🍃🌺از بلاها فرار نکن، سفارشی مال خودته، گاهی خدا یک کاری را مخصوص شما آفریده است.
یک بچّه ی ناجوری به تو داده است،
یک زن ناجور داده است،
یک پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،
یک چیز ناجور به تو داده...با تو کار دارد.
یا بر عکسش،یک چیز خوب و جور به تو داده است،باز با تو کار دارد.
یک معصومی را در خانه ات گذاشته است. اگر حقّ او را ادا کنی کارَت بالا می گیرد.
خلاصه اش در امتحان ها چیزهای ارزشمند خوابیده است.حواست را جمع کن تا ان شاءالله از عهده امتحان مافوق خودت برآیی.
#کتاب_طوبای_محبّت